روزنامه دیلی استار در انگلستان اعلام کرده است که روسای باشگاه پاریس سن ژرمن به صف خریداران خدیرا بازیکن تیم فوتبال رئالمادرید پیوست. |
Sami Khedira / Paris-SG.blogfa.com
به نقل از پایگاه خبری کالچونیوز، روزنامه دیلی استار در انگلستان اعلام کرده است که بعد از تیمهای آرسنال، لیورپول، چلسی و منچستریونایتد حالا تیم فوتبال پاریس سن ژرمن به صف خریداران سامی خدیرا پیوسته است و روسای این باشگاه با روسای رئال مادرید به طور رسمی وارد مذاکره شده اند تا زمینه حضور این بازیکن را در تیم خود فراهم کرده و وی را خریداری کنند.
به نوشته روزناهم دیلی استار فرانسویها برای متقاعد کردن روسای باشگاه رئالمادرید حاضر شدهاند تا رقم بسیار بالا و قابل توجهی در رابطه با این بازیکن پرداخت کنند.
گفتنی است: هنوز مدیر اجرایی برنامههای این بازیکن در رابطه با انتشار این خبر اظهار نظر دقیق و قطعی نکرده است.
طرح مباحث مربوط به آرمان وواقعیت موضوع جدیدی نیست بلکه همواره از اول پیروزی انقلاب مطرح بوده. مساله اصلی نیزاین است که نسبت میان آرمانها وواقعیات ومنافع ملی چیست؟ این پرداختن وتوازن میان این دو(آرمان-واقعیت) چگونه است؟ آیا میتوان آرمانگرا بود وبه واقعیات توجه نمود؟ یا اصلا به واقعیات بی توجه بود؟ آیا طرح دوگانه وتقابلی آرمان وواقعیت،منطقی،معقول وواقعی است؟
در تعریف آرمان در برخی معاجم چنین آمده است: "آنچه باید باشد وبه آن می اندیشیم؛ کمال مطلوب؛ایده آل" وهمینطور تعریف واقعیت یعنی "آنچه که واقع است؛آنچه که هست".
موضوع آنچنان واضح وآشکار است که جز با درنظر داشت یک هدف ثانویه نمیتوان به مقصود وآرمان وهدف رئیس جمهور محترم از طرح دوگانه آرمان- منفعت که درهمایش اقتصاد ایران مطرح نمود، پی برد.آنچه درتعریف آرمان و واقعیت که لابد جناب روحانی منفعت را بخشی از آن میداند- ارائه شدبیانگر آن است رابطه این دو به هیچ وجه رابطه تقابلی نیست بلکه رابطه مبداء ومقصد است. هرانسان عاقل وهر جامعه زنده وبانشاطی برای حرکت خویش هدف وغایتی تعریف کرده است واصولا انسان وهمچنین جامعه بدون غایت وآرمان موجود متحیری است که درلابلای واقعیتهای موجود-که محل انتخاب است- آنچنان انتخاب میکند که دچار پارادوکس خواهدشد.نمیتوان جامعه بدون هدف را تصورنمود مگر جوامع ابتدائی وفاقد هویت جمعی. بعید است هیچ انسان عاقلی در ضرورت داشتن آرمان وهدف غایی تردید داشته باشد.حضرت امام خمینی(ره) اهداف حرکت ملت بزرگ ایران درانقلاب اسلامی را بر نفی سبیل، استقلال کامل،گسترش نهضتهای اسلامی و تحقق حاکمیت الله بر سرارسرجهان و.... بیان فرمود وامام خامنه ای نیزبا ارائه طرح پنج مرحله ای از حرکت مومنانه وانقلابی ایران تحقق تمدن اسلامی و جامعه نمونه وتحقق توحید درعالم را اهداف وآرمان مردم ایران برشمرده اند که بارها درشعارها وتظاهرات وحمایتهای مردمی برآن تاکید شده است.
مساله بعد نحوه پرداختن به واقعیات وآرمانهااست. آرمانها واهداف غائی بعنوان ایده آل ومقصد مطرح اند و رابطه واقعیت ومبداء با مقصد وایده آل وآرمان رابطه ای مستقیم است. باید بتوان با واقعیات موجود به اهداف غایی وآرمانی نائل شد وچنانچه کسی نتواند با واقعیات موجود به اهداف ازپیش تعیین شده برسد یا توان حرکت را درخود نبیند روا نیست به تقابل اهداف اصلی وفرعی دامن زند.آرمانها اهداف اصلی جامعه هستند وطبعا برای رسیدن به آن اهداف بلند به اهداف فرعی دیگری نیز نیازمندیم. پیروزی انقلاب اسلامی درسال57، دفاع مقدس 8ساله،پیشرفتهای علمی وفناوری و....همه اهداف فرعی ای هستند که اتفاقا درراستای آرمانها واهداف ملی ملتی بپاخواسته وانقلابی شکل گرفته اند تا ملت مسلمان وانقلابی ایران به نیل به اهداف اصلی با روحیه وانگیزه بیشتری مسیر رسیدن به آن اهداف بلند را طی نماید.اهداف فرعی انقلاب درراستای نیل به اهداف اصلی آن است.
دستاوردهای هسته ای را قطعا نمیتوان بعنوان آرمان و هدف اصلی وغائی نظام قلمداد نمود واین بخش از سخن جناب روحانی کاملا پذیرفتنی است به شرط آنکه این دست آوردها را از آرمانهای ملت جدا ندانیم و ملت را ازداشتن اسباب نیل به آن آرمانهای بلند تحریم نکنیم!این دستاورد مهم دقیقا با آرمان ملت بزرگ ایران متصل است وتبدیل به یک هدف فرعی برای نیل به اهداف بلند تر برای آنان شده است.
امادر شرایطی که مذاکره هسته ای درجریان است و مردم امیدوارانه والبته با نگرانی جریان مذاکرات را پیگیری میکنند طرح سخنانی ازاین دست توسط رئیس جمهور محترم را باید معطوف به همین مذاکرات دانست. آنچه از سخنان ایشان استنباط میشود آن است که دولت وی که تمام همّ وهمّت خویش را صرف نتیجه بخش بودن مذاکرات هسته ای قرار داده ودرحالیکه بنظر میرسد حداقل بخش مهمی از سانتیریفیوژها از چرخش باز خواهند ایستاد دولت را به این نتیجه نادرست رهنمون شده که باید برای این ناتوانی وعدم توفیق وعدم برد در مذاکرات محمل و پشتوانه فکری ساخت وچه چیزی بهتر از تقابل آرمان ومنفعت؟!! حال آنکه نیل به پیشرفتهای هسته ای خود منفعت ملی است واتفاقا در راستای اهداف اصلی انقلاب.
جناب روحانی در تبلیغات انتخاباتی بر چرخش سانتریفیوژها وچرخ زندگی مردم بصورت همزمان تاکید کرده بود و امروز که تقریبا چرخ زندگی و هسته ای هر دو کند تر شده اند چه خوب است جناب ایشان با "تدبیر" و "امید" به مردم بگوید قرار استچرخ کدام یک از این دوگانه(زندگی-هسته ای) دیگر نچرخد؟ هرچند میتوان درسخنان وی توقف چرخش سانتریفیوژها را احساس کرد.
به گزارش گروه دانش عرش نیوز:
محققان ناسا در مجموعه لانگلی وسیلهای بنام مفهوم عملیاتی ارتفاع بلند ونوس (HAVOC) را توسعه دادهاند. این وسیله در حقیقت ابزار بشر برای تحقیق در رابطه با نزدیکترین سیاره به کره زمین است.در واقع این وسیله که از نوعی بالون ساختهشده وظیفهاش فرستادن دو فضانورد به فضا جهت بررسی جو اطراف ونوس است.
پژوهش در رابطه با ونوس کار بسیار دشواری است زیرا جو ونوس دارای اسید سولفوریک است. از طرف دیگر ونوس دارای سطحی بسیار داغ است، به گونهای که به راحتی میتواند سرب را ذوب کند. از دیگر مشکلات پژوهش در رابطه با ونوس فشار خورد کننده سطح آن است. یک فضاپیمای قابل باد شدن نه تنها مشکلات گفتهشده برای ونوس را حل میکند بلکه بسیاری دیگر از روندهای خطرناک در حین مأموریت را به حداقل میرساند، مثلاً فرایند فرود و برخاستن از سطح ونوس را بسیار راحت تر میکند.
یکی از مهندسان شرکتکننده در پروژه ناسا بیان میدارد که، فضانوردان درون محفظههایی که در زیر این بالونها وصل است زندگی میکنند و همچنین این بالونها نیز توسط گاز هلیوم پر میشوند. گاز هلیوم این توانایی را به بالون میدهد که در جو ونوس تا ارتفاع ۵۰ کیلومتری خود را بتواند بالا ببرد.
پژوهشگران ناسا بیان داشتهاند که جو ونوس برای طرح مفهومی آنها حتی از جو زمین نیز بهتر و مناسب تر است، زیرا جو ونوس دارای چگالی سنگین تری نسبت به زمین است.
بدون شک تحقیقات و پژوهشها در رابطه با سیاره ونوس با سرعت پیش میرود ولی شتابزده نخواهد بود. با توجه به اینکه ونوس یک سیاره نسبتاً ناشناخته برای بشر محسوب میشود، محققان ابتدا دستگاههای بدون سرنشین را جهت بررسی فناوریهای بکار رفته میفرستند و پس از آن سفر انسان به ونوس را اجازه خواهند داد.
با توجه به جدول برنامهریزی ناسا آنها ابتدا از این طرح مفهومی جهت غوطهور شدن در جو اطراف ونوس استفاده خواهند کرد. پس از اطمینان از مناسب بودن شرایط در قدمهای بعدی در صورت نیاز انسان را به آن سیاره میفرستند تا تحقیقات بیشتری به عمل بیاید.
معرفی 6 استراتژی برای افزایش تعلق به مدرسه:
1- خلق جریان تصمیم گیری که از طریق آن دانش آموزان،خانواده ها ، مشارکت اجتماعی ،موفقیت تحصیلی و دادن اختیار تام به کارکنان را تسهیل و بارور کنید .
2- فراهم کردن فرصت های آموزشی برای توانمند کردن خانواده ها به هدف درگیر شدن آنها در فعالیت ها و زندگی تحصیلی فرزندانشان.
3- آماده سازی دانش آموزان از طریق ایجاد مهارت های لازم اجتماعی ، تحصیلی و عاطفی برای درگیری فعال در امور مدرسه.
4- استفاده از مدیریت اثربخش کلاسی و روش های تدریس برای پرورش محیط مثبت یادگیری.
5- آماده ساختن پیشرفت و حمایت حرفه ای از معلمان و سایر کارمندان برای توانمند ساختن آنها در ملاقات و مشاوره در زمینه شناختی ،عاطفی و نیازهای اجتماعی بچه ها و بزرگسالان.
6- خلق رابطه پر از اطمینان و توجه که رابطه آزاد میان مدیر ، معلم ، کادر و خدمات ،دانش آموزان ، خانواده ها و جامعه را ترویج دهد.