مردم خواهان پاسخ هستند
چرا حق الایندگی، مالیات بر ارزش افزوده و از بودجه سه درصد نفت به دشتی اسماعیل خانی چیزی پرداخت نمی شود
غلامحسین عیالبار: در مورخ 31 تیرماه 1392 دهیار وقت دشتی اسماعیل خانی این در خواست اهالی روستا را به سمع و نظر مسئولین یخش، شهرستان و استان رسانید این مطالبه به حق مردم که چیز زیادی هم نیست تاکنون به مردم پاسخی داده نشده است.
حال درخواست از اقای استاندار و نماینده محترم دشتستان در مجلس شورای اسلامی و امامان جمعه محترم آب پخش و برازجان این است که اگر مردم روستا حق قانونی آنان هست این اهالی را به حق شان برسانید که با شنیدن فریاد کمک مظلومان دچار حق الناس نشوید.
درخواست یکی از روستاهای دشتستان برای دریافت حق آلایندگی
اتحاد جنوب: دهیار روستای دشتی اسماعیل خانی دشتستان گفت: ایستگاه تقویت فشار گاز آبپخش مستقر در حوزه دشتی اسماعیل خانی که تاکنون حاضر به اجرای تعهدات خود در قبال روستا نشده باید حق آلایندگی و عوارض زیست محیطی و سایر زیان های وارده به این حوزه را بپردازد
به گزارش اتحادجنوب؛ مظاهر تمیمی در گفت وگو با ایرنا افزود: این شرکت از زمانی که راه اندازی شده از جنبه های مختلف باعث فشارها و خساراتی به مردم روستا وارد کرده است
تمیمی اظهار کرد: با توجه به این که طبق قانون هر شرکت و کارخانه صنعتی در هر منطقه ای که فعالیت کند باید حق آلایندگی به حوزه تحت پوشش خود بپردازد این شرکت تاکنون به قول هایی که داده جامه عمل نپوشانده و این باعث نارضایتی مردم شده است
وی یادآور شد تردد ماشین آلات سنگین این شرکت علاوه بر این که باعث فرسایش راه روستایی، ترافیک و ایجاد خطرات ناشی از آن در این جاده کم عرض شده تاثیرات زیست محیطی نیز برای اهالی روستا و آثار مخرب آن روی اراضی کشاورزی و محصولات نخیلات منطقه داشته است
تمیمی بیان کرد: این روستا مشکلات زیادی دارد از جمله این که جوانان آن هیچ گونه امکانات ورزشی و تفریحی ندارند و به ناچار اوقات فراغت خود را به بلاتکلیفی می گذرانند و یا تیم فوتبال آن، مسابقات خود را در یک زمین خاکی غیر استاندارد برگزار می کنند
وی اضافه کرد: نبود یک سالن اجتماعات و یا فضای لازم برای برگزاری مراسم و برنامه های فرهنگی و مذهبی در روستا نیز مشکل دیگر مردم این روستاست
تمیمی گفت: طوری که برای اجرای برخی برنامه ها نظیر تعزیه خوانی و جشن های مذهبی و ایام الله 22 بهمن با توجه به شرایط جوی فصول مختلف سال با مشکلات زیادی مواجه می شوند.
دهیار دشتی اسماعیل خانی افزود: کار این ایستگاه پمپاژ گاز و تقویت آن به استان خوزستان است و نقشی مهم در تولیدات نفتی و گازی دارد می تواند با پرداخت حق آلایندگی کمک شایانی به توسعه و عمران و آبادانی روستا داشته باشد
وی اضافه کرد: حق طبیعی مردم این روستاست که این شرکت برای ایجاد فضاهای سبز و امکانات رفاهی و تفریحی اقدام کند
روستای دشتی اسماعیل خانی با بیش از 700 نفر جمعیت به عنوان مرکز دهستان دشتی از توابع بخش آبپخش در 12کیلومتری شهر آبپخش شهرستان دشتستان واقع است.
روستا چیست ؟
در مورد روستا و دِه تعاریف متعدد و زیادی گفته شده، ده یا روستا که در کتابهای نشر قدیم به صورت دیه هم دیده میشود، در زبان پهلوی، ده (Deh) در پارسی باستان (Dahya) به معنی سرزمین و در اوستا به شکل دخیو (Daxya) آمدهاست.
در ایران، ده از قدیمیترین زمان یک واحد اجتماعی و تشکیلاتی و جایی بودهاست که در آن گروههایی از مردم روستایی برای همکاری در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گرد هم تجمع یافتهاند. ده اساس زندگی اجتماعی ایران را تشکیل میدهد و اهمیت آن به اعتبار اینکه یک واحد تشکیلاتی در زندگی روستایی است، در سراسر قرون وسطی و از آن پس تا به امروز برقرار بودهاست.
تعاریف دیگر :
در عرف ده عبارت از محدودهای از فضای جغرافیایی است که واحد اجتماعی کوچکی مرکب از تعدادی خانواده که نسبت به هم دارای نوعی احساس دلبستگی، عواطف و علائق مشترک هستند، در آن تجمع مییابند و بیشتر فعالیتهایی که برای تأمین نیازمندیهای زندگی خود انجام میدهند، از طریق استفاده و بهرهگیری از زمین و در درون محیط مسکونیشان صورت میگیرد، این واحد اجتماعی که اکثریت افراد آن به کار کشاورزی اشتغال دارند در عرف محل ده نامیده میشود.
تعریف ده در ایران :
درقانون اصلاحات ارضی در ایران ده چنین تعریف میشدهاست. ده یا روستا عبارت از یک مرکز جمعیت و محل سکونت و کار تعدادی خانواده که در اراضی آن ده به کار کشاورزی اشتغال دارند و درآمد بیشتر آنان از طریق کشاورزی حاصل میشود.
امیدواریم که با کارهاوفعالیت های اندک و کوچک بتوانیم خدمتی به مردم شریف روستا که براستی سرمایه های اصلیانقلاب هستندکرده باشیم و فرداروز نزد خداوندسربلندباشیم.و من ا...التوفیق
دهیارروستا
اقای دیناری
مقدمه
این چیزی که برای شما می نویسم بر میگرده به ده سال پیش یعنی سال 1994که من تازه وارد شهر و زندگی شهری شدم قبل از سال 1994 من در یکی از روستا های دور افتاده که بین دوتا کوه واقع شده بود و وقتی آفتاب غروب می کرد درتاریکی گرگ ها اطراف روستا پرسه میزدن زندگی میکردم که هر 10سال هم کسی به جزء 10 یا 15 خانواده ای که در آن روستازندگی می کردند حتی یک نفر هم از اطراف آن روستا رد نمی شد.
خونواده من و باقیه احالی روستا به دلیل خشک سالی های پی در پی ونبود آب کافی ویخ بندان شدید در زمستان به شهری در 45 کلیلومتری روستا مهاجرت کردند.از زمانی که وارد شهر شدم فکر اینکه باید چیکار کنم مغزم می خورد تا که بعد از چند هفته تصمیم به ادامه تحصیل گرفتم واتفاقات جالبی که توی این 10 سال برایم رخ داده است را برایتان باز گو می کنم.