جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

حضور 16 بوکسور در مرحله دوم اردوی تیم ملی ب بوکس

 دور دوم اردوی آماده سازی تیم ملی ب بوکس ایران از روز جمعه 10 بهمن ماه در مجموعه ورزشی انقلاب زیر نظر علیرضا استکی سرمربی تیم برگزار خواهد شد.

در این اردو 16 بوکسور از سراسر کشور در 10 وزن حضور پیدا می کنند تا خود را برای حضور در مسابقات 4 جانبه قزاقستان که هفدهم بهمن ماه با حضور کشورهای ایران، قزاقستان، ازبکستان و روسیه برگزار می شود، آماده کنند.

اسامی اردونشینان به شرح زیر است:

49 کیلوگرم: سجاد قاعدی از استان فارس

52 کیلوگرم: داود خدری از استان چهار محال و بختیاری

56 کیلوگرم: علی عیسایی و آرش کاسپور از استان گیلان

60 کیلو گرم: ابراهیم ارمشی از استان گلستان

64 کیلو گرم: هادی ماکویی از استان آذربایجان غربی و دانا اسماعیل پور از استان کردستان

69 کیلوگرم: امین قاسمی پور از استان گیلان و سجاد کاظم زاده از استان کردستان

75 کیلوگرم: مجتبی معلمی از استان تهران

81 کیلوگرم: علی شاهینی از استان گلستان و یونس حسن پور از استان آذربایجان غربی

91 کیلوگرم: محمد نوری از استان لرستان

+91 کیلوگرم:  مجید سپهوند از استان لرستان و هادی کاظمی از استان کردستان

شایان ذکر است در در اوزان 56، 81 و به اضافه 91 کیلوگرم مسابقه انتخابی درون اردویی برگزار می شود تا نفرات نخست این اوزان معرفی شده و به تورنمنت قزاقستان اعزام شوند.

هشدار به صهیونیست‌ها برای خارج نشدن از خانه‌هایشان

به نقل از پایگاه خبری شبکه العالم، سرویس های اطلاعاتی رژیم اشغالگر قدس از بیم بروز رخداد امنیتی از صهیونیست های ساکن مناطق شمالی سرزمین های اشغالی 48 خواست تا اطلاع ثانونی از خانه هایشان خارج نشوند.

 سرویس های اطلاعاتی "اسرائیل" بدون اشاره به ماهیت این رخداد امنیتی، تاکید کردند که نسبت به نفوذ تیم عملیاتی حزب الله لبنان به منطقه اصبع الجلیل در نوار مرزی فلسطین اشغالی با لبنان نگران هستند.
لازم به ذکر است که مقام های امنیتی و اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی از بیم واکنش حزب الله لبنان به اقدام تروریستی اخیر اسرائیل در سوریه نیروهای خود را در نوار مرزی به حالت آماده کامل درآورده اند.
رسانه های رژیم صهیونیستی در روزهای گذشته مطالب متعددی درباره احتمالات ممکن پیرامون واکنش های آینده حزب الله لبنان به حملات موشکی اخیر اسرائیل به قنیطره سوریه اختصاص دادند؛ حمله ای که به شهادت 11 نفر از جمله فرزند شهید عماد مغنیه منجر شد. همزمان، تدابیر شدیدی در ارتش اسرائیل برای پاسخ احتمالی مقاومت اتخاذ و شهرک نشینان صهیونیست از نزدیک شدن به مرزها منع شده اند.

پس از حمله موشکی روز یکشنبه بالگرد صهیونیستی به قنیطره سوریه، ارتش صهیونیستی در منطقه جولان و کشتزارهای اشغالی شبعا به حالت آماده باش کامل در آمد و هواپیماهای جنگنده و شناسایی بدون خلبان آن بر فراز منطقه به گشت زنی می پردازند.

چگونه با ترس از صحبت کردن در جمع مقابله کنیم؟

می‌گویند ترس از مرگ دومین ترس بزرگ بشر است، خوب دقت کنید نگفتم اولین ترس، بلکه گفتم دومین ترس. پس اولین ترس کدام است؟ همین ترس از صحبت کردن در یک جمع. این ترس به اشکال مختلف خودش را نشان می‌دهد: ضربان قلب بالا می‌رود، دست و پا ها به لرزه می‌افتند، کف دست عرق می‌کند، در بعضی ها صورت و گوشها قرمز می‌شوند و ... ترس، مانع بزرگی است برای پیش رفتن اصلاً بوجود می‌آید که ما را متوقف کند تا ببیند آیا توان مقابله با آن را داریم یا نه. یک جور امتحان است و ما باید خودمان را برای این امتحان آماده کنیم. ترس درست مثل هوای خیلی خیلی سردی است که می‌وزد. روستائیان ایرانی که در کوه و کمر و برف و کولاک سرگرم کار می‌شوند وقتی صحبت از تاریکی و سرما می‌شود می‌گویند وقتی ترسیدی و سرما به تو هجوم آورد، سینه هایت را سپر کن و برو جلو و آنها را هل بده به عقب، اگر بلرزی و کز کنی یک گوشه‌ای، سرما و ترس تو را از پای در می‌آورند. (که هر جا هست سلامت باشد سید موسی، دهقانی که اینها را به من آموخت.) ترس مانع بزرگی است در راه رسیدن به موفقیت. اگر به ترس فکر کنید کارتان تمام است، راه حل این است که او را عقب بزنید. هر وقت ترس به سراغتان آمد یاد داستان سید موسی که برایتان نوشتم بیافتید و کارتان را ادامه دهید. ترس می‌خواهد که شما به او فکر کنید و برای همین از خودش علائمی بروز می‌دهد: دست هایتان عرق می‌کنند و دهانتان خشک می‌شود و ... 

گاهی اوقات بعضی مردم، آنها که از ترس هراسی ندارند، از ترس شما سوء استفاده می‌کنند تا شما را ضعیف جلوه دهند و موقعیت شما را تصاحب کنند. وقتی این را بدانید پس کاری می‌کنید که ترس از ترساندن شما و رقیب از سوء استفاده از شما مایوس شود. 

صحبت کردن در جمع، سخنرانی کردن و بخصوصو ارائه جلسات Presentation برای آنها که در صنعت تبلیغات یا نت وورک مارکتینگ هستند به عنوان موثرترین روش برای شناساندن کالا و خدماتی که برای عرضه و فروش دارید شناخته شده است. اگر بترسید می‌دانید که هیچگاه این موفقیت و فرصت‌ها را به دست نخواهید آورد. پس آن زمانی که ترس هجوم آورد تا دل شما را تسخیر کند، به جای فکر کردن به ترس، به نکات مثبتی بیاندیشید که می‌دانید بعد از سخنرانی یا ارائه Presentation خود به دست خواهید آورد: یک فروش دیگر، یک رابطه خوب کاری، یک اعتبار بیشتر، جلب اطمینان مشتری و ... به جای فکر کردن به اینکه چرا دست هایم می لرزد؟ چرا زبانم بند آمده؟ خودتان را روی این موضوعات متمرکز کنید که هدف من برای این جلسه این است که شما (مشتری) متقاعد شوید طرحی که برایتان داده ایم بهترین طرح است برای دستیابی به موفقیت، هم برای شما و هم برای من. دیدید؟ با چند بار گفتن این جملات در دل، اصلاً یادتان می‌رود که چیزی به عنوان ترس هم وجود دارد. ترس از مرگ هم همینطور است، درست وقتی که به آن فکر می کنید دچارش می‌شوید، اما وقتی شش دانگ حواستان به زندگی و لذت‌های زندگی است، ترس از مرگ هم فراموش می‌شود. 

برای رهایی از دام ترس، باید تمرین کنید. صبح ها پیش از رفتن به سر کار می توانید خودتان را برای مقابله با ترس گرم کنید. درست مثل بازیکن تیم فوتبالی که قرار است به در مقابل تیم ترس فوتبال بازی کند. ببینید که همه ی ما در یک صحنه زندگی می کنیم، در صحنه ی تئاتر هم همینطور است، بازیگران خودشان را گرم می‌کنند مثل یک جور مدیتیشن برای رهایی از دام ترس در میان تماشاگران. 

روی یک پا بایستید و پای دیگرتان را که روی هوا نگاه داشتید شروع کنید به تکان دادن به سمت بیرون، انگار می‌خواهید عنکبوتی را که روی پایتان افتاده است را از روی پای تان پرت کنید به کناری تا از شرش خلاص شوید. وقتی که این کار را می‌کنید در خودتان این را بگویید که : هرچی ترس بود در دلم انداختم بیرون و دیگر اثری از آن نیست. بعد همین کار را با پای دیگرتان انجام دهید. بعد نوبت به دستانتان می‌رسد، درست مثل حالتی که آب روی آنها ریخته و شما می‌خواهید آب را از روی دستتان بتکانید، شروع کنید به تکان دادن دست‌هایتان در هوا و اطراف و بگویید که : هرچی ترس بود در دل و ستم انداختم بیرون و دیگر اثری از آن نیست. بعد دست‌هایتان به کمر بزنید و سینه‌ها را جلو بیاورید و بگویید امروز خودم را برای انجام کارهایم آماده کرده‌ام. چند جمله آماده کنید و به سر کار بروید، می‌توانید روی جمع دوستان تان تمرین کنید، آنها را دور خودتان جمع کنید و یک سخنرانی کوتاه و جالب برایشان ترتیب دهید وقتی صحبت می‌کنید تجسم کنید که آن دوستان، مشتریانی هستند که قرار است یک ساعت بعد با آنها جلسه داشته باشید. 

هر وقت ترس با علائمی خودی نشان داد، بر عکس از ده به یک بشمارید و در ضمن شمردن به این فکر کنید که اگر این جلسه را درست انجام دهید، قرار داد را بسته‌ اید و موفق خواهید شد و در جمع دوستان و آشنایان و رئیس‌تان اعتبار بیشتری کسب خواهید کرد. اگر زبان‌تان بند آمد و دهانتان خشک شد، آگاهانه گوشه‌ای از انتهای زبان تان را آرام گاز بگیرید تا دهانتان تر شود و بتوانید کار را ادامه دهید. 

منبع :http://www.webfaqt.com

روش 

وسایل آموزشی: کتاب فارسی خوانداری و ابزار نمایش شامل: لوازم نقاشی، کتاب قرآن، دوربین عکاسی، تعدادی کتاب داستانی و. . .   منابع انسانی یا آموزشی: نمازخانه ی مدرسه، تخته وایت برد و ماژیک. الگوی تدریس: ایفای نقش.

 

های تدریس:

سخنرانی

 

توضیحی، 

پرسش و پاسخ،گردش علمی. چینش کلاس: گروه های 5نفره خارج از کلاس در محوطه ی نمازخانه به صورت u . قبل از شروع: بعد از سلام و احپال پرسی، حضور و غیاب بررسی هوای نمازخانه،نور، دما(اگر مورد خاصی بود قبل از درس رفع شود) دخترای گلم می خوام مثل همیشه درس امروز رو با یک حدیث شروع کنم. 

 

 

 

حدیث امروز از امام صادق(ع)

است که می فرماید:

هر کس مسجدی بسازد،خداونددر

بهشت برای او خانه ای می سازد. ارزشیابی آغازین(تشخیصی):1-چه کسانی به مسجد رفته اند؟2-آیا نام مسجد محله ی خود را می دانید؟3-در مسجد چه نکاتی را باید رعایت کنیم؟4-در مسجد چه فعالیتی انجام داده داده اید؟ ایجاد انگیزه: بچه ها با توجه به حدیث و سوالاتی که از شما پرسیدم حدس می زنید نام درس امروز چیست؟ دانش آموزان: مسجد معلم: آفرین بر شما و نام درس را بالای تخته می نویسد. 

 

 

 

مسجد محله ی ما

معلم:

دخترای خوب می خوام برای گروه ها یک اسم انتخاب کنم. 

شما با شنیدن نام مسجد یاد چه کلمه ای می افتید؟ دانش آموزان با اجازه ی معلم کلماتی را می گویند و آموزگار آن کلمات را روی کاغذ می نویسد. 

عبادت،

دعا،نیایش،نماز

سپس معلم کاغذ ها را تا می کند و از یکی از اعضای گروه که به عنوان سرگروه انتخاب شده می خواهد یک کاغذ بردارد تا نام گروه ها مشخص شود.

دخترای خوبم،  شعر قشنگی درباره ی مسجد پیدا کردم برای شما می خونم و شما بعد از من تکرار کنید. (هوش موسیقیایی) نزدیک خانه ی ما(بچه ها هر بارمصراع را تکرار می کنند) یک مسجد قشنگ است که از مناره هایش یانک اذان بلند است گلدسته های زیبا گویی طلایی رنگ است کز آن رنگ طلایی صوت قرآن بلند است گوید به ما موذن هر صبح و ظهر و هر شب برخیز ای مسلمان وقت تنگ است. 

 

 

 

ارائه ی ذزس جدید: گام اول و دوم:گرم کردن گروه و گزینش شرکت کنندگان.

بچه ها امروز درس رو در نمازخانه برگزار کردیم

چون مکان آن خیلی شبیه به مسجد است. 

می دونم خیلی ها مسجد رفتید برای کارهای مختلف منم با دوستان شما صحبت کردم تا چند تا از اون کارها رو تویک
نمایش کوتاه به شما نشان دهند. 

از گروه نمایش می خوام بیان کنار من بایستند.  

گام سوم:

پردازش صحنه دانش آموزان تعدادی وسیله که از قبل آماده شده بود بر می دارند و هر یک در جایگاه مخصوص خود می ایستند. 

دو نفر از دانش آموزان به عنوان نقش اصلی مادر و دختر جلوی جایگاه می ایستند و آماده ی اجرا می شوند.  گام چهارم:آماده کردن مشاهده گران 

بچه ها خوب به نمایش نگاه کنید به اتفاقاتی که می افتد خوب فکر کنید. 

اگر شما به جای بازیگران نمایش بودید چه کار نی کردید؟

نظر شما چیست؟ خوب است هر چه به ذهنتان می رسد یادداشت کنید. 

شاید اتفاقاتی که در نمایش می افتد قبلا برای شما افتاده باشد یا اینکه ساید با دیدن نمایش ایده ای به ذهن شما برسد. گام 5 ایفای نقش: مادر مسجد محله چقدر شلوغ است. این جا چه خبر است؟ مادر: زهرا جان این جا محل برکزاری کلاس های مختلف علمی و هنری است.    زهرا:مگر در مسجد کلاس برگزار نی شود. 

 

 

مادر:

بله دوست داری از کلاس ها دیذن کنی؟زهرا: بله

 

خیلی ذوست دارم. 

زهرا به اتفاق مادر حرکت می کند. 

زهرا:

مادر این بچه ها مشغول

چه کاری هستند؟

نادر: این افزاد مشغول عکاسی هستند این جا کلاس عکاسی است.  زهرا با اشاره به بازیگرانی که کتاب به دست ایستاده اند: این ها چه؟ مادر: دخترم این جا کتاب خانه ی مسجد است و بچع ها نشغول مطالعه هستند. 

 

 

 

 

ززهرا:

مادر میشه بقیه ی کلاسها را هم ببینیم. 

مادر:

بله دخترم. 

این جا کلاس قرآن است و این قسمت کلاس نقاشی. 

این کلاس ها در اکثر مساجد برقرار لست اما در فصل تابستان که اپقات فراغت دانش آموزان بیشتر است درر 

رمساجد این کلاس ها با عنوان پایگاه تابستانی با جدیت بیشتری برگزار می شود. 

زهرا:

چه

 عالی مادر من فکر می کردم در نسجد فقط نماز نی خوانیم حالا هم ذوست دارم دز این کلاس ها شرکت 

 

کنم. 

مادر:

حتما دخترم هر کلاسی دوست داری انتخاب کن. 

زهرا مشفول فکرکردن
می شود.  (

پایان نمایش تقویت هوش برون فردی) 

گام 6

بحث و ارزش یابی:

 

1067(5شنبه - 25 دی 93)

سلام

این برنامه تقدیم شد به آنان که غذای حاضری را بهانه ی عشق دائمی می کنند.

نماینده رادیو هفت : منصور ضابطیان

آیتمها : فانوس » احسان ترابی

متن خوانی شهره سلطانی/ سلام خداحافظی » بابک قدمایی

قسمت آخر گفتگو

شعر خوانی بیوک میرزایی/ احسان فدایی » منم من

متن خوانی سعید خرسندی

سیاهی » علی زند وکیلی و سعید آتانی

متن خوانی صبا کمالی/ آینه » فریدون آسرایی

متن خوانی کوروش تهامی/ من شادم » داریوش رفیعی

متن خوانی سهیل محزون/ چرخ و فلک » محمد خاکپور

ترانه افغانی به نام دنیا گذران

متن خوانی بهناز جعفری/ مسیر انحرافی » سینا حجازی

متن خوانی مائده طهماسبی/ سبوره » ناصر وحدتی

قصه های بجنورد- 10

گل ممد » حجت اشرف زاده

تیتراژ پایان ترانه ای بود از عباس مهرپویا به نام آه

خوب بخوابید...

*****************

منصور ضابطیان :

از آخرین باری که یک قاشق مرباخوری دارچین را توی قوری چای اضافه کردم سالها میگذرد. چای کیسه ای طعم خوب دارچین دم کشیده نمیدهد اما برای روزهای پرهیاهو و شلوغ، رفیق بدی نیست. اگر از من پرسیده باشید می گویم دم کشیدن شگرد آشپزهاست برای آنکه به آدمها بگویند کشف عطر شالیزار از لا به لای دانه های برنج فرد اعلای ایرانی حوصله میخواهد. حوصله را اما ما هر روز جا میگذاریم پشت چراغ قرمز ، در راه بندان اتوبان ها گمش میکنیم. شبها که به خانه برمیگردیم انواع غذاهای نیمه آماده ، آماده اند تا از ما پذیرایی کنند. با این همه اما گاهی دل مشغول بی حواسمان گیر میکند سر پیچ باریک یک گذر قدیمی ؛ جایی که عطر زعفران و خورش های جا افتاده و رنگارنگ از درز پنجره ها خرامان و سرخوش خودشان را می رساندند به یک سفره ی سفید و بلند ، جایی که محل کنفرانس های خانوادگی در شبهای پنجشنبه ی مهربان بود. من که می گویم غذا شگرد آدمها بوده برای کش دادن همین گفتگوهایی که این روزها زودتر از همیشه از دهان می افتند.