اتفاق عجیب در کنسرت سالار عقیلی
پدر معتادی که گلوی فرزندش را برید، توسط ماموران پلیس آگاهی دستگیر و در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
به گزارش پلیس آگاهی تهران بزرگ، ساعت 16:30 مورخه 17 دی ماه زنی با مراجعه به کلانتری 152 خانی آباد گفت: پسرم بنام «حامد . ی» (متولد 1359) به همراه پسر هشت ساله اش بنام «نوید» (نوه شاکیه) از خانه خارج شد زمانی که حامد به خانه بازگشت، بر روی لباس ها و کفش ها و حتی بر روی پلاک موتورسیکلتش آثار خون وجود داشت اما از نوید خبری نبود.
با توجه به اظهارات مادربزرگ نوید، بلافاصله مأموران کلانتری 152 خانی آباد به محل زندگی حامد که پس از متارکه از همسرش در منزل مادری اش زندگی می کرد، رفته و اقدام به دستگیری وی کردند.
با توجه به کشف آثار خون بر روی لباس ها و همچنین موتورسیکلت و احتمال ارتکاب جنایت از سوی حامد، مأمورین در خصوص سرنوشت نوید به تحقیق از حامد پرداختند.
حامد در اظهاراتش به مأمورین عنوان کرد که آثار خون موجود بر روی لباس ها و موتورسیکلت آپاچی سفید رنگ به علت درگیری او در خیابان نیلوفر بوده که طی آن با چندین نفر که قصد ربودن نوید را داشته اند !! درگیر شده و آنها را با چاقو زده است و در ادامه مدعی شد که نوید توسط این افراد ربوده شده است.
با توجه به اظهارات حامد در خصوص درگیری وی در خیابان نیلوفر، بلافاصله مأمورین به خیابان نیلوفر مراجعه و به تحقیق از اهالی و کسبه این منطقه پرداختند اما با تجمیع اظهارات اهالی مشخص شد که هیچ درگیری در این منطقه رخ نداده است.
همزمان با تحقیقات در کلانتری 152 خانی آباد و ثبت پرونده فقدان پسربچه هشت ساله در سیستم جامع پلیس، در ساعت 20:30 هفدهم دی ماه مأمورین گشت منطقه 19 پلیس راهور تهران بزرگ در حین گشت زنی جسد پسربچه ای را در فضای سبز واقع در زیر پل شهید صنیع خانی کشف می نمایند که بلافاصله موضوع به پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در محل کشف جسد حاضر شدند.
بلافاصله تحقیقات از همان محل کشف جسد آغاز و با بررسی سوابق فقدان افراد، هویت جسد که همان نوید هشت ساله بود ، شناسایی شد.
با کشف جسد نوید که از ناحیه گلو دچار بریدگی شدید شده و از سوی دیگر با توجه به دلایل و مدارک بدست آمده در خصوص ارتکاب جنایت توسط «حامد . ی»، هماهنگی های لازم انجام و پدر نوید جهت ادامه تحقیقات در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و در تحقیقات تکمیلی مشخص شد که حامد اعتیاد شدیدی به مصرف مواد مخدر به ویژه شیشه دارد و همین موضوع باعث شده تا همسرش از وی متارکه کند.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر، افزود: با توجه به دلایل، شواهد و مدارک بدست آمده و احتمال ارتکاب جنایت توسط پدر مقتول (نوید) ، «حامد . ی» با قرار بازداشت موقت در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته و تحقیقات از وی در دستور کار کارآگاهان ویژه قتل پلیس آگاهی قرار گرفته است.
هشدار
هشدار،آب سد لار نصف شد .اداره آب به مشترکین تهرانی هشدار داد.هشدار شرکت گاز به مصرف کنندگان پرمصرف .هشدار سازمان انتقال خون درباره مسافران ایرانی عازم مالزی.هشدار اداره کل هواشناسی به مردم.هشداردامپزشکی به مصرف کنندگان گوشت گرم.هشدار اداره کل استاندارد به مصرف کنندگان بخاری غیراستاندارد
هشدارسازمان حفاظت محیط زیست به مردم .هشدار اداره عالی مبارزه با فساد به مقام های دولتی.هشدار اداره برق به مردم.
هشداراداره کل مخابرات به مردم درباره پیامک های جعلی.هشدار رئیس اداره ایدز.هشدار پلیس .و..و.....
اما کسی برای این همه تخریب آثارتاریخی به مردم هشدار نداد
کم گذاشتن از مبانی و اصول انقلاب با نام اعتدال
بعضیها با نام عقلانیت، با نام اعتدال، با نام پرهیز از جنجال و دردسر بینالمللى، میخواهند از مبانى انقلاب و اصول انقلاب کم بگذارند! این نمیشود؛ این نمیشود. این نشانهى بىصبرى و نشانهى خسته شدناست. گاهى این خسته شدن را - که خودشان خسته شدهاند - به مردم نسبت میدهند: مردم خسته شدهاند! نه، نخیر. مردم آن وقتى که احساس کنند مسئولین کشور با سربلندى مسلمانى و عبودیت خودشان را اعلام میکنند، خوشوقت میشوند؛ خوشحال میشوند. این مردم، مسلمانند. حرکت مردم هم به خاطر همین بود. این مردم مگر همان مردمى نیستند که انقلاب کردند؟ شعارهاى انقلاب چه بود؟ این مردم مگر همان مردمى نیستند که هشت سال این جنگ مظلومانه را اداره کردند؟ همین مردم اداره کردند. مگر مردم دیگرى هستند؟ غیر از آن مردمى که توى این کشور این کارهاى بزرگ را انجام دادند، کدام مردم این کارها را کردند؟
سری جدید طنزنوشته ها تقدیم به شما
امیدوارم همیشه لباتون خندون بــاشه
…
میگن به هرچی بخندی سرت میاد . . .
خدایا !
من به خوشگلی کی خندیدم آخه ؟؟!!
.
.
.
من یه بار نزدیک بود بیماری پوستراوماتیک استرس دیس اُردر بگیرم
ولی چون اسمش سخت بود همون اسهال گرفتم
.
.
.
یارو میره مغازه میگه تخم مرغ غازدارید؟
فروشنده میگه نه زهر مار اسب داریم
.
.
.
رفتم اداره بابام
یارو میگه شما پسرشون هستید؟
گفتم: پ ن پ من دخترشونم از بس جگر مرغ خوردم صورتم موی زائد درآورده
شانس آوردم اداره بابام بود وگرنه عمراً راهم می داد
.
.
.
دعای یک مرد:
خدایا کودکی ام را دادی و گرفتی
جوانی ام را دادی و گرفتی
چند ساله که زن دادی
خواستم یادآوری کرده باشم !
.
.
.
اﺻﻠﺎ ﺯﻥ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺎﺯ ﮐﺮﺩﻥ . . .
ﮔﯿﺮ ﺩﺍﺩﻥ . . .
ﻏﺮ ﺯﺩﻥ . . .
ﺣﺴﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻥ . . .
ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺷﺘﻦ . . .
مرد هم آفریده شده برای گند زدن به تمام این حس ها
.
.
.
یکی از چیزایی که آدمو خیلی داغون میکنه اینه که
یه پسر با دماغ عملی و ابرو برداشته و سه تیغه بیاد بگه :
خیلی چاکرم داداش
آخه این چه حرفیه میزنی ؟
تو باید بگی : میســـی عــسیسم
.