جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

تاوان.../به قلم طاها شریعت

۱۵۰۲۸۵_۸۷۹۱

 

الحمد لله و سلام علی عباده الذین اصطفی

 

 

تاریخ معبری عبرت آموز است برای آنان که اهل بصیرت اند.همین کلام امیرالمومنین علی (علیه السلام) که می فرمایند:(( آن‏که عبرت‏هاى روزگار او را آشکار شود و از آن پند پذیرد و از کیفرها که پیش چشم او است، عبرت گیرد، تقوا او را نگاه دارد)) برای سالها فکر و اندیشه ما کفایت می کند.

 حتما  اوایل اردیبهشت نود را یادتان می آید روزهای سخت اما شیرین آزمون پیروان ولایت و  شروع یک عملیات روانی با هدف تخریب تنها مرد در میدان دفاع از ولایت با رمز  جریان انحرافی  و فرماندهی اتاق فکر خاندان هاشمی. و شاید به قول خودش همین هدایت بود که جریان انحرافی را یادگار هاشمی کرد و سرآغاز  توطئه ای بزرگ.

کلید واژه انحراف و مطلب های پی در پی سایت هاشمی در راستای مقایسه عملکرد احمدی نژاد و بنی صدر  برای تغذیه همفکرهای جریان مخالف دولت. و اما قسمت دردناک موضوع شنیدن همین زمزمه ها و مقایسات از درون اردوگاه خودی با محوریت همان نهاد خاص که با ابزار و رسانه و مطبوعات خود هر روز این واژه را در ذهن حزب اللهی ها تقویت میکرد و توان تشخیص مسائل اصلی از فرعی را نداشت. و امروز همان نهاد خاص که خون بسیاری از جوانان در راه آبیاری و رشد آن ریخته شده و قطعا مقدس است در کلام رئیس دولت یازدهم میشود نهادی فاسد و مفسد اقتصادی.فاسد چون سلاح و رسانه و روزنامه و بنگاه اقتصادی و پول را یکجا دارد و مفسد اقتصادی چون متهم به  فرار مالیاتی برای فعالیت های اقتصادیست.

تاوان بقیه خواص هم می شوند متوهم خواندن آنها، چون در مذاکرات ارزش ها و آرمان های انقلاب را به سانتریفیوژها گره می زنند.اما غافل که نمی فهمند سانتریفیوژ ها را اعتقاد به همین آرمانها و ارزشها و تفکر بسیجی در موقعی که همه دنیا  ایران را  تحریم کرده بود،ساخته و امروز دستمایه ای شده تا سر چرخیدن یا نچرخیدن آن مذاکره کنید.

هر چه امروز من و شما را می خوانند  و هر بلایی که سرمان می آورند ،بخواهیم یا نخواهیم تاوان آزمون روزهای پایانی و تاریخی دولت دهم است.

و چه زیباست مرور آخرین دیالوگ مختار در سریال مختارنامه که انگار برای همین روزها نوشته شده بود:

 

 

 

لا حَولَ ولا قُوّةَ إلاّ باللّه ؛ دنیا با همه ی عظمت و زیباییش روزی خواهد مرد. و خورشید و ستارگان با همه فروغشان تاریک خواهند شد. کوه ها با تمام بلندا و غرورشان فرو خواهند ریخت و آبی دریاها کدر شده، آبشان به جوشش در خواهد آمد و سبزی جنگلها به سرخی خواهد گرایید. چونان آهن گداخته در کوره ، در چونان هنگامه ای، آدمی مورچه ای را ماند که آب در خانه اش افتاده و او آسیمه سر در پی مأمنی می دود، می دود، می دود... و کجاست جنت المأوی؟ پلی را بین خود و بهشت خدایش مانع می بیند و این پل گاه پهن است و گاه باریک. گاه صاف است و گاه پیچاپیچ. گاه تیز و گاه لغزان. اعمال ما در این دنیا، کم و کیف ما آن را معین می کند. برای حکام جور چونان تار مو باریک است و لغزان و لغزان و لغزان.

 


آن روز تمام اعضاء و جوارح ما بر عدالت یا بی عدالتی ما شهادت خواهند داد و هیچ عملی ، هیچ عملی هولناک تر از بی عدالتی نیست. شما مدتی زمام امور خویش را به مختار ابوعبید ثقفی سپردید و خواستید در میانتان به عدالت حکومت کند تا آنجا که در توانم بود به طلب حقتان کوشیدم و با آفتهای عدالت خواهی جنگیدم ، من هرچه که بودم و هرچه که هستم خدایم بهتر می داند. بد خواهان کذابم می نامند و ستمکاران دنیا دوست و قدرت طلبم می خوانند. اویی که مبرّا از خطا و گناه است ولیّ و وصیّ خداست ، کتمان نمی کنم که در مسیر قیام گاه پایم لغزیده و گاه دست و زبانم خطا کرده است. گوشهایم گاه نشنیده اند ، چشمهایم گاه ندیده اند. از خدا می خواهم که مرا ببخشد و خدا ارحم الراحمین است ؛ امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین.

«یا ایّها الّذین امَنوا امِنوا». به شما قول می دهم چنانچه با همان نیات روزهای نخستین قیام شمشیر بزنید پیروزید و بر دشمن مزور غلبه می کنید. در میان شما هستند کسانی که احیانا قصد تسلیم دارند. من بیعتم را از ایشان بر می دارم و اتمام حجت می کنم تزویر به شما امان می دهد تا مقاومتتان را بشکند. پس از غلبه شک نکنید گردنتان را خواهد شکست.