کاشکی زمان عقب بره
وایسته رو اولین قرار
یه دل سیر نگات کنم
خاطره هاتو جا بذار
چشمامو میبندم برو
با گریه میخندم برو
به آرزوت میرسونم
با دستای خالیم تو رو
اگه بهت گفتم برو
اگه ازت جدا شدم
بیشتر به خاطر تو بود
کمتر به خاطر خودم
فقط به خاطر تو که
بیشتر اونو دوسش داری
اما نمیتونی پیشم
حرف جدایی بیاری
گفتم برو خودم ولی نمیبینی حال منو
چرا یکی نمیرسه به بنده راه رفتنو
نیمه ی خالی سهم من عشق خیالی سهم من
آرزوهام برای تو آشفته حالی سهم من..
عطری دیگه شبیه تو توی اتاقم نمیاد
هیچ وقت دیگه از ته دل خنده سراغم نمیاد
برای خوشبختی تو جاده نشست به انتظار
چطور دلت اومد بری خودت رو جای من بذار
اگه بهت گفتم برو
اگه ازت جدا شدم
اگه بهت گفتم برو
اگه ازت جدا شدم
بیشتر به خاطر تو بود
کمتر به خاطر خودم
فقط به خاطر تو که
بیشتر اونو دوسش داری
اما نمیتونی پیشم
حرف جدایی بیاری
دستاتو ول کردم بری
با اینکه دستم جون میداد
هر کدوم از ما عشقشو
باید یه جور نشون میداد
قدمهاتو یکم آهسته بردار
یکم آهسته تر دوری کن از من
ببین حال خوشی اصلا” ندارم
یکم سربسته تر قلبم رو بشکن
اگه گریه کنم آروم می گیرم
بازم اشکو رو گونه هام برقصون
قدمهاتو یکم آهسته وردار
تنه احساسمو آروم بلرزون
مراقب باش که چیزی جا نذاری
نگاه کن چندتا عکس مونده رو دیوار
داره له میشه دنیا زیر پات
قدمهاتو یکم آهسته بردار
قدمهاتو یکم آهسته بردار..
برا تنها شدن آماده نیستم
ولی تو خودتو آماده کردی
خیالت از نگاهت مطمئنه
مثه باد از زمستون سرده سردی
نمیتونی به جام تصمیم بگیری
چرا میگی به نفع هر دومونه
درو پشت سرت نبند عزیزم
بازم عطرت می پیچه توی خونه..