کلیه گروه خونی +O به فروش می رسد
برای اداره یک تعمیرگاه یا باید ثروتمند باشید و از جیب خرج کنید،
یا باید دزد باشید و بتوانید از خودروی مشتری دزدی کنید. مثلا فردی مراجعه کرده و خودرویش باطری خالی کرده و بنده خدا هیچ اطلاعات فنی هم ندارد، کافیست بگویید موتور سوزونده و چند میلیون خرج داره. لازم نیست انقدر انصاف داشته باشید تا یک باطری نو بخرید. همان باطری را شارژ کنید و یک هفته بعد با دریافت چند میلیون تومان خودرو را تحویل دهید.
چند وقت پیش در اخبار شنیدم وزیر کار اعلام کرد ایجاد هر شغل برای هر نفر یکصد و پنجاه میلیون هزینه دارد، یعنی ایجاد اشتغال برای ده نفر یک و نیم میلیارد تومان هزینه دارد.
من با تاسیس تعمیرگاه برای ده نفر اشتغال ایجاد کرده ام. یعنی یک و نیم میلیارد تومان به نفع مملکتم قدم برداشته ام. حال ببینید چه قدردانی باشکوهی از بنده شده است. نه تنها هیچ سازمانی از من حمایت نکرده است، بلکه هر سازمان مانعی شده بر سر راه من.
از آنجایی که ذره ای به حلال و حرام اعتقاد دارم راه اول را انتخاب کردم. یعنی از جیب هزینه بدهم ولی دزدی نکنم. اصلا آمدم و تعمیرگاه را راه انداختم که مثل بقیه نباشم. آمدم که کار با کیفیت انجام بدهم. آمدم که مشتری برای یک کار صد بار مراجعه نکند. آمدم که نشان بدهم میشود درست کار کرد.
ولی امروز اعتراف می کنم نمی شود درست کار کرد. امروز اعتراف می کنم اگر درست باشی هم خراب می شوی. امروز اعتراف می کنم اشتباه کردم. دار و ندار و اعتبارم را در مسیر راه اندازی کسب و کار فنی و ایجاد اشتغال برای هموطنانم هزینه کردم و اینک رئیس بانک مهربان و دلسوز و خدمتگذار در کمال ناباوری نوید وام دو میلیونی را به من می دهد. البته اگر بتوانم دو ضامن کارمند با فیش حقوقی پیدا کنم که برای دو میلیون بنده حقیر را ضامن شوند.
یکسال است درآمد کار صادقانه و مخلصانه نیمی از هزینه ها را هم پوشش نمی دهد. یکسال است درآمدم را از سایر منابع + قرض از تمام کسانی که می شناختم و نمی شناختم را دو دستی تقدیم کسب و کارم کردم و اینک نیز سر همان نقطه اول ایستاده ام.
از آنطرف افرادی که برایشان شغل ایجاد کرده ام گاه چنان دلگرمم می کنند که تصمیم می گیرم ده نفر دیگر را به جمع همکاران اضافه کنم و از هر جا شده هزینه حق الزحمه آنها را نیز تأمین نمایم. به محض خروج از محل کار همه می خوابند و به محض ورود مشغول کار می شوند. یکی تجهیزات دستگاه دوربین مدار بسته را می دزدد و دیگری یک بسته آدامس داخل ماشین مشتری را. چند وقت پیش مکانیک آمده و پیشنهاد می دهد قطعه ای از قطعات خودروی مشتری را باز کرده و بشوید و به نام قطعه نو به خود او بفروشد. وقتی شنیدم باورم نمی شد. مال خود مشتری را به خودش بفروشیم !!!!!!!!!
خدایا صبرم تمام شده. تحملم تمام شده و هر بار که برای مشورت با خدایم قرآن باز می کنم می فرماید یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلواه.
خدایا من یک انسانم. گناهم چیست ؟ گناهم چیست که میان این قوم اسیر آمده ام. خدایا گناهم چیست که هیچ کس حرف مرا نمی فهمد. گناهم چیست که اهل دزدی نیستم. گناهم چیست که مثل خیلی ها نمی توانم بدزدم و مال حرامتر از گوشت سگ را به خانه برده و منت زحماتم را به سر خانواده از دنیا بی خبرم بکوبم که من صبح تا شب زحمت کشیده ام و برای شما کسب درآمد کرده ام.
صادقانه بگویم هرچه داشتم گذاشتم پای هدفم. حتی آبرو و اعتبارم را. دیگر چیزی نمانده. هنوز تعهداتم به مشتری ها مانده. برای انجام تعهدات باقی مانده کلیه ام را می فروشم. گروه خونی +O
نمی دانم جرم است یا نه. نمی دانم ثواب است یا گناه. نمی دانم ... فقط می دانم جوابی ندارم به مشتری ها بدهم. بگویم نتوانستم از شما دزدی کنم و لذا در کار مانده ام؟ یا هر هفته وعده هفته دیگر را بدهم ؟
خدایا کجایی !!!!
حسابداری بهای تمام شده :
شاخه ای از حسابداری مدیریت می باشد که وظیفه جمع آوری اقلام مربوط به محاسبه بهای تمام شده کالا و خدمات ساخته شده و ارائه داده شده و همچنین یافتن راه هایی جهت تقلیل هزینه ها را به نحو معقولی بر عهده دارد.
حسابدری مدیریت:
به شاخه ای از حسابداری که وظیفه تهیه اطلاعات مالی برای مدیریت مؤسسه را بر عهده دارد حسابداری مدیریت گفته می شود
حسابداری بهای تمام شده در مؤسسات تولیدی و خدماتی هم کاربرد دارد اما چون بیشترین استفاده از حسابداری بهای تمام شده در مؤسسات تولیدی می باشد به حسابداری صنعتی هم مشهور است
تفاوت های حسابداری بهای تمام شده و حسابداری مالی:
· استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری بهای تمام شده اشخاص درون سازمانی هستند اما استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری مالی اشخاص برون سازمانی هستند
· مقررات و قوانین حاکم بر حسابداری بهای تمام شده غیر مستقیم می باشند و هر مؤسسه ای با توجه به نیازهای خود می تواند مقرراتی را وضع کند اما قوانین و مقررات حسابداری مالی مستقیم وصریح می باشند این مقررات در قالب استانداردهای حسابداری وضع شده اند
· مبنای قیمت گذاری در حسابداری بهای تمام شده می تواند اندازه گیری بر مبنای پول باشد یا هرگونه اندازه گیری فیزیکی مرتبط . اما مبنای اندازه گیری در حسابداری مالی بهای تمام شده تاریخی می باشد
· زمان تهیه گزارش و گزارش گری :در حسابداری بهای تمام شده اطلاعات و گزارشگری هر زمانی که مدیریت نیاز داشته باشد تهیه و ارائه می شود اما در حسابداری مالی معمولاً بطور ادواری و در پایان دوره مالی تهیه می شود
· اطلاعات مربوط به حسابداری بهای تمام شده معمولاً مربوط به یک واحد ، دایره یا دپارتمان خاص می باشد اما اطلاعات مربوط به حسابداری مالی مربوط به کل شرکت می باشد
دارایی:
منابع مؤسسه هستند که انتظار می رود در آینده برای شرکت منفعتی داشته باشند
بهای تمام شده:
منافع از دست رفته مؤسسه می باشند که جهت تحصیل کالا و خدمات مورد نیاز است منابع از دست رفته با ارقام ریالی اندازه گیری می شوند و به صورت کاهش در دارایی ها یا افزایش در بدهی ها نشان داده می شوند . صرف این منابع و وقوع بهای تمام شده برای کسب منفعت در آینده می باشند
هزینه :
اگر منافع حاصل از بهای تمام شده ( دارایی) کسب شده باشد بهای تمام شده به هزینه تبدیل شده است
زیان:
بهای تمام شده ای است که بدون اینکه منافع حاصل از آن کسب شده باشد به هزینه تبدیل شده باشد ( مصرف شده باشد)
هزینه فرصت:
منافعی است که با انتخاب یک راه حل از بین راه حل های محتلف کسب شده است و با انتخاب این راه حل از منافع دیگر چشم پوشی شده است.
هزینه یابی:
به محاسبه بهای تمام شده کالای ساخته شده و کالای در جریان ساخت هزینه یابی گفته می شود
عوامل بهای تمام شده:
1. مواد مستقیم: به موادی اطلاق می شود که مستقیماً در ساخت محصول نقش دارند و ماهیت و شکل کالای ساخته شده بیشتر به آنها بستگی دارد و همچنین از نظر بهاء در مقایسه با سایر مواد بکار رفته در محصول از ارزش بیشتری برخوردار می باشند
2. دستمزد مستقیم: دستمزد کارگران و عوامل تولید می باشد که مستقیماً در تولید کالا و ارائه خدمات نقش دارند
3. هزینه های غیر مستقیم (سربار): هزینه های هستند که در کارخانه به مصرف می رسند اما مستقیماً در تولید نقشی ندارند . هزینه اجاره ساختمان کارخانه ، هزینه آب و برق و ... کارخانه ،هزینه استهلاک
بقیه مطالب در ادامه صفحه
فصل اول : مدیریت دارایی های جاری
سرمایه گذاری با بالا ترین مقدار سود خالص در هر دوره مالی سرمایه گذاری است که بالاترین خالص ارزش فعلی را بدست می دهد. سرمایه گذاری های خالص با ارزش فعلی مثبت دارای سود خالص مثبت و سرمایه گذاری خالص با ارزش فعلی صفر دارای سود صفر و سرمایه گذاری های ارزش فعلی خالص منفی دارای سود خالص منفی هستند.
مثال: اگر خواهان بازده 10 % روی مبلغ سرمایه گذاری 000/000/10 ریال باشیم باید حداقل چه مبلغی در سال دریافت کنیم.
000/000/1 = 10 % × 000/000/10
و هر مبلغی بیش از 000/000/1 ریال ارزش فعلی خالص مثبت و هر مبلغی کمتر از 000/000/1 ریال خالص ارزش فعلی منفی ایجاد می کند.
نرخ بازده داخلی ( درونی IRR ) : نرخ بازده داخلی که با IRR نشان داده می شود با تقسیم جریان نقدی بر مبلغ سرمایه گذاری اولیه محاسبه می گردد
بسیاری از تصمیمات در مورد موجودی ها بر اساس حداقل کردن هزینه صورت می گیرد
مبلغ اولیه سرمایه گذاری-(هزینه سالیانه-جریان نقدی سالانه)(t-1)= سود خالص
مبلغ اولیه سرمایه گذاری×k+(هزینه نقدی سالانه )(t-1)=هزینه کل
انواع موجودی ها: سه نوع موجودی اصلی در شرکتها عبارتند از :
1- موجودی مواد خام 2- موجودی کار در جریان ساخت 3- موجودی کالای ساخته شده
موجودی مواد خام:شامل کالاهای خریداری از سایر شرکتهاست که از آن برای ساخت محصول استفاده می شود .
موجودی کار در جریان ساخت:شامل کالاهای است که در فرآیند تولید جهت تکمیل شدن قرار می گیرند
موجودی کالاهای ساخته شده: کالاهای هستند که فرآیند تکمیل آنها کامل شده و آماده فروش می باشند .
این طبقه بندی به نوع فعالیت شرکت بستگی دارد مثلاً زغال سنگ برای یک شرکت معدنی که آنرا استخراج می کند کالای ساخته شده و برای ذوب آهن مواد اولیه یا تیر آهن برای ذوب آهن کالای ساخته شده در حالی که برای یک شرکت ساختمانی مواد اولیه است.
دو ویژگی اصلی همه موجودی ها:
ü برای بدست آوردن آنها هزینه باید کرد
ü برای نگهداری آنها نیز هزینه باید کرد(هزینه بیمه ، هزینه تعمیرات )
متوسط سرمایه گذاری:در یک قلم کالا وجه نقد مورد نیاز برای خرید هر واحد کالا(c) ضربدر متوسط مقدار موجودی در هر زمان (Q) می گردد.
بقیه مطالب در ادامه صفحه