جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

طرح مطالعه عوامل و مناسک شادی در ایران

شادمانی ازمهم ترین عوامل تاثیر گذار در زندگی بشر است . انسان ها بنا برسرشت وماهیت وجودی خویش همواره از افسرده بودن گریزان اند و دوست دارند به سوی شاد بودن و شاد زندگی کردن در حرکت باشند . مفهوم شادکامی در طول سال­های اخیر مورد علاقه روانشناسان، جامعه­شناسان و متخصصان بهداشت قرار گرفته است. مطالعات نشان می­دهد که جامعه­شناسی و روان­شناسی قرن بیستم بر عوامل منفی ( مثل آسیب­ها و نابهنجاری­های اجتماعی) و هیجانات منفی مانند: افسردگی و اضطراب تمرکز یافته است تا بر هیجانات مثبتی مانند: شادی و شادکامی اجتماعی اقشار مختلف جامعه. به عبارتی دیگر تعریف و منظور سلامت فردی و اجتماعی مترادف با فقدان مشکلات در جامعه و بیماری­های روانی و اجتماعی بوده است؛ در حالی که از دهه 1980 به بعد در تعریف سلامت تغییر و تحول بسیاری پدید آمده است و متون مرتبط با روان­شناسی سلامت و جامعه­شناسی تنها به جنبه­های منفی و رفع آثار منفی در افراد انساهنی و جامعه محدود نمی­شود، همانطور که در تعریف سازمان بهداشت جهانی به سلامت از جنبه مثبت آن تاکید شده است و فردی واجد سلامت شناخته
می­شود که به لحاظ زیستی، روانی و اجتماعی از شرایط معینی برخوردار باشد (بوم[1] و همکاران، 2001). ویژگی مهم روانی که فرد واجد سلامت می­بایست از آن برخوردار باشد، احساس شادکامی و احساس رضامندی عمومی از زندگی که شامل خود و دیگران در حوزه­های مختلف خانواده، شغل و ... است (مایرز و دینر[2]، 1995). 



[1]- Boom

[2]- Myers & Diener 

نامه یِ صد و ششم

« آیا مادرش هم او را به اندازه ی من دوست داشت ؟ آیا کسی می توانست بفهمد که دوست داشتن او چه لذتی دارد ، و آدم را به چه ابدیتی نزدیک میکند ؟ آدم پر میشود . جوری که نخواهد به چیزی دیگر فکر کند . نخواهد دلش برای آدم دیگری بلرزد ، و هیچ گاه دچار تردید نشود . »

واقعاً مادرت تو را بیش تر دوست دارد یا من تو را بیش تر و بیش تر دوست دارم ، خُب احساس ِ مادرت فرق می کند ، احساس ِ من هم ، فرق می کند ، یک حس ِ بکر و ناب ، که هیچ کس قادر به درک ِ این دوست داشتن نمی شود ، و فقط خودم می دانم که خوش حالم ، از این ناراحتی ها ، از این اشک ریختن ها ، خوش حالم ، خوش حالم که هستی ، که احساست می کنم ، برایِ خودِ تو می نویسم ، برایِ تو از تو می نویسم ، خوش حالم ، نمی خواهم یعنی دروغ چرا نتوانستم که بخشی از زنده گی ام باشی ، به خودم آمدم و دیدم همه یِ زنده گی ام شده ای ، که همه یِ فکرم شده ای ، همه یِ رویایم ، نهایتِ آرزویم ، که دلم تنها برایِ تو بلرزد ، و به هیچ کس جر تو فکر نکند ، این می شود همه یِ خواسته یِ من از زنده گی ، خدا.

زن و شوهر باید عاشق همدیگر باشند

زن و شوهر باید عاشق همدیگر باشند

تاریخ : ۲۹-۰۹-۹۳ | نویسنده : مترجم: سمیه اسکندری فر

این موضوع ، مهم ترین موضوعی است که پسران و دختران جوان عمیقاً آن را می شناسند: عشق و محبت. می خواهیم از صمیم قلب درباره ی آن صحبت کنیم.

بیایید تا در رابطه با دوستی میان پسران و دختران جوان کاملاً واضح و روشن سخن بگوییم و سعی کنیم که راستگو بوده و قلب هایمان را به روی هم بگشاییم.

غریزه ای فطری

آیا عشق و دوست داشتن غریزه ای فطری و درونی است که خداوند متعال آن را در وجود انسان قرار داده است؟ و آیا انسان می تواند بدون عشق و دوست داشتن زندگی کند؟

بی تردید شما می دانید که ما در دایره ی دین سخن می گوییم و توقع دارید که بگوییم: عشق و دوست داشتن، همان محبت تو به نسبت به پدر و مادرت است!

و اصل در عشق و محبت محبت الله می باشد، ولی می توانیم به انسان بگوییم که از دوست داشتن و محبت ورزیدن دست بکشد؟

کسی نیست که بتواند بدون محبت و عشق زندگی کند، چرا که این یک فطرت و غریزه است و اگر خداوند آن را در وجود ما نمی آفرید هیچ امیدی به استمرار و تولید نسل بشریت نبود.

بنا براین غریزه عشق یکی از دلایل استمرار هستی است ؛ پس نمی توان حتی به پس زدن غریزه اندیشید یا آن را از زندگی حذف کرد یا در صحبت ها آن را نادیده گرفت.

شاید برخی گمان کنند که چیزی با عنوان عشق و محبت وجود ندارد که البته چنین منطقی اشتباه و مقدمه ای شکست خورده است.

غریزه و عشق  از آغاز زندگی و از زمان خلقت آدم آغاز گردیده است. در حدیث آمده است که وقتی آدم وارد بهشت شد، احساس تنهایی کرد، یعنی علی رغم زندگی در بهشت، کمبود را احساس کرد.آری او احساس کرد که نیازمند حوا است .

این سخن گزافه و خیالی نیست، بلکه در حدیث نبوی آمده است ؛ پس در همان حال که آدم خوابیده بود خداوند از پهلویش – از جنس خودش – حوا را آفرید، وقتی بیدار شد او را در کنارش یافت، گفت: تو که هستی؟

گفت: یک زن

گفت: نامت چیست؟

گفت: حوا

گفت: چرا آفریده شده ای؟

گفت: تا در کنار من به آرامش برسی.

بدین معنا که زن رمز اطمینان و آرامش است به همین خاطر حوا خطاب به آدم گفت:(تا در کنار من به آرامش و سکونت برسی) ؛ نه این که حوا کنیز و دارایی مرد باشد.

پیام این گفته حوا به آدم بیانگر این است که: ای آدم و ای آدمیان روی زمین! جز در کنار حوا و سایر زنان آرامش و اطمینان نخواهید داشت ! این دین ما، اسلام ما، فهم و برداشت ما از آن است.

عجیب اینکه با مطالعه برخی از کتاب های آسمانی و غیر آسمانی در ادیان دیگر، خواهی یافت که با دیدگاهی ظالمانه به حوا می نگرند، گویی از جنس انسان و بشر نیست. یعنی در مرتبه ای پایین تر از مردان است؛ برخی او را باعث و بانی معصیت آدم می دانند و او را سبب فروآمدن آدم به زمین و خوردن از آن درخت ممنوعه پروردگارمی شمارند، اما واقعیت این است که قرآن هرگز چنین سخنی نمی گوید بلکه هردو را باهم و در یک سطح و در یک مسئولیت قرار می دهد، (‏فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُورِیَ عَنْهُمَا مِنْ سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاکُمَا رَبُّکُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَهِ إِلَّا أَنْ تَکُونَا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ‏) اعراف/۲۰ (پس شیطان آن دو را وسوسه کرد تا آنچه را از عورت هایشان برایشان پوشیده مانده بود، برای آنان نمایان گرداند و گفت: پروردگارتان شما را از این درخت منع نکرد، جز برای آنکه مبادا دو فرشته گردید یا از زمره جاودانان شوید.)

این آیات نمی گویند که ابلیس فقط حوا را (فریفت) و گول زد، بلکه باعث لغزش هردو شد و هر دو را با هم وسوسه نمود، زیرا مسئولیت شان مشترک است و هر دو با هم از میوه درخت خوردند و با هم به زمین فرو فرستاده شدند.

*آثار و داستان های گذشتگان می گوید که آدم در هند فرود آمد و حوا در جده و شاید این نام(جده) از همین جا منشاء گرفته است یعنی (مادر بزرگ) بنی آدم.

گفته می شود که آدم همچنان به دنبال حوا می گشت تا این که در کنار کوه عرفات یکدیگر را دیدند و اگر توجه کرده باشید در می یابید که عرفات به جده نزدیکتر تا هند ؛ یعنی آدم از هند آمد و رنج و زحمت کشید و پیوسته به دنبال حوا می گشت تا اینکه بالاخره به او رسید.

بدون شک این است زن و نقشش در زندگی، ما  ارتباطات بسیار زیبا و لطیفی میان مرد و زن را در پیش داریم.

@عشق حضرت ابراهیم و همسرش سارا.

 او همسرش را از جان و دل دوست می داشت حتی با وجود بچه دار نشدنش، هشتاد سال با وی زندگی کرد، و به خاطر عشق و علاقه ای که به او دارد حاضر نیست مجدداً ازدواج کند مگر پس از درخواست و اصرار او که با هاجر (مادر اسماعیل) ازدواج کرد آن هم فقط به منظور اینکه بچه دار شوند.

آیا عشق و محبت می تواند به چنین مرحله ای برسد؟ هشتاد سال نمی خواهد احساسات همسرش را جریحه دار سازد ؛ تازه بعد از ازدواج با هاجر و به دنیا آمدن اسماعیل نیز که احساس کرد ، وضعیت موجود چندان برای سارا خوشایند نیست تصمیم گرفت همسر جدیدش ، هاجر و پسرشیر خوارش اسماعیل را صرفاً  بخاطر جلب رضایت همسر محبوبش سارا به مکانی دور ببرد…

 حال نظرتان نسبت به این ارتباط مهربانانه ی والا مقام چیست؟ عشق، عشق است مطلوب و زیباست، چه عشقی؟ این همان چیزی است که ما می خواهیم به آن برسیم.

 *روزی عمرو بن عاص نزد رسول الله آمد و از ایشان پرسید :  محبوب ترین شخص نزد تو کیست؟ فرمود: (عایشه).

همینطور محبت عمربن خطاب به همسرش. یکی از اصحاب از دست همسرش بسیار ناراحت می شد، چون همیشه صدایش بلند بود و فریاد می زد و همانطور که می دانید برخی از زنان حنجره پر سر و صدایی دارند. این صحابی از شدت ناراحتی نزد امیر المومنین عمر بن خطاب رفت، خواست در را بکوبد اما صدای همسر حضرت عمر را شنید که بر حضرت عمر داد می کشید و صدایش از بیرون شنیده می شود ،پس نا امید شد و بازگشت ، در همان اثنا که قصد بازگشت داشت حضرت عمر در را گشود و به او گفت: گویی نزد من آمده بودی؟ مرد گفت بله، آمدم که از صدای بلند همسرم نزد تو شکایت کنم ولی تو را نیز مثل خود یافتم!!

 عمر گفت: او مرا تحمل کرده است، لباسم را شسته،رخت خوابم را پهن کرده، فرزندانم را تربیت نموده و خانه ام را پاکیزه و نظافت کرده است، همه این کارها را بدون اینکه خداوند به او فرمان دهد انجام می دهد و داوطلبانه بدان می پردازد، همه این ها را تحمل کرده است، حال من فریادها و صدای بلندش را تحمل نکنم؟!

 این است عشق، محبت و عاطفه منطقی !

نویسنده: عمرو خالد / مترجم: سمیه اسکندری فر

مترجم: سمیه اسکندری فر                 منبع : سایت سوزی میحراب

با احساسات منفی خود آشتی کنید

با احساسات منفی خود آشتی کنید

جنگ و زن : شما منبع تمام احساسات خود هستید .در هر لحظه می توانید آنها را به وجود بیاورید یا تغییر دهید. پس چرا این کار را نمیکنید؟ برای اکثر ما داشتن احساس بد طبیعی است، در حالی که باید حتما دلیلی برای احساس خوب خود داشته باشیم.

انواع مدیتیشن

به طور کلی دو نوع مدیتیشن وجود دارد:

١) مدیتیشن از طریق تمرکز

٢) مدیتیشن از طریق تفکر

مدیتیشن از طریق تمرکز:

در مدیتیشن از طریق تمرکز فرد توجه خود را بر روی تنفس، تصویر واقعی یا خیالی، یک صدا، کلمه یا عبارتی که به آرامی یا با صدای بلند تکرار می شود (مانترا)، و یا بر حرکات مشخص مانند حرکات تای چی، یوگا ، چی کونگ متمرکز می کند. به دنبال تمرکز، نگرانی و اضطراب محو شده احساس آرامش جای آن را می گیرد. این آرامش اثرات فیزیولوژیک مفیدی بر بدن دارد.

درمدیتیشن از طریق تفکر:

فرد از تمامی توجه خود برای آگاهی استفاده می کند. تفکر درحالت آرامش و به منظور شناخت خویشتن صورت می گیرد و آگاهی از افکار ، احساسات طبیعی، قوه ادراک و احساس به دست می آید. از این طریق سکون و آرامش ذهن ، تسلط بر خویشتن و خونسردی حاصل می شود. یکی از روشهای ساده مدیتیشن پنج دقیقه ای روزانه نوشته سلن ییگر selen yeager استفاده نمائید. در این روش ساده، فقط کافیست شما مکانی آرام وبدون مزاحمت پیدا کنید وبنشینید فراموش نکنید که پشت شما باید مستقیم وبدون خمیدگی(قوز)باشد دستان خود را به حالتی کاملا آرام و راحت در کنار خود قرار دهید، اجازه دهید تا چشمان شما به طرف پایین نگاه کند البته از خیره شدن به زمین خودداری نمایید وبسیار آرام وعمیق ومنظم نفس بکشید، با تمرکزو احساس سرشاراز شکر گزاری ازآفریدگار یا قدرت بی انتها ادامه دهید. اگر کمی افکارشما شناور است اشکالی ندارد،اگر احساس سنگینی چشم داشتید چشمان خود را ببندید، بسیار آرام باشید واین تمرین را هر روز ادامه دهید اگر دو بار در روز این تمرین را انجام دهید و زمان آنرا به بیست دقیقه برسانید بسیار موثرتر خواهد بود.نگران نباشید به راحتی آنرا انجام خواهید داد و تاثیر شگفت انگیز آنرا خواهید دید.