جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

ذخایر کاتیوشای جبهه آزادی‌بخش موجب پیروزی حزب‌الله در جنگ ۱۶ روزه شد

خبرگزاری تسنیم


 

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، دیدار احمد جبرئیل دبیرکل نهضت آزادی‌بخش فلسطین با علی‌اکبر ولایتی مشاور عالی مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل صبح امروز در دفتر مشاورت امور بین‌الملل برگزار شد.

ولایتی در این دیدار با اشاره به موضع پیشین احمد جبرئیل در دهه 70 و در جمع علمای دمشق مبنی بر اینکه "من به اسلام باور دارم، اما نه اسلام شما بلکه اسلام امام‌خمینی(ره)"، اظهار داشت: کمک‌های شما در جنگ‌ 16 روزه صهیونیست‌ها و حزب‌الله قابل تقدیر است که موجب شد حزب‌الله برخلاف پیش‌بینی صهیونیست‌ها 16 روز در مقابل دشمن با شلیک کاتیوشا مقاومت کند و در حقیقت آقای احمد جبرئیل از ذخایر خود برای حزب‌الله سلاح ارسال کرد.

دبیرکل جبهه آزادی‌بخش فلسطین این دیدار گفت: امام‌خمینی(ره) مسئله "امروز تهران، فردا قدس" را طرح و تاکید کردند که اسرائیل باید محو شود و در آن زمان من با صدام رابطه داشتم و هنگامی که انقلاب اسلامی ایران پیروز شد و صدام دست به حمله علیه ایران زد، موجب شد تا در نامه‌ای به او تاکید کنم که این جنگ در خدمت استعمار و صهیونیزم است و هدف از آن تضعیف عراق و ایران است. 

وی با اشاره به دیدار خود با قذافی در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، یادآور شد: در دیداری که با قذافی داشتم از او خواستم که موشک‌های اسکاد لیبی را برای دفاع ایران مقابل حملات عراق در اختیار جمهوری اسلامی ایران قرار دهد. 

حدیٍث روز

اصبغ بن نباته از على علیه السلام روایت مى‏کند که جبرئیل بر آدم نازل شد و گفت: اى آدم من مأمور شده‏ام که ترا در انتخاب یکى از سه چیز مخیر سازم پس یکى را بر گزین و دو تا را واگذار. آدم گفت چیست آن سه چیز؟ گفت: عقل و حیاء و دین آدم گفت عقل را برگزیدم، جبرئیل بحیاء و دین گفت شما باز گردید و او را واگذارید، آن دو گفتند اى جبرئیل ما مأموریم هر جا که عقل باشد با او باشیم. گفت خود دانید و بالا رفت.

شرح:

از مجموع این روایت چنین استفاده مى‏شود که عقل باحیاء و دین لازم و ملزومند و از یکدیگر جدا نشوند پس خداوند بهر کس عقل عنایت کند حیاء و دین هم عنایت کرده است و کسى را که باحیاء و متدین یافتم باید او را عاقل هم بدانیم.

قصه هاى قرآن





پیامبراکرم صلى الله علیه و آله وسلم فرمودند:

مَن واسَى الفَقیرَ وَأَنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ فَذلِکَ المُؤمِنُ حَقّا؛

هر کس به نیازمند کمک مالى کند و با مردم منصفانه رفتار نماید چنین کسى مؤمن حقیقى است.

خصال، ص 47

حضرت نوح (علیه السلام ) در روایات

سید بن طاووس از کتاب قصص محمد بن جریر طبرى نقل کرده است که نوح پیغمبر تا چهارصد و شصت سالگى پیوسته در کوه ها زندگى مى کرد و به عبادت مى پرداخت ، زن و فرزندى نداشت و جامه پشمین مى پوشید و غذاى خود را از گیاهان زمین تاءمین مى کرد. پس از گذشت این مدت جبرئیل نزد او آمد و گفت : چرا از مردم کناره گیرى کرده اى ؟ گفت : براى آنکه قوم من خدا را نمى شناسند، از این رو من از ایشان کناره گیرى اختیار کرده ام .

جبرئیل گفت : با ایشان جهاد کن !

نوح گفت : نیروى این کار را ندارم و اگر عقیده ام را بدانند مرا خواهند کشت .

جبرئیل گفت : اگر نیروى این کار به تو داده شود با آنها جهاد مى کنى ؟

نوح گفت : چه بهتر از این ! این کمال آرزوى من است . در این هنگام نوح پرسید: تو کیستى ؟

جبرئیل ، فرشتگان را صدا زد و چون فرشتگان نزد او آمدند نوح بیمناک شد و جبرئیل پس از معرفى خود سلام خدا را به او ابلاغ کرد و نبوت را به او بشارت داد و دستور داد که با عمورة ، دختر ضمران بن اخنوخ که نخستین کسى بود که به او ایمان آورد، ازدواج کند. نوح در ادامه ماءموریت الهى خود میان مردم آمد. آمدن نوح مصادف بود با روز عیدى که مردم داشتند. او عصایى در دست داشت که از ضمیر مردم به وى خبر مى داد.

بزرگان قوم نوح هفتاد نفر بودند که در آن روز نزد بت هاى خویش اجتماع کرده بودند. هنگامى که نوح به میان آنان آمد، صداى خود را به ((لا اله الا الله )) بلند کرد و نبوت خود و پیامبران قبل از خود و پس از خود را به مردم ابلاغ کرد. در هنگام بت ها لرزیدند و آتش هایى که روشن کرده بودند، خاموش شد و مردم را وحشت فرا گرفت ، بزرگان قوم پرسیدند: این مرد کیست ؟

نوح فرمود: ((من بنده خدا هستم . خداوند مرا به عنوان پیامبر نزد شما فرستاد تا شما را از عذاب خدا بیم دهم )).

وقتى عمورة سخن نوح را شنید به او ایمان آورد و چون پدرش فهمید او را مورد عتاب و سرزنش قرار داد و گفت : ((به این زودى سخن نوح در تو تاءثیر گذاشت ، من ترس آن را دارم که پادشاه از موضوع با خبر شود و تو را به قتل برساند))؛ ولى عمورة به سخن پدر اعتنا نکرد و دست از ایمان خود بر نداشت و پس از آن نیز هر چه او را تهدید کردند و به حبس کشیدند، از ایمان به خداى نوح دست نکشید. سرانجام با حضرت نوح ازدواج کرد و سام بن نوح از وى به دنیا آمد (128).