چند روز پیش رهبری فرقه مجاهدین ته خط بن بست و ته خط استراتژی و تاکتیک های خود را از زبان یک مترسک سخنگو بروز داده و همچنین با بیان نا امیدی از ارباب امپریالیستی خود ، طی نکاتی آه و فغان سرداده است .
همانگونه که همه می دانیم مریم رجوی قبلا گفته بود که من کلاه آبی می خواهم و از امریکا و انگلیس ملتمسانه این خواسته را دنبال کرد . اما در جواب امریکایی ها گفته بودند بجای کلاه آبی رهبری فرقه مجاهدین بایستی به اعضایش آزادی دهد که عضویت خود را درفرقه نفی نمایند تا امریکا و اروپا برای پذیرش آنها و خارج کردنشان از فضای خطر و ریسک صد در صدی عراق دست باز داشته باشند .
اما رهبری فرقه آدم کش مجاهدین از آنجا که طمع کار است و رندی فراوان دارد و طمع صد روی صد به جان تک تک اعضای فرقه اش دارد نمی خواهد جان یک نفر را نجات دهد لذا از پذیرش هرگونه شرطی سر باز زده است و باعث شده عده ای آدم با هزاران مریضی و کهولت سن و سل و سرطان و افسردگی و دیوانگی های رنگارنگ درکمپ و زندان لیبرتی حبس کند تا آخرین نفرشان قربانی شوند .
نماینده رجوی در این موضع گیری گفته است رهبری فرقه فتوا داده است که ساکنان لیبرتی بایستی همان کاری کنند که زندانیان در سال 67 کردند . یعنی با انکار و قبول هر شرطی جان خود را برای حفظ رجوی بدهند .
این ظلم و تهدید خطرناکی است که از سالهای سال رجوی در حق مریدان چشم و گوش بسته اش مرتکب شده و باعث خود زنی ها-خود سوزی ها –خود کشی های خطی و تشکیلاتی مرتکب شده و اکنون هم درحال رقم زدن یک سناریوی خطرناک و کشتاری دسته جمعی و خود کشی سازمانی است .
لذا بر سازمان ملل و صلیب سرخ جهانی است که جلوی شرارت رهبری فرقه را بگیرند .
رجوی با دماغ سوختگی تمام از بازپس دهی یک سوم ازسلاح های انفرادی خود که توسط امریکا خلع سلاح شده سخن می گوید ملتمسانه خواستار آن است و می گوید اکنون که امریکا و ملل متحد خطر داعش را جدی و به مجاهدین گوشزد کرده اند لازم است آنها سلاح به مجاهدین دهند تا ببینند چه کسی جرأت حمله به آنهارا دارد . رجوی به دلایلی جرأت نکرده اسم داعش را به زبان بیاورد وگفته ببیند چه کسی جرأت نزدیک شدن به مجاهدین را دارد .
البته رهبری فرقه از یک جهت راست گفته چون داعش دست به تولیدی و فرقه ضد انسان و هار دپو شده صدام نمی زند .
به هر حال رهبری مجاهدین با ندانم کاری های بغایت عقب مانده خود همه چیز را باخته و اکنون جان افراد در لیبرتی آخرین خاکریزش است .
هشدار به خانواده های ایران - ملل متحد - دولت محترم عراق و سازمانهای حقوق بشری جهان –به داد اسرای در بند لیبرتی برسید .
مقام معظم رهبری می فرمایند: درسی که ما از قرآن گرفتهایم، درسی که ما از اسلام گرفتهایم، درس ایستادگی و مجاهدت و وحدت و اتحاد است؛ اتحاد دلها و دستها با یکدیگر؛ مخصوص ملت ما هم نیست؛ اتحاد در دنیای اسلام....
بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی
مراد ما از وحدت اسلامی، یکی شدن عقاید و مذاهب اسلامی نیست. میدان برخورد مذاهب و عقاید اسلامی و عقاید کلامی و عقاید فقهی – هر فرقهای عقاید خودش را دارد و خواهد داشت – میدان علمی است؛ میدان بحث فقهی است؛ میدان بحث کلامی است و اختلاف عقاید فقهی و کلامی میتواند هیچ تأثیری در میدان واقعیت زندگی و در میدان سیاست نداشته باشد. مراد ما از وحدت دنیای اسلام، عدم تنازع است: «ولاتنازعوا فتفشلوا».(۱) تنازع نباشد، اختلاف نباشد.۱۳۸۵/۰۵/۳۰
بیانات در دیدار شرکت کنندگان در همایش کنفرانس وحدت اسلامی
بخشی از سخنان آقای رئیس جمهور در اولین کنفرانس اقتصاد ایران:
"خوب است بعد از 36 سال یک بار هم که شده این اصل قانون اساسی را اجرا کنیم و برای مسائل مهم اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به جای آنکه قانونی در مجلس تصویب شود، ماده قانونی یا برنامه را مستقیم به آرای مردم و همهپرسی بگذاریم"
خب این سخنان آقای رِیس جمهور آدم رو به فکر فرو میبره که چرا رئیس جمهور با این همه مسئله و مشغله و گرفتاری و گرونی و بی کاری و تورم ووو ... یعنی خلاصه با این همه کار رو زمین مونده از یه همچین مسئله ای و با این شدت و حدت صحبت میکنه.حتی دیدم که بعضی روزنامه ها امروزتیتر زده بودن «آرزوی بزرگ روحانی».البته اشکالی نداره ها زبون خودشونه و اختیارشم دست خودشون، ولی خب برا آدم سوال پیش میاد دیگه. وقتی آب(بخوانید مجلس) هست که تیمم جایز نیست و آدم عاقل هم وقتی آب در دسترسش هست تیمم نمیکنه ولی اگه کسی در همچین شرایطی تیمم رو انتخاب کرد حتما با آب مشکل داره و یا شاید خدای نکرده میخواد آب رو دور بزنه.حالا امیدواریم اینطور نباشه.
اما برا اینکه شبهه بر طرف بشه اول باید ببینیم که اصلا رفراندوم چیه؟و در کجای قانون اساسی اومده؟خب همه میدونیم که رفراندوم یعنی همه پرسی و لا بحث فیه
اما در اصول 59 و 177 قانون اساسی به موضوع رفراندوم اشاره شده و چگونگی انجام همه پرسی هم شرح داده شده.
عزیزی از مسئولان مطلع کشور در جلسه ای می گفت:
در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸ که مقام معظم رهبری پس از آن فتنه عظیم خطبه هایش را ایراد فرمودند همسر ایشان هم در میان جمع نماز گزاران حاضر بودند.
چند تن از همسران مسئولان که نزدیک ایشان نشسته بودند تعریف کردند که همسر اقا از ابتدای خطبه تا انتهای خطبه گریه می کردند که مورد سوال قرار می گیرند و از ایشان پرسیده میشود، چرا اینقدر بی تاب هستید، ایشان در پاسخ می فرمایند:
از زمانیکه این فتنه آغاز شده اقا هر شب تا صبح با خدا و امام زمان (عج) برای دفع این فتنه مناجات می کنن ...