عنوان کتاب : زلال حکمت: در اخلاق، آداب زندگی و سیر و سلوک: زندگی و سلوک عارف بالله حاج محمداسماعیل دولابی
پدیدآورندگان : نویسنده: نرگس علیمردانی , ویراستار: رضا علیمحمدی
, "موضوع کتاب: حاضر، سرگذشتنامهای از یکی از عارفان ایرانی، «حاج محمدحسین دولابی» است. این کتاب، زندگی و سلوک این شخصیت را به تصویر میکشد. نگارنده این اثر میکوشد به جای تمرکز و تأکید بر شرح کرامات و حکایتهای زندگی این عارف که در جای خود لازم و مفید است، به اصل تعالیم و سیره عملی ایشان که خود مشتاق ترویج آن در بین مردم بودند بپردازد و سخنان، پندها، دستورالعملها و نصایح وی را در قالب جملات کوتاه و مختصر ارائه دهد. مطالب این کتاب در دو بخش تنظیم شده است. بخش اول به شرح زندگینامه این شخصیت اختصاص دارد و بخش دوم در بردارنده آداب زندگی او، حکمتهای او و نوع سلوک اوست. این مجموعه با هدف معرفی و آشنایی با عقاید و الگوهای عملی عرفانی ایران تدوین شده است."
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی امید، برنامه "متن-حاشیه" صدا و سیما دوشنبه شب به ملاقات خانم رویت ،نایب رئیس مجلس آلمان با برخی از مقامات و شخصیت های سیاسی کشورمان پرداخت. در این برنامه که جواد هروی رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و آلمان مهمان تلفنی بود در برابر سوالات غیر منطقی و جهت دار مجری واکنش تندی نشان داد.
هروی در واکنش به این سوال که چرا خانم رویت با دکتر محمد رضا عارف دیدار کرد ، گفت: خانم رویت با شخصیت های زیادی ملاقات کرد، چرا شما تنها به این ملاقات اشاره می کنید؟
وی در واکنش به نحوه طرح سوال مجری برنامه، گفت: اینگونه سوال کردن به مثابه بازجویی است و این روش درستی نیست.
مجری برنامه با قطع سخنان هروی، گفت: حاشیه های این دیدار به خاطر روایت رسانه ها از این دیدار است، که رئیس گروه دوستی پارلمان ایران و آلمان در پاسخ به این اظهارات گفت: خودتان می گویید رسانه ها حاشیه سازی کردند پس نباید به این حاشیه ها پرداخت.
این نماینده مجلس با بیان اینکه دستگاه دیپلماسی متولی دیدار مقامات کشورهای خارجی با شخصیت ها سیاسی کشورمان است، گفت: نیاز نیست که برخی مقامات کشورمان در برابر اظهارات مقامات کشورهای دیگر واکنش احساسی و شتاب زده نشان دهند.
گفتنی است پس از جریان سازی خبرگزاری فارس که تغذیه فکری آن توسط یکی از نهادهای نظامی صورت می گیرد، برخی نمایندگان مجلس نیز بدون اطلاع از اظهارات نایب رئیس مجلس آلمان و دکتر عارف، واکنش شتاب زده، غیر منطقی و احساسی نشان دادند.
به ظاهر امروز در جامعه ما شادی امری مفقود یا حداقل کمرنگ شده ای است که علت این امر نیاز به بررسی دارد. از این رو و نیز به مناسبت فرا رسیدن ماه ربیع الاول که ماه شادی و سرور اهل بیت (ع) است در این خصوص با حجت الاسلام مسلم گریوانی، کارشناس ارشد کلام اسلامی و عضو هیئت علمی پژوهشگاه اسراء به واکاوی این مساله پرداخته ایم، گفتگوی ما را با مولف کتاب های "خدایی که در این نزدیکی است" و "تبارشناسی فکری و نقد مبانی عرفان های نوظهور" می خوانید:
چرا شادی در زندگی امروز ما جایگاه کمرنگ تری دارد و اغلب، مظاهر غم بیشتر مورد توجه قرار می گیرد؟
پیش از پاسخ به این سوال باید تعریف درستی از شادی داشته باشیم؛ از زبان توده مردم فرد شاد به کسی گفته می شود که می خندد و تحرک دارد یا موسیقی شادی گوش می دهد یا مرتب با طبیعت ارتباط دارد و به مسافرت می رود و روابط اجتماعی خوبی دارد. بنابراین، اگر خانوده ای عروسی شاد برگزار کند، شاد بوده و اگر بر عکس این باشد، غمگین است.
اما شادی و غم بیش از آنکه با ظاهر و رفتار ارتباط داشته باشد، به درون و قلب و دل ارتباط دارد و این از حالات انسان است نه فعل و رفتارهای او؛ بنابراین آن تعریفی که در میان عامه مردم از شادی و غم وجود دارد، صحیح نیست بلکه اثر و خروجی رفتار است نه حقیقت شادی و غم.
به طور مثال وقتی رفتارهای یک خانواده را بررسی می کنیم، متوجه می شویم این خانواده به ظاهر شاد در خلوت خود غم سنگینی دارند یا آن خانواده ای که عروسی شادی می گیرند یا افرادی که به این مجلس دعوت شده و رقص و آواز و ... دارند، پس از ترک مجلس و مراجعه به خانه خود، باز هم شاد هستند و در آرامش یا دوباره به ناراحتی های خود باز می گردند؟
بنابراین، شادی حقیقی امری درونی است که با امور خاصی در حالات انسان پیدا می شوند.
این اموری که منجر به شادی انسان می شود، کدام اند؟
ببینید انسان شاد در درون خود امیدوار است و احساس شخصیت و عظمت می کند و خودش را متکی به تکیه گاه بزرگی می داند. افرادی که ناامید و غمگین و افسرده هستند یا رفتارهای ناهنجار و خشن دارند به این دلیل است که کمبود شخصیت یا احساس تنهایی می کنند. وقتی ایمان باشد، تکیه گاه بزرگی به اسم "خدا" هست که فرد از احساس های یاد شده به دور می ماند و حتی در خلوت ترین خلوت خود احساس تنهایی نمی کند چرا که قدرت لایتناهی با او هست که هیچ کس را قدرت مقابله با او نیست و خداوند خود در قرآن فرمود: "إن الله یدافع عن الذین آمنوا" خدا از کسانی که ایمان آورده اند دفاع می کند...
من «خودم» نیستم
امروز وقتی درباره شبکه های اجتماعی صحبت بکنیم هیچ کس نیست که اطلاعی از فیسبوک، توییتر، وایبر، واتس آپ، لاین و... نداشته باشد؛ یا فعال در این شبکه های اجتماعی است و یا حداقل اطرافیانش در این شبکه ها عضو هستند اما «دانیل بل» در عصری می زیست که هنوز اینترنت فراگیر نشده بود و چیزی به عنوان شبکه های اجتماعی پدید نیامده بود. وقتی او از «جامعه اطلاعاتی» صحبت میکرد، نمیتوانست پیشبینی کند که دنیای اینترنتی می تواند تا این حد در زندگی بشر مداخله کند؛ بهطوریکه امروز تقریبا در تمام شئون زندگی فردی و اجتماعی وجود داشته باشد. در همین راستا «مانوئل کاستلز» نظام ارتباطی نوین را «جامعه شبکهای» نامید؛ شکلی از جامعه که به گونهای فزاینده روابط خود را در شبکههای رسانهای سازمان میدهد؛ شبکههایی که به تدریج جایگزین شبکههای اجتماعی ارتباطی رودررو میشوند یا آنها را تکمیل میکنند. این بدان معنی است که شبکههای اجتماعی و رسانهای در حال شکلدادن «شیوهی سازماندهی» و «ساختارها» ی بسیار مهم جامعهی مدرن هستند. این شبکهها تمام واحدها و قسمتهای این صورتبندی (افراد، گروهها و سازمانها) را به طور روزافزونی به هم متصل میکنند. اما در اینجا ما با مسئلهی پیچیدهتری به نام «هویت» روبرو هستیم.
«هویت» عبارت است از فرایند معناسازی براساس یک ویژگی خاص یا مجموعه بههمپیوستهای از ویژگیهای خاص که بر منابع معنایی دیگر اولویت داده میشود. «گیدنز» مینویسد: هویت منبع معنا برای کنشگران است و به دست آنها از رهگذر فرایند فردیتبخشیدن ساخته میشود. هویت به معنی «چه کسی بودن» است و از نیاز طبیعی انسان به شناخته شدن و شناسانده شدن به چیزی یا جایی برمیآید. این حس تعلق، بنیادی و ذاتی در وجود انسان دارد. برآورده شدن این نیاز، «خودآگاهی» فردی را در انسان سبب میشود و ارضای حس تعلق میان یک گروه انسانی، خودآگاهی جمعی و مشترک یا هویت بومی یا ملی آن گروه انسانی را تعیین میکند. لذا هویت در قالبهای مختلفی همچون فردی و ملی قابل تعریف است. هویت واقعی انسانها از تعاملات واقعی انسانی بین افراد شکل میگیرد. هویت وجه تمایز بین «من» و «ما» با «دیگری» و «دیگران» است.
انقلاب ارتباطات در دوگونه متمایز فنی و ساختاری و نیز در شکل ظهور جامعه شبکهای و اطلاعاتی، که از مهمترین ویژگیهای آن «فرهنگ واقعیت مجازی» و «زمان بیزمان و فضای جریانها» است، ظاهر میشود. در نتیجه، با ایجاد تحول در مفاهیم مکان و زمان و فراهم آمدن منابع و مراجع جدید هویت و ذهنیت انسان را در جهان جدید ناپایدار و سیال میسازد که بهنوعی همخوان و سازگار با اندیشه بی نظمی و پساساختارگرایی پست مدرن در مورد هویت انسان است.
در فضای سایبر، هویت جدیدی علاوه بر هویت فیزیکی وجود دارد که بعضیها به اشتباه این هویت جدید یعنی «هویت دیجیتالی» را مترادف هویت مجازی میدانند. در حالی که هویت دیجیتالی میتواند به صورت مجازی یا حقیقی شکل بگیرد. میتوان مشخصات هویت حقیقی را بروز داد یا از خود شخصی دیگر، غیر از آنچه در واقعیت بوده، ارائه داد.
به واسطه تحولات ساختاری و معرفتی و شکلگیری ذهنیت و هویت سیال و ناپایدار در جهان جدید و پدیدار شدن شبکههای اجتماعی که به منزله رسانههای تعاملی وسیع در فضای سایبر هستند کم کم ساخت «هویت مجازی» گسترش مییابد و آزادی عمل در فضای اینترنت و عدم شناخته شدن باعث میشود هویت حقیقی افراد کنار گذاشته شده و هویت مجازی جایگزین آن شود. «هویت مجازی» هر فرد، عبارت است از آنچه فرد به جای هویت واقعی خود به دیگران نشان میدهد.
هویت مجازی و حریم خصوصی ارتباط نزدیک با هم دارند و بعضی دانشمندان معتقدند هویت مجازی جزئی از حریم خصوصی است. در اجتماع مدرن امروز، هویت مجازی به صورت عمدی یا غیرعمدی و خود به خود ظاهر میشود.
در هویت مجازی که حاصل دنیای پست مدرن است، بر هویت غیرذاتی و تاریخی و سیال انسان و پراکندگی و تجزیه فرد تاکید میشود. از آنجائیکه در فضای مجازی، موقعیتها هویت سازند و قرار گرفتن کاربران در هر موقعیت متفاوت با موقعیت دیگر است، هر فردی همچون «موزائیک» مجموعهای از تعارضها و اجزای گوناگون شده است که گاهی این تعارضات به حدی میرسد که به اختلالات روانی در افراد نیز منجر میشود.
در این میان غرق شدن در فضای مجازی، گاهی منجر به فراموش کردن هویت واقعی افراد نیز میشود؛ تا حدی که در زندگی اجتماعی و روابط خانوادگی، گاهی ما با دوگانگی و یا چندگانگی شخصیتی افراد روبرو میشویم.
این موضوع وقتی حساس میشود که بدانیم برخی از افراد در مواجهه با شخصیت دیگر خود که از آن به «خودِ مجازی» تعبیر میکنیم، دچار نوعی هراس و اضطراب میشوند. «خودِ مجازی» آدمها میتواند شخصیتی بسیار متفاوت از شخصیت حقیقی آنها باشد؛ میتواند تمام اسرار و خصوصیات درونی و واقعی آن فرد را به راحتی فاش سازد؛ یعنی چیزی که در واقعیت عملی غیر ممکن به نظر میرسد. در حقیقت هویت مجازی آن روی سکه شخصیتی افراد است که در زندگی واقعی بدلیل چهارچوب های هنجاری اجتماعی، حیا و عفت اجتماعی، قدرت و یا جرأت بروز آن را ندارد عرضه می کند، شخصیتی که شاید در تضاد کامل با شخصیت واقعی فرد باشد.
هادی مقدمدوست در اولین ساختهی سینمایی خودش با نام «سر به مهر» که در سی و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر به نمایش درآمد، تا حدودی به بخشی از این هویت مجازی میپردازد. شخصیت زن داستان (با بازی لیلا حاتمی) در یک قرار وبلاگی شرکت میکند اما وقتی از او سوال میشود که آیا فلان وبلاگ برای شماست، او این مسئله را به شدت انکار و سعی میکند. در بحث دیگران در مورد مشکلات نویسنده وبلاگ، خودش هم شرکت کند. هر چند «خودِ مجازی» این فرد دقیقاً بیانکننده مسائل محرمانه «خودِ حقیقی» اوست اما به دلیل همین بیان مسائل محرمانه، فاصلهی بسیاری بین او و هویت مجازیاش وجود دارد. فاصلهای که از مواجه شدن با او به شدت میهراسد.
Disconnect یا جداماندگی فیلم برجسته سال 2013 دیگر ساخته ای است که این تناقضات هویت مجازی و هویت واقعی را به تصویر می کشد، تناقضاتی که باعث می شود بازیگر اصلی فیلم بدلیل فاش شدن رفتارهای متناقضش در قالب هویت مجازی فیسبوکش دست به خودکشی بزند.
مثال های فوق گوشه ای از این هویتهای مجازی است. گاهی فرد در فضای مجازی (وبلاگ و یا شبکههای اجتماعی)، از خود شخصیت دیگری خلق میکند. شخصیتی که نقصهای فعلی را ندارد؛ شخصیتی که براساس آرزوهای دستنیافتنی شکل گرفته است (آواتار). این شخصیت مجازیِ دوستداشتنی آنچنان در زندگی آن فرد بزرگ میشود که به راحتی شخصیت حقیقی را کمرنگ میکند. اما این مسئله چگونه اتفاق میافتد؟
به نظر میرسد بزرگترین عامل پر رنگشدن شخصیت مجازی، دیالوگهای مجازی باشند. وقتی که مخاطبان وبلاگ و یا مخاطبان شبکهی اجتماعی، شخصیت مجازی فرد را به رسمیت میشناسند، وقتی که آمار بازدیدها و کامنتها بالا میرود، کمکم شخصیت مجازیِ دوستداشتنی، جای شخصیت حقیقی را میگیرد. این موقعیت جدید گاهی به فراموشی مسائل دینی و اعتقادی نیز منجر میشود و این دقیقا از مصادیق کارکردهای عجیب دنیای مجازی است.
از نگاهی دیگر؛ هویت مجازی راه سوءاستفاده و کلاهبرداری را نیز فراهم کرد و «شخصیت جعلی» و «خود را به جای کس دیگر جا زدن» به یکی از جدیدترین کلاهبرداریها تبدیل شد که سودهای کلانی نصیب کلاهبرداران کرد. در این شیوه کلاهبردار خود را به جای مالک چیزی جا میزند، یا از هویت شخص دیگری برای به دست آوردن کالا یا خدمات مورد نیاز خود استفاده میکند. مهاجرت غیر قانونی، تروریسم و ایمیلهای سیاه در زمره این جرائم قرار میگیرد.