من «خودم» نیستم
امروز وقتی درباره شبکه های اجتماعی صحبت بکنیم هیچ کس نیست که اطلاعی از فیسبوک، توییتر، وایبر، واتس آپ، لاین و... نداشته باشد؛ یا فعال در این شبکه های اجتماعی است و یا حداقل اطرافیانش در این شبکه ها عضو هستند اما «دانیل بل» در عصری می زیست که هنوز اینترنت فراگیر نشده بود و چیزی به عنوان شبکه های اجتماعی پدید نیامده بود. وقتی او از «جامعه اطلاعاتی» صحبت میکرد، نمیتوانست پیشبینی کند که دنیای اینترنتی می تواند تا این حد در زندگی بشر مداخله کند؛ بهطوریکه امروز تقریبا در تمام شئون زندگی فردی و اجتماعی وجود داشته باشد. در همین راستا «مانوئل کاستلز» نظام ارتباطی نوین را «جامعه شبکهای» نامید؛ شکلی از جامعه که به گونهای فزاینده روابط خود را در شبکههای رسانهای سازمان میدهد؛ شبکههایی که به تدریج جایگزین شبکههای اجتماعی ارتباطی رودررو میشوند یا آنها را تکمیل میکنند. این بدان معنی است که شبکههای اجتماعی و رسانهای در حال شکلدادن «شیوهی سازماندهی» و «ساختارها» ی بسیار مهم جامعهی مدرن هستند. این شبکهها تمام واحدها و قسمتهای این صورتبندی (افراد، گروهها و سازمانها) را به طور روزافزونی به هم متصل میکنند. اما در اینجا ما با مسئلهی پیچیدهتری به نام «هویت» روبرو هستیم.
«هویت» عبارت است از فرایند معناسازی براساس یک ویژگی خاص یا مجموعه بههمپیوستهای از ویژگیهای خاص که بر منابع معنایی دیگر اولویت داده میشود. «گیدنز» مینویسد: هویت منبع معنا برای کنشگران است و به دست آنها از رهگذر فرایند فردیتبخشیدن ساخته میشود. هویت به معنی «چه کسی بودن» است و از نیاز طبیعی انسان به شناخته شدن و شناسانده شدن به چیزی یا جایی برمیآید. این حس تعلق، بنیادی و ذاتی در وجود انسان دارد. برآورده شدن این نیاز، «خودآگاهی» فردی را در انسان سبب میشود و ارضای حس تعلق میان یک گروه انسانی، خودآگاهی جمعی و مشترک یا هویت بومی یا ملی آن گروه انسانی را تعیین میکند. لذا هویت در قالبهای مختلفی همچون فردی و ملی قابل تعریف است. هویت واقعی انسانها از تعاملات واقعی انسانی بین افراد شکل میگیرد. هویت وجه تمایز بین «من» و «ما» با «دیگری» و «دیگران» است.
انقلاب ارتباطات در دوگونه متمایز فنی و ساختاری و نیز در شکل ظهور جامعه شبکهای و اطلاعاتی، که از مهمترین ویژگیهای آن «فرهنگ واقعیت مجازی» و «زمان بیزمان و فضای جریانها» است، ظاهر میشود. در نتیجه، با ایجاد تحول در مفاهیم مکان و زمان و فراهم آمدن منابع و مراجع جدید هویت و ذهنیت انسان را در جهان جدید ناپایدار و سیال میسازد که بهنوعی همخوان و سازگار با اندیشه بی نظمی و پساساختارگرایی پست مدرن در مورد هویت انسان است.
در فضای سایبر، هویت جدیدی علاوه بر هویت فیزیکی وجود دارد که بعضیها به اشتباه این هویت جدید یعنی «هویت دیجیتالی» را مترادف هویت مجازی میدانند. در حالی که هویت دیجیتالی میتواند به صورت مجازی یا حقیقی شکل بگیرد. میتوان مشخصات هویت حقیقی را بروز داد یا از خود شخصی دیگر، غیر از آنچه در واقعیت بوده، ارائه داد.
به واسطه تحولات ساختاری و معرفتی و شکلگیری ذهنیت و هویت سیال و ناپایدار در جهان جدید و پدیدار شدن شبکههای اجتماعی که به منزله رسانههای تعاملی وسیع در فضای سایبر هستند کم کم ساخت «هویت مجازی» گسترش مییابد و آزادی عمل در فضای اینترنت و عدم شناخته شدن باعث میشود هویت حقیقی افراد کنار گذاشته شده و هویت مجازی جایگزین آن شود. «هویت مجازی» هر فرد، عبارت است از آنچه فرد به جای هویت واقعی خود به دیگران نشان میدهد.
هویت مجازی و حریم خصوصی ارتباط نزدیک با هم دارند و بعضی دانشمندان معتقدند هویت مجازی جزئی از حریم خصوصی است. در اجتماع مدرن امروز، هویت مجازی به صورت عمدی یا غیرعمدی و خود به خود ظاهر میشود.
در هویت مجازی که حاصل دنیای پست مدرن است، بر هویت غیرذاتی و تاریخی و سیال انسان و پراکندگی و تجزیه فرد تاکید میشود. از آنجائیکه در فضای مجازی، موقعیتها هویت سازند و قرار گرفتن کاربران در هر موقعیت متفاوت با موقعیت دیگر است، هر فردی همچون «موزائیک» مجموعهای از تعارضها و اجزای گوناگون شده است که گاهی این تعارضات به حدی میرسد که به اختلالات روانی در افراد نیز منجر میشود.
در این میان غرق شدن در فضای مجازی، گاهی منجر به فراموش کردن هویت واقعی افراد نیز میشود؛ تا حدی که در زندگی اجتماعی و روابط خانوادگی، گاهی ما با دوگانگی و یا چندگانگی شخصیتی افراد روبرو میشویم.
این موضوع وقتی حساس میشود که بدانیم برخی از افراد در مواجهه با شخصیت دیگر خود که از آن به «خودِ مجازی» تعبیر میکنیم، دچار نوعی هراس و اضطراب میشوند. «خودِ مجازی» آدمها میتواند شخصیتی بسیار متفاوت از شخصیت حقیقی آنها باشد؛ میتواند تمام اسرار و خصوصیات درونی و واقعی آن فرد را به راحتی فاش سازد؛ یعنی چیزی که در واقعیت عملی غیر ممکن به نظر میرسد. در حقیقت هویت مجازی آن روی سکه شخصیتی افراد است که در زندگی واقعی بدلیل چهارچوب های هنجاری اجتماعی، حیا و عفت اجتماعی، قدرت و یا جرأت بروز آن را ندارد عرضه می کند، شخصیتی که شاید در تضاد کامل با شخصیت واقعی فرد باشد.
هادی مقدمدوست در اولین ساختهی سینمایی خودش با نام «سر به مهر» که در سی و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر به نمایش درآمد، تا حدودی به بخشی از این هویت مجازی میپردازد. شخصیت زن داستان (با بازی لیلا حاتمی) در یک قرار وبلاگی شرکت میکند اما وقتی از او سوال میشود که آیا فلان وبلاگ برای شماست، او این مسئله را به شدت انکار و سعی میکند. در بحث دیگران در مورد مشکلات نویسنده وبلاگ، خودش هم شرکت کند. هر چند «خودِ مجازی» این فرد دقیقاً بیانکننده مسائل محرمانه «خودِ حقیقی» اوست اما به دلیل همین بیان مسائل محرمانه، فاصلهی بسیاری بین او و هویت مجازیاش وجود دارد. فاصلهای که از مواجه شدن با او به شدت میهراسد.
Disconnect یا جداماندگی فیلم برجسته سال 2013 دیگر ساخته ای است که این تناقضات هویت مجازی و هویت واقعی را به تصویر می کشد، تناقضاتی که باعث می شود بازیگر اصلی فیلم بدلیل فاش شدن رفتارهای متناقضش در قالب هویت مجازی فیسبوکش دست به خودکشی بزند.
مثال های فوق گوشه ای از این هویتهای مجازی است. گاهی فرد در فضای مجازی (وبلاگ و یا شبکههای اجتماعی)، از خود شخصیت دیگری خلق میکند. شخصیتی که نقصهای فعلی را ندارد؛ شخصیتی که براساس آرزوهای دستنیافتنی شکل گرفته است (آواتار). این شخصیت مجازیِ دوستداشتنی آنچنان در زندگی آن فرد بزرگ میشود که به راحتی شخصیت حقیقی را کمرنگ میکند. اما این مسئله چگونه اتفاق میافتد؟
به نظر میرسد بزرگترین عامل پر رنگشدن شخصیت مجازی، دیالوگهای مجازی باشند. وقتی که مخاطبان وبلاگ و یا مخاطبان شبکهی اجتماعی، شخصیت مجازی فرد را به رسمیت میشناسند، وقتی که آمار بازدیدها و کامنتها بالا میرود، کمکم شخصیت مجازیِ دوستداشتنی، جای شخصیت حقیقی را میگیرد. این موقعیت جدید گاهی به فراموشی مسائل دینی و اعتقادی نیز منجر میشود و این دقیقا از مصادیق کارکردهای عجیب دنیای مجازی است.
از نگاهی دیگر؛ هویت مجازی راه سوءاستفاده و کلاهبرداری را نیز فراهم کرد و «شخصیت جعلی» و «خود را به جای کس دیگر جا زدن» به یکی از جدیدترین کلاهبرداریها تبدیل شد که سودهای کلانی نصیب کلاهبرداران کرد. در این شیوه کلاهبردار خود را به جای مالک چیزی جا میزند، یا از هویت شخص دیگری برای به دست آوردن کالا یا خدمات مورد نیاز خود استفاده میکند. مهاجرت غیر قانونی، تروریسم و ایمیلهای سیاه در زمره این جرائم قرار میگیرد.
اخیرا استعمارگران و استبداد غرب گرا , با راه اندازی شبکه های اجتماعی گوناگون سعی در وارد ساختن هجمه های سنگین تهاجمات فرهنگی خویش , به خصوص برپیکره کشورهای اسلامی دارند.
شبکه های اجتماعی نظیر واتس اَپ,وایبر,تانگو,بی تاک,وی چت,لاین و….تلاش میکنند تابا تاثیر بر ایدئولوژی افراد جامعه موردهدف , به مرور زمان جهان بینی آنان را نیز مورد حمله قرار داده و با جایگزین کردن فرهنگ غربی وضد دینی ,فرهنگ غنی ایشان را درتزلزل وسقوط محض جای دهند.
شایدنوشتن در این باب مقالات وکتب قطوری را خواستار است که در این مقال نگنجد.این حقیر ازباب وظیفه وبعنوان یک تکلیف دینی وشرعی برخویش فرض واجب دانستم تا برخی آسیب های اجتماعی که حاصل از مشارکت در سایتها وشبکه های به وجود آمده است را متذکر گردم تا خانواده های عزیزواصیل وهموطنان وهمشهریان گرامی بیش از پیش مواظب این پدیده نوظهوروشوم اجتماعی برای خویش وفرزندان خویش باشند.
در زمانهای ماضی اگردختر وپسری ازیک خانواده ازخانه بیرون می رفتند پدرومادر نگران شده ودلواپس فرزندان بودند اما اکنون باشیوه های جدید وهدفمند فرزندان وخانواده هاتحت حمله استبدادغرب وغرب گرایان لائیک هستند هم اکنون فرزند خانواده در خانه واز طریق اینترنت وماهواره وگوشی موبایل خود ,می تواند در جهان سیرکرده واز خانواده,خویش ودین وفرهنگ خود فاصله بگیرد وچه بسا هویت خودرا فراموش کرده وطعمه تهاجم فرهنگی دشمنان قسم خورده ایران اسلامی شده وتغیر هویت وفرهنگ دهد.
شبکه های اجتماعی اخیرا پررنگ در گوشی های موبایل جلوه گری می کنند واغلب اجتماع خصوصا جوانان در عضویت حداقل یک شبکه می باشند.شاید عده ای به ظاهر باسواد ومثلا تحصیلکرده ایراد وارد کرده وترقی وپیشرفت ودهکده جهانی را مثال آورده واز مشارکت دراین شبکه ها دفاع جانبدارانه کنند.اما ای کاش از طریق این شبکه های نوظهور آیات قرانی,احادیث وروایات پیامبران وائمه اطهار (ع)وفرهنگ اصیل ایران اسلامی حشرونشر پیدا میکرد.که متاسفانه بابررسی ونگاهی علمی وحساب شده کاملا مشهود است که بیش از حدود ۵۰% ازموجودیت این شبکه ها به طنزهای هدفدار,شوخی های بی معنی ,وعکسها وفیلم های غیرمتعارف وترانه های غربی وابسته است.
البته توضیح خواهم داد که بعضا اگرمباحث علمی نیز ردوبدل می گردد آسیب خاص خود را برجامعه هدف برجای می گذارد.آنهایی که دراین شبکه ها عضویت دارند یا بصورت انفرادی ویا گروهی خویش راسرگرم میکنند برخی شبکه ها مخاطبین گوشی تلفن شخص را عضویت داشته وبعضی دیگر بطور ناشناس عضو گیری می کنند که خطر وآسیب دسته دوم به مراتب بیشتر احساس میگردد.بعضی از خانواده ها ویاجمع دوستان ویا جمعی از همکاران یک اداره ویا شرکت و…گروه تشکیل داده ومراودات خویش را درقالب گروه پیگیری می کنند.
بعضی از مشترکین گروه ها حتی اسم شبکه اجتماعی که درآن عضویت دارند رانمی توانند در تلفظ صحیح بیاورند خود شنیدم که شبکه واتس اَپ را واستاپ نام می برد.حال کسی سواد نداشته وکم سواد است وقتی با این طرز تفکر عضویک شبکه گردد خود حدس بزنید گردانندگان این شبکه ها چه آثار مخربی را برزندگی اجتماعی وشخصی این چنین عضوی برجا میگذارند.یکی از آسیب های جدی درزمان حال اینست که بعضی اعضاء ویا اغلب کسانی که در این شبکه ها عضویت دارند ادعای باسوادی می کنند واین به خودی خودخطرناک است چه رسدبه اینکه این افرادبه ظاهر باسوادتحت الشعاع اهداف شوم وپلید این شبکه هانیزقرارگیرند.
بابررسی که انجام داده ام درتشکیل گروه ها دیده ام که قطعا خوانندگان تیز بین وظریف الهوش تائید میکنند,دربعضی گروه ها اعضاءکم کم بادیدن عکسها وفیلم های مبتذل از گروه جدا می گردند .کسانی که علی الظاهر دم ازسواد زده ودرگروه ها اظهارفضل می کنند ازخویش هیچ ندارند برای خالی نبودن عریضه از اینترنت ویاکتب ویامقالات ومجلات کپی برداری کرده وبه اسم خوددرگروه مشارکت میکنند.
بعضا درگروه ها کشمکش هایی بوجود می آید که ناشی ازاین کم سوادی هاست درگروه ها سعی میکنند برافکارهمدیگر تاثیر بگذارند.یا دنبال دوست یابی هستند یا عضوی رامورد هجوم قرارداده ومثلا باروشنفکر جلوه دادن خویش که مطلب ازدیگران می دزدند فضای مجازی را تبدیل به صحنه دعواودرگیری وجبهه گیری میکنند ویا باعوام فریبی قصد نفوذ درشخصیت وزندگی شخصی اعضاء کرده وسلاطین گروه ,خویش نیز ازاینکه دربازی تهاجم فرهنگی افتاده اند بی اطلاعند.
دیده شده زن تحت تاثیر گروه ازشوهرجداشده وشوهر با تاثیری که نوشته های هدفمند ویا بی هدف بروی گذارده اند نسبت به زن وفرزند بی خیال شده ودرزندگی شخصی دچارتزلزل گردیده است .ناگفته نماند اندیشمندان وتیزهوشان دین دار وخداترس هم دراین وادی حضوردارند که جای بسی شکر است بانشرآثارشهدای عزیز ویا تحت عناوین فرهنگی واسلامی کارکرده وگروه دارند وانشاءا.. روزی برسد تمام ایرانیان از این شبکه ها ، امام زمان پسند استفاده کنند به امید روزی که روی تمام این شبکه ها مخابره گردد آقا آمد..هدف از طرح این مکتوب آسیب شناسی بخش منفی ومورد هدف دشمنان ایران واسلام است.
افراد با گذاشتن نظریه های غرب گرایانه درگروه مثلا احساس بزرگی وسواد می کنند وازآسیب وارده بی خبرند زیرا طرح یک نظریه باید بجا وهدفمند باشد هرکسی از نظریه به اشتراک گذارده شده توسط دیگرعضو برداشت شخصی کرده وخوانندگان عزیز خودتان تصورکنید اگرازیک نظریه صدها وهزاران برداشت شخصی شود اصل وپایه نظریه آن نظریه پرداز با برداشت های شخصی از چهره واقعی دورشده وبرداشت شخصی وغیرعلمی برای افراد وپیاده کردن آنچه شخص با اندیشه وفکر خود ازنظریه دارد می تواند زندگی وخانواده وروان شخص واشخاص افراد عضو را متزلزل وبه بی هویتی بکشد .
دوستان وهمشهریان گرامی وخانواده های عزیز که هرآن ممکن است دختر وپسرمن وشما با مشارکت وعضویت دریک یا چند شبکه اجتماعی که اخیرا فضای مجازی پر کرده تحت تاثیر افکار شوم واسلام ستیز سردمداران بی دین جهان امروزی قرار بگیرند واز هویت ایرانی وفرهنگ اصیل وغنی اسلامی دورشوند .
هیچ کس باعلم وعلم اندوزی وبه روز شدن مخالف نیست وچه بسا دردین هم تاکید موکد شده ونقل و روایات فراوانی درکسب دانش آمده است درقرآن کریم هم اشارات متعددی در تحصیل علم ودانش گوشزد شده ولی چه خوب است ابزار علمی وامکانات ورفاهیات موجود امروزی درچارچوب اخلاق ناب اسلامی هدایت شودواگر اینترنت وماهواره وشبکه های اجتماعی هستند باهوشیاری از آن استفاده کنیم ودرراه هدف وهویت وفرهنگ ناب اسلامی گام برداشته وبهره بریم نه چشم برواقعیات بسته وبادست خود ,خویش وفرزندان وخانواده خود را طعمه افکار فریب , غربیان ودشمنان اسلام کنیم.
پدرومادرگرامی مواظب فرزندان خود باشید وهمیشه ومدام دریچه گوشی تلفن همراه فرزندمان را مواظبت کنیم که ازآن به نیستی وسقوط نرود.
بر اساس اطلاعات موثق رسیده از آلبانی – تیرانا ، سران تشکیلات فرقه ای رجوی تمام پول تو جیبی ای که به اعضا خود درحین انتقال از عراق به آلبانی داده بودند را بازپس گرفتند .
در پی افشاگری های جداشده ها مبنی بر عدم استیفای حقوق شخصی افراد در درون تشکیلات فرقه ای رجوی ، در پروژه انتقال 233 نفری که به تازگی به آلبانی منتقل شده اند ، سیستم تشکیلات فرقه ای رجوی با پرداخت 200 دلار به هر نفر در پی خرید آبرویی هر چند بی ارزش برای خود نزد مقامات بین المللی کمیساریا و... برآمده است .
سران فرقه رجوی به سیاق گذشته و روابطی که با نیروهای آمریکایی در قرارگاه اشرف برقرار کرده بودند با حرکتهایی سوری قصد موجه جلوه دادن خود را دارند . مصاحبه های تعیین هویت توسط نیروهای آمریکایی درقرارگاه اشرف یادمان نمی رود . نیروهای آمریکایی برای همه اعضای قرارگاه اشرف آی دی کارت صادر کردند و شخصا و فرد به فرد به افراد تحویل دادند و گفتند این آی دی کارت ها نباید ازشما جدا شود . ولی به محض خروج از مقر آمریکایی ها تشکیلات رجوی همه آی دی کارت ها را جمع کرد . وبا برپایی میهمانی های آنچنانی برای فرماندهان نیروهای آمریکایی درقرارگاه اشرف ، به همراه مصاحبت و مصافحت با فهیمه اروانی ، زهره اخیانی ، مژگان پارسایی ، فرشته یگانه ، صدیقه حسینی و... سوء استفاده ازبرنامه سازی توسط دختران و پسران جوان و اهدای هدیه هایی اعم ازطلا و... نیروهای آمریکایی ماتم زده و حیران دربیابانهای عراق را مغلوب خود کردند . همانهایی که هنوز هم دلار های کثیف این فرقه زیر زبانشان مزه میکند و گاه گداری با گرفتن چندین هزار دلار از آمریکا به فرانسه آمده و متن های آماده شده تشکیلات فرقه ای رجوی را نشخوار می کنند .
قطعا نمایش پرداخت پول تو جیبی به اعضا در آستانه خروج از لیبرتی تفسیری جدای از عملکرد سنتی این فرقه نخواهد داشت ، ولی همین چندر غاز برای آنانی که سالیان دستشان به پول نرسیده است ، یاد آور روزهای خوش زندگی است و جرقه ای در درونشان به سمت دنیایی عاری از قید وبندهای تشکیلاتی روشن خواهد کرد .
البته یاد آور می شویم یقیناً وجوه پرداختی به اعضای رده بالا بیش از 200 دلار بوده است . که جمعا مبلغی بیش از 500 هزار دلار را بین اعضا تقسیم کرده بودند .
بازپس گیری این چندرغاز 200 دلاری از اعضای رده پایین عملا جلوی هر گونه حرکت آزادانه را در ابتدای کار از آنها سلب کرده است . طبعا این افراد برای گشت و گذاری کوتاه و استفاده از امکانات شهری اعم از رستوران ، موزه ، پارک و اینترنت نیاز به صرف مبالغی دارند که با خالی شدن جیب هایشان توسط فرقه رجوی فعلا و قحراً درآمپاس قرار گرفته اند .
قطعا بعد از اشرف و لیبرتی تشکیلات فرقه ای رجوی هیچ توانی در به بند کشیدن این افراد نخواهد داشت و اگر قید و بندهایی که رجوی در اذهانشان ایجاد کرده است را بشکنند ، دنیایی آزاد در جلو رویشان قرار خواهد گرفت . با آرزوی دنیایی آزاد برای همه دوستان قدیمی ...
در سالیان گذشته انسانها در پی کسب نتایج بهتر در امور بوده است و برای اینکار از خدمات تقریبا" رایگان حیوانات خصوصا" در کشاورزی و دامپروری استفاده میکرده اند . مثلا" یک چوپان که در طی روز نیازمند حرکت و مراقبت دائمی از احشام خود بوده است طبیعتا" نمیتوانسته است کار نگهبانی از اموال خود را در برابر غارتگران و دزدان در شب بخوبی انجام دهد. پس بناچار و با اطلاع از مضرات نگهداری از حیوانات خصوصا" سگ ، از وجود آنها استفاده میکرده است. و طبیعی است که برخلاف گاو و گوسفند که منشاء برکاتی است هیچ خیر دیگر در وجود این حیوان نگهبان نبوده است. به خاطر همین امر هم مجبور میشده بیماریهای مشترک بین سگ و دیگر حیوانات اهلی و مفید را قبول کند و گاهی این امر هزینههای هنگفتی برای کشاورزان داشته است از جمله : گاز گرفتگی اهالی و احشام توسط این حیوان، ادرار و مدفوع این حیوان که برخی مواقع حتی در خانه هم اقدام به اینکار میکرده است ، بیماریهای فراوانی مانند کیست هیداتیک، هاری، آتشک، شپشک ، انواع کنه و... که گاهی تعدا بیماریهای مشترک آن به بیش از 450نوع میرسد.
از لحاظ عرفی نیز یک حیوان فاقد برکت برای منزل بوده است . چرا که با وجود زاد و ولد فوق العاده زیاد جمعیت ناچیزی داشته اند .همچنین در فقه اسلامیاین حیوان نجس و خرید و فروش آن حرام است . و نیز گفته میشود فرشتگان در خانهایی که سگ در آن نگهداری میشود رفت و آمد نمیکنند.
اما ما ایرانیان که درافراط و تفریط سابقهی خوبی نداریم ، در نگهداری این حیوان هم دست به اقداماتی میزنیم که نشانههای بدی را نمایان میکند . برداشت از این اقدامات بشرح ذیل است :
1- دور شدن از ارزشهای اسلامی و جایگاه یک مسلمان که اولین نشانهی آدمهایی است که بر خلاف دستورات اسلام اقدام به خرید و فروش و حتی نگهداری سگ در منازل ، نه به حکم اجبار ، بلکه برای خودنمایی میکنند.
2- فاصله گرفتن از عشق و عاطفه انسانی و ترحم کردن به حیوانات بجای انسانها . در کشور ما تا زمانی که میلیونها کودک وجود دارد که میتوانند مورد عشق و ملاطفت یک انسان دیگر قرار گیرند و شدیدا" به نگاههای محبتآمیز انسانها و نه سگها نیاز دارند ، عشق ورزیدن به حیوانات بجای انسانها یک غلط فرهنگی است و یک منکر است . ما میتوانیم یک انسان را به کمال برسانیم اما یک سگ هرگز به کمال نمیرسد .
3- نگهداری سگ بجای بچهدار شدن هم بدعت خطرناک دیگری است .که برخی به غلط فکر میکنند این آدمها با کلاس هستند در صورتی که بر عکس این نهایت بی کلاسی است که باید افکار عمومی در این زمینه تطهیر گردد. ما در فرهنگ اجتماعی جایگاهی بالاتر و والاتر از مادر نداریم اما چه شده است که این جایگاه با همنشینی با یک حیوان نجس عوض شده و به آن فخر هم میفروشند ! این اوج انحطاط این آدمهاست که خود را خیلی بد معرفی میکنند .اما جامعه ما نمیداند .
4- ضعف شخصیتی بسیار عمیق این افراد که تا دیروز با خرید یک لباس ، یک خودرو و... سعی در جبران کمبودهای خود داشتند اما اکنون به دنبال یک سگ هستند تا به آنها در بالا بردن شأن و بهبود شخصیتشان کمک کند.اما وای به آن شخصیتی که یک سگ ، گربه، موش،همستر میمون و ...بخواهد آن را بالا ببرد .آنها به دنبال جایگزین کردن سگ گردانی و همزیستی با حیوانات بجای فهم و شعور، اختراع ، نوآوری، بلوغ فکری و... هستند.
5- اما تاسف بار تر از همه ی اینها نگاه جامعه به این افراد است. انسانهایی که دارای ضعف شخصیتی شدید هستند مورد توجه قرار میگیرند و ممکن است با انسانهای با کلاس جایگزین گردند . و فی البداهه این فکر را در ذهن خود تجسم میکنند که اینها هم بسیار پولدار هستند و هم با سواد که متاسفانه در موارد بسیار کمی این افراد جزء متمولین جامعه هستند و در باقی موارد از سطوح پایین جامعه و صرفا برای جبران ضعفهای خودشان اقدام به نگهداری و نمایش حیوانات خود در کوچه و بازار به عموم میکنند.
آنچه مسلم است اینست که رواج این پدیده نه نشانه آزادی جامعه است و نه نشانهایی از بهبود فرهنگی است . بلکه یک انحراف از کمال انسانی و مخصوص کسانی است که چیز دیگری برای عرضه به جامعه نداشته و ندارند. جامعه باید این افراد را بعنوان مریض و الگو گیران بیاراده بداند .انحطاط فکری و اخلاقی و همچنین دینی آنها بر کسی پوشیده نیست آشکارا این پیام را به جامعه مخابره میکنند، اما گاهی برخی افراد ساده لوح برداشتهای غلطی از این اقدامات دارند. رفتارهایی که امروز با این پدیدهها بروز پیدا میکند ، فردا حتما" دچار استحاله خواهد شد و نوآوریهای غیر قابل باوری خواهد داشت که بنیان خانوادهها را تحدید خواهد کرد. و انسانیت انسانها را زیر سئوال خواهد برد.ارتباطات ضعیف انسانی با ارتباطات عاطفی حیوانی جابجا خواهد شد همانطور که اکنون بجایی بچه این مخلوق بی نظیر خداوند و این معجزه خداوند به بچه های سگ و گربه عشق میورزند . میدان دادن به این افکار جامعه را مسموم میکند و راه کمال جامعه را منحرف میکند. البته اینگونه افراد قطعا" در زمان پیری و ناتوانی خود به اشتباهات فاجعه بار خود پی خواهند برد. اما شاید بهتر است که برای اینها روانشناسان خبرهایی استخدام کرد تا از تباهی عمر آنها جلوگیری کرد. زمانی که در پایان یک عمر خواهند فهمید دچار یک انحراف بزرگ شدهاند اما توان بازگشت ندارند.
15%تخفیف ویژه بیمه شخص ثالث 15%
1- کارکنان رسمی و پیمانی دولت و کارکنان نهادهای عمومی
2-اساتید حوزه ، دانشگاه ،معلمان و دبیران
3-جامعه پزشکان ، دندانپزشکان،داروسازان،پرستاران،مامایان ، پیراپزشکان و اعضاءانجمن نظام پرستاری
4-اعضاء جامعه حسابداران رسمی ایران و اعضاء انجمن حسابداران خبره ایران
5-جامعه نظام مهندسی کشور(دارای شماره نظام مهندسی)
6-جامعه کارشناسان رسمی دادگستری و اعضاء کانون کارشناسان رسمی دادگستری
7-قضات و اعضاء کانون وکلای دادگستری
8-کارکنان بانک ها و مسسات مالی و اعتباری
9-جامعه اصناف کشور(افراد دارای پروانه کسب)
10-پرسنل نیروهای مسلح
11-افراد دارای بیمه نامه عمر و پس انداز نزد بیمه آسیا
12-افراد با حق بیمه بیش از ده میلیون ریال نزد بیمه آسیا به استثناء بیمه نامه شخص ثالث و بدنه اتومبیل
کارکنان شرکت های ایران خودرو ، پارس خودرو ، مخابرات ایران ، مپنا،
خدمات ارتباطی ایرانسل، دارو پخش، صنایع شیر ایران-پگاه و ...
واحد صدور اتومبیل : 10 41 73 32 026 55 82 305 0912