جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

تیم های بازی های بومی محلی به استان اعضام گردید

تیم های بازی های بومی محلی شهرستان گناباد به مسابقات المپیاد روستایی و بازی های بومی استان که در شهرستان تربت حیدریه برگزار می گردد اعزام گردید شامل:

بانوان به تعداد 14نفر در رشته های دال پلان،هفت سنگ،یک قل دوقل،کلاس کلاس

اقایانبه تعداد 11 نفر در رشته های هفت سنگ ،دال پلان ، الک دولک،الختر به همراه دو نفر مربی و سرپرست.و آقای شریفی و خانم زمانزاده به عنوان داوران شهرستان به مسابقات استان اعزام گردیدند.

لازم میدانم از زحمات آقای حسن بابایی به عنوان ریاست هیات روستایی و بازی های بومی محلی شهرستان و سرکار خانم زمانزاده به عنوان نایب رئیس هیات و دیگر اعضای هیات که در برگزرای مسابقات شهرستان و اعضام تیم ها همکاری نمودند تقدیر و تشکر داشته باشیم

عکس ها در ادامه مطالب موجود است

روستا کجاست ؟

 

روستا چیست ؟

در مورد روستا و دِه تعاریف متعدد و زیادی گفته شده، ده یا روستا که در کتاب‌های نشر قدیم به صورت دیه هم دیده می‌شود، در زبان پهلوی، ده (Deh) در پارسی باستان (Dahya) به معنی سرزمین و در اوستا به شکل دخیو (Daxya) آمده‌است.

در ایران، ده از قدیمی‌ترین زمان یک واحد اجتماعی و تشکیلاتی و جایی بوده‌است که در آن گروههایی از مردم روستایی برای همکاری در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گرد هم تجمع یافته‌اند. ده اساس زندگی اجتماعی ایران را تشکیل می‌دهد و اهمیت آن به اعتبار اینکه یک واحد تشکیلاتی در زندگی روستایی است، در سراسر قرون وسطی و از آن پس تا به امروز برقرار بوده‌است.

تعاریف دیگر :

در عرف ده عبارت از محدوده‌ای از فضای جغرافیایی است که واحد اجتماعی کوچکی مرکب از تعدادی خانواده که نسبت به هم دارای نوعی احساس دلبستگی، عواطف و علائق مشترک هستند، در آن تجمع می‌یابند و بیشتر فعالیت‌هایی که برای تأمین نیازمندی‌های زندگی خود انجام می‌دهند، از طریق استفاده و بهره‌گیری از زمین و در درون محیط مسکونی‌شان صورت می‌گیرد، این واحد اجتماعی که اکثریت افراد آن به کار کشاورزی اشتغال دارند در عرف محل ده نامیده می‌شود.

  • پلاسید رامبد جامعه شناس فرانسوی می‌گوید: ده واحد اجتماعی ویژه‌ای است که با یک فضا در ارتباط متقابل است و این فضا به عنوان یک عنصر ضروری در نظام اجتماعی ده نقش دارد و به این ترتیب ده دارای بعد اجتماعی است که می‌تواند یکی از عوامل اساسی تشکیل دهنده آن به شمار رود. ده محصول کنش‌های متقابل گروههای انسانی و فضا است، میان اعضای ده رابطه‌ای محلی وجود دارد که نتیجه کنشهای متقابل تاریخی است و موجب پیدا شدن حافظه جمعی و محلی است و در نتیجه نوعی وجدان یا شعور جمعی به وجود می‌آورد.

تعریف ده در ایران :

درقانون اصلاحات ارضی در ایران ده چنین تعریف می‌شده‌است. ده یا روستا عبارت از یک مرکز جمعیت و محل سکونت و کار تعدادی خانواده که در اراضی آن ده به کار کشاورزی اشتغال دارند و درآمد بیشتر آنان از طریق کشاورزی حاصل می‌شود.

  • رامبد می‌گوید: روستا برآیندی از عناصر طبیعی و عناصر ساخته شده‌است که به گونه‌ای زمینه سازگاری فرد را با جامعه فراهم می‌آورد و موجب جامعه پذیری می‌شود. در ده بین گروه و فضای جغرافیایی محدود و بسته و ثابت نوعی روابط اقتصادی - اجتماعی - فرهنگی وجود دارد و این روابط موجب پیدایش وحدت و یکپارچگی گروه می‌شود و آن را از گروه دیگر متمایز می‌سازد. اجتماع ده دارای نیروی معنوی مسلط بر اعضایش است که بر رفتار افراد نظارت عالیه شدید دارد و آنها را به پیروی از هنجارهای اجتماعی وادار می‌کند و این نیروی معنوی همان سنت‌های روستایی و قوانین ثابتی است که بر جامعه ده حاکم است.
  • تونیس (Tonnies) می‌گوید: جامعه روستایی به عنوان یک جامعه آرمانی که سرشار از تقدس، هماهنگی و صلح و صفاست.
  • روث گلاس (Ruth Glass) می‌نویسد: برای ما صفت روستایی دارای مفهوم خوشایند و مطمئنی است. زیبایی، سادگی، راحتی، فراغت، منظره‌های دلگشا، آزادی، صلح و صفا و آرامش است.

طرح هادی :

               طرحهای هادی روستای از جمله پروژه هایی محسوب می گردند که در راستای فراهم سازی زمینه توسعه و عمران نقاط روستایی تهیه و اجرا می شوند . پایه چنین طرحهای در کشور ما از سال 1362 و تحت عنوان ،روان بخشی روستاها ، در یکی از نقاط روستایی شهرستان شهرکرد و توسط وزیر مسکن و شهرسازی وقت به مورد اجرا گذاشته شد ، و در سالهای بعد به خصوص از سال 1366 توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی پی گیری شد . تجدید حیات و هدایت روستاها از ابعاد کالبدی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی از جمله ، اهداف مورد نظر در طرحهای مذکور می باشد.

از تعاون روستایی چه خبر؟؟؟

تعاون روستایی که در سه راهی بیله سوار واقع شده است، متعلق به مردم روستاهای قره قاسملو، زرگر،گوگ تپه ،گون پاپاق و اودولو می باشد که در این تعاون عضو شده اند و انتخابات هیات مدیره تعاون که با رای اعضای تعاون، ازبین کاندیداها 5 نفر انتخاب می شوند در حالی که انتخابات در 10 دی امسال برگزار می شود  اصلن هیچگونه اطلاع رسانی در خصوص برگزاری رای گیری و زمان ثبت نام کاندیداها در بین روستاهای مذکور انجام نشده است و فقط دربین عده معدودی که در یک گروه قرار دارند اطلاع رسانی شده است.و اکثر اعضای تعاون از زمان ثبت نام بی اطلاع مانده اند و چند روز پیش اطلاع داده اند که در 10 دی در رای گیری شرکت کنید.و اما چند سوال از مسوولان برگزاری رای گیری و مسوولان تعاون روستایی:

1- کار و وظیفه تعاون روستایی چیست؟

2- مردم روستا در تعاون عضو شده اند تا صرفه و سود اقتصادی  داشته باشد در حالی که تعاون روستایی مذکور با وجود ده هکتار اراضی زراعی و انبار سیلو،باسکول، فروشگاه و خرید گندم در فصل برداشت، از سال 86 به بعد حتی یک ریال هم به اعضای تعاون به عنوان افزایش سود نداده است .حال سوال اینجاست که درآمد حاصل از تعاون به جیب چه کسی میرود و یا در کجای روستاها خرج شده است؟ویا اگر هزینه های تعاون بیشتر از درآمد آن باشد و در نقطه سر به سر قرار گرفته باشد چرا این تعاون منحل نمی شود و با فروش املاک، پول مجمع عادی را نمی دهند؟؟؟

3- اگر صرفه و سود اقتصادی ندارد چرا در انتخاب هیات مدیره , عده ای در تکاپو و تلاشند؟

4- چرا مسوولان شهرستان نظارتی بر این تعاونی ها ندارند؟

5- چرا هر کسی مسوول تعاون می شود جیبش را از پول عضوهای ساده و بی ریای این روستاها پر می کند و در موقع بازخواست هم مردم را بدهکار می کند؟

و صد چراهای دیگر که جوابی برای آنها نیست. مطالب بالا را نوشتم که اعضای مجمع عادی بدانند که حقشان از روز تاسیس تعاون پایمال می شود.

و شاید به این دلیل می باشد که تعاون در ایران معنی ندارد.وهمه تعاونی ها محکوم به شکست می باشند.

داستان های اموزنده داستان های کوتاه, بهترین داستان های کوتاه جنایی س, داستان س داستان ش داستان واقعی

یک زن روستایی یک سبد تخم مرغ به میدان میبرد که بفروشد هنوز هیچ نفروخته
بود که پای اسب یک سوار به سبد تخم مرغ زن برخورد و بیشتر تخم مرغ ها شکست
اسب سوار از زن روستایی پوزش خواست و حاضر شد پول همه آنها را بپردازد
اسب سوار : مادر جان چند تا تخم مرغ داشتی ؟
زن روستایی : نمیدانم! اما وقتی آنها را دوتا دوتا بر میداشتم یکی باقی می ماند .
وقتی سه تا سه تا بر میداشتم یکی باقی می ماند. وقتی چهارتا چهار تا برمیداشتم
یکی باقی میماند وقتی پنج تا پنج تا بر میداشتم یکی باقی میماند. وقتی شش تا شش تا برمیداشتم یکی باقی میماند.
اما وقتی هفت تا هفت تا بر میداشتم هیچی باقی نمیماند
اسب سوار حساب کرد و پول تخم مرغ های زن روستایی رو داد.