یه روز قرار شد شورای فرهنگی دانشگاه با اساتید روحانی دانشگاه یه جلسه هم اندیشی بزاره. منم از طرف بسیج رفتم. جلسه به ابتکار دکتر اکرمی (رئیس) بود. خلاصه شروع شد و بعد از طرح بحث توسط رئیس، یکی یکی صحبتهاشون رو گفتند. در کل نظرات جالبی دادن اما جلسه مون یه پدیده داشت. پدیده ی جلسه یه حاج آقایی بود که چند سال پیش یعنی مثلا 10 سال پیش علاوه بر تدریس مدیر فرهنگی دانشگاه هم بود همین دانشگاه خودمون. ایشون در بحث اوقات فراغت بچه ها تو خوابگاه گفت: آقای رییس! اون موقع که ما بودیم. تو اوقات فراغت بچه ها کاست علی رضا افتخارری رو تو خوابگاه پخش می کردیم! شما هم می تونید از این جور طرح ها استفاده کنید.
نمی دونم این حرفو از کجاش درآورد. من که داشتم منفجر مییشدم. دو سه نفر از روحانیون حاضر هم همینطور اما خب چه میشد کرد؟ نظر ایشون این بود دیگه...!
عاقبت میراث درتب و تاب تباهی ،در بازارتخریب ،از بی پناهی رانده ودر رنج بی گناهی مانده است.گوش ها دریغ از هزاران پند خواهی ،این فیروزنده بخت که سیه بخت شده است.میراث فرهنگی زبده الماسی با میلیون ها تراش و صیقل ،چهره ی عمر غبار به خود گرفته است.آشوب وآسیب , غارت و گزند(ی )که از مابه یادگارهای فرهنگی ایران رسیده است به آن حدت و شدت,از تاخت و تاز عرب و مغول نرسید ه است. ازناکارآمدی ها بسیاری از یادگارهای تاریخ و فرهنگ ایران زمین را به تاراج برده می شوند.با هرتخریب و از بین هراثرباستانی در حقیقت اسناد هویت بخش این سرزمین درمیان کج طبعی ها امضا می شود.رشته ی مسولیت ها ،طناب پوسیده و رو به زوالی شده که تکیه گاه نامطمئنی به نظر می آیند.بسیاری هنوز به میراث فرهنگی این سرزمین به صورت یک امر عادی و معمولی می نگرند. غارت و اضمحلال و نابودی این آثار گرانقدر ناراحت شان نکرده و عذاب شان نمی دهد وگویا کسی هم عمق فاجعه را درک نمی کند. به زبان ساده تر ابنیه و آثار سلسله های پیشین که حاوی شاهکارهای هنری و ابتکارات و ابداعات صنعتی هستند و میراث مکتوب و به طور خلاصه سرمایه های عظیم مادی و معنوی این سرزمین با علم و آگاهی مقامات کشور در حال تحلیل رفتن و نابودی هستند ولی کار لازم و اقدام اساسی صورت نمی گیرد. تخریب و ویرانی مربوط به میراث فرهنگی را با چشم ها نظاره گرند و گوش ها دریغ از پند خواهی همچنان دل و جان به اخبار ناگوارش سپرده اند،
از دست چـــــون توکه نخیـــزد خیانتی
دست خدا برآن باد +صد ها هزار هزار عنایتی
اهداء 300 جلد از کتاب فریمان سیری در آثار تاریخی و جاذبه های گردشگری به آموزش و پرورش فریمان
پیرو جلسه قبلی با اداره محترم آموزش و پرورش فریمان و در راستای اجرائی نمودن تعهدات میراث فرهنگی شهرستان، تعداد 300 جلد از کتاب نفیس( فریمان سیری در آثار تاریخی و جاذبه های گردشگری) که به همت آقای گیاهی رئیس اداره میراث فرهنگی و گردشگری شهرستان و حمایتهای مالی جناب آقای حاج سید احمد موسوی از فرهنگ دوستان فریمانی در تابستان امسال به چاپ رسیده است،به اداره آموزش و پرورش فریمان جهت توزیع در بین مدارس شهرستان اهداء گردید.
چادر او حالا بیشتر از اینکه یک نشانه برای حجاب باشد، یک پرچم است در جبهه فرهنگی. اگرچه نباید چادری شدن او را در وهله اول سیاسی تحلیل کرد بلکه یک حرکت فرهنگی با پیامهای سیاسی مشخص است اما مقایسه این اقدام قابل تقدیر او با اقدام سخیف فریبا داوودی مهاجر در صدای آمریکا، میتواند پیامهای معناداری داشته باشد.
نامه جمعی از شهروندان در حمایت از دکتر م
شاید بارها در ذهن من و شما خطور کرده باشد،چگونه باوجود استعداد های سرشار بومی و خیل عظیم دانش آموختگان جوان و عناصر زبده و کار آزموده لیک در راس هرم برخی مدیریت ها ی اجرایی شهر مان افراد غیر بومی قرار دارند؟
معمولا" در این زمینه خصوصا" در آستانه انتخابات مجلس بسیاری از انتخاب شوندگان برای جلب
آراء شهروندان شعار مذکور را بشکل استفهامی علم می کنند.اما با گذشت اندک مدتی از فضای تبلیغاتی همان افراد نیز برای دستیابی به منافع زودگذر فردی و گروهی بدنبال نیروهای غیربومی می روند.
مدیریت غیربومی فی نفسه مذموم و پدیده ای نامانوس نیست بلکه بسیاری از مردم بر این باورند با وجود عناصر کارآمد و شایسته و تحصیل کرده بومی دیگر نیازی به سپردن مدیریت دستگاههای اجرایی مناطق مختلف به مدیران غیربومی نیست.
مدیران غیربومی آسیبهای فرهنگی اجتماعی منطقه را نمیشناسند و لذا برای رفع آنها نمیتوانند تلاش کنند. و وقتی شناخت نباشد برنامهای برای پیشگیری و درمان هم وجود ندارد و در مدت زمان کوتاهی متوجه میشویم که آسیبها به تهدید تبدیل شدهاند.
مدیران غیربومی در جهت نخبهپروری و استفاده از نیروهای متخصص تلاش چندانی ندارند چرا که میترسند با وجود نیروهای توانمند بومی جایگاه خویش را از دست بدهند. اما این مدیران بــومی هستند که آغوش خود را در جهت تربیت فرزندان خود میگشایند و در حمایت و پشتیبانی آنها از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند.
مدیران غیربومی انگیزه کافی در جهت ارتقای حوزه تحت مسؤولیت خود ندارند در حالی که این انگیزه در مدیران بومی بسیار بالا است.خدای نکرده قصد جسارت به نیروهای زحمت کش غیر بومی را نداریم ولی با اندک تأملی این شائبه به وجود می آید که چرا با وجود داشتن نیروهای مستعد بومی در منطقه شاهد حضور این عزیزان غیر بومی هستیم ؟
*متاسفانه در لابه لای خبرها از گوشه کنار شنیده میشود که برادر فرهیخته و بزرگمان دکتر سید رضا موسوی نیا از اساتید برجسته دانشگاه و رزمنده دوران هشت سال دفاع مقدس در اوج بی مهری مسئولین در استانه عزل قرار دارد.که این خبر باعث ناراحتی ودلسردی بسیاری از دانشجویان و اساتید دانشگاه و جامعه فرهنگی شده است.جالب تر ان است که خبر های رسیده حاکی از گزینه های غیر بومی برای ریاست دانشگاه ازاد می باشد.
شایسته است نماینده عزیزو مسئولین محترم امر نسیت به فرایند تغییر در حوزه مدیران به ویژه دانشگاه ازاد اسلامی که مهمترین و پویا ترین نهاد فرهنگی در این شهرستان می باشد توجه ونظارت دقیق تری داشته باشند.تا رئیس اینده این واحد دانشگاهی برتر از رئیس فعلی باشد،هم به لحاظ درجه علمی و هم به لحاظ وجهات فرهنگی ،مذهبی و سیاسی،که بعید بنظر میرسد مدیر پیشنهادی برای تصدی این پست قابلیتهای جناب دکتر سیدرضا موسوی نیا را داشته باشدو برداشت همگان از این تغییر زیر بار نرفتن دکتر موسوی در راستای انتظارات سیاسی مسئولین باشد.
قابل ذکر است که اقای دکتر موسوی در دانشگاه ازاد اسلامی اندیمشک بستری برای حضور همه نیروهای سیاسی محیا نمودند که تاکنون هیچ رئیسی مثل ایشان در جذب اساتید فراجناحی عمل نکردند ودر واقع دکتر سیدرضا موسوی الگوی مناسبی برای مدیریت سالم واثبات رویه عدالت محوری در حوزه مدیریت شهرستان می باشد. و برای ایشان و همه مدیران عدالت محور ارزوی توفیق و سربلندی در همه زمینه های علمی و فرهنگی را داریم.
از طرف جمعی از اساتید و دانشجویان دانشگاه ازاد اسلامی اندیمشک