جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

Bedaat..

مطلبی بود که خواستم شما همکتدیان عزیز هم در جریان کار باشین و اقدام به موقع انجام بدین... 5شنبه هفته گذشته در ختم دایی مرحومم نبی امانده بحث داغ و متاسفانه اقدام خدا ناپسندی به تصویب ریش سفیدان روستا رسید که تعدادشان کم هم نبود و بار دیگر هم میگویم متاسفانه از منطق و اخلاق بسیار دور بود. در این جلسه که بنده به گوش های خود شنیدم که ریش سفیدان تصمیم گرفتند مراسم نهار روز سوم میت را به تدریج از سنت های مرسوم و دیرین روستا حذف نمایند. ریش سفیدان محترم بدون اینکه به ثواب فاتحه و قرانی که در این مراسم نثار روح میت میشود تا از عذاب متوفی کم کند‘ به هزینه این مراسم جبهه انتقادی گرفتند و درصدد انحلال این رسم خداپسندانه برامدند.

خر برفت و خر برفت و خر برفت

هر چه این  عیال فلک زده  گفت: که ننویس گفتم : نه باید بنویسم گفت : مگه یادت رفته یه بار نوشتی چی شد؟! گفتم : الا و بلا باید بنویسم دانشگاه در خطر است !! دو مقاله ی انتقادی در دانشگاه تسوج  انهم در ترم اول منتشر کردم و دانشگاه 3 روز تعطیل شد !! باز هم به خرج م  نرفت و یه مقاله دیگر از کمان در رفت و هر چه  فریاد کشیدم که حتی یک روده راست هم در شکم این حسابدار دانشگاه نیست،  مقبول نیفتاد  گفتند :« اگه صد بار قربان حسابدار دانشگاه بشویم و برویم !! باز هم کم است و تو داری اشتباه میکنی» گفتم : «به پیر به پیغمبر مدرک دارم سند دارم نمیشه این ها را کتمان کرد»  به گوش کسی نرفت که نرفت و من خفه شدم و چون آن ماه برف نیامد سرم را زیر کتابهای حقوق فرو بردم و قس علی هذا ..

یکسال بعد .. از بخت بد ما  هر چه نوشته بودیم درست از آب درامد و باز کاسه و کوزه سر ما شکست گفتند : «هم حسابدار دانشگاه و هم شما به اعتبار دانشگاه خدشه وارد کرده اید»!! گفتم «او دزدی پیشه کرده و من حادثه را پیش بینی کردم مرا با او چه نسبت !» گفتند:« او اگر دزد است تو هم جاسوسی و هم تسوجی و هم رفیق و شفیق پروین اعتصامی این جرم دوم  و سوم  تو را بس است !! مگر تسوجی بودن جرمش کم است!؟» کار از کار گذشته بود ، دیدم  حرف عیال حق است و خفه خون گرفتم اما در عوض هنوز هم که هنوزه دارم ثمره و میوه ان مقاله ها را می چینم ! برای همین این روزا سرم شلوغ است و دارم واحد های مردودی ام را پاس میکنم!! 

خلاصه بعد از این همه دردسر نشستم و فکر کردم و کلاهم را قاضی کردم . گفتم : چرا عاقل کند کاری که باز ارد پشیمانی؟ پس چه کنم چاره کنم؟ 

آستین ها را بالا زدم و از چند گرگ باران دیده مشاوره گرفتم انها به اتفاق گفتند: که ایراد در نوشتن و گفتن تو ست نه کردار ایشان ! تو باید فوت کوزه گری زیبا سخن گفتن را بیاموزی! تا گرفتار غضب و عصیان "استاد و شهریار و شهردار " نشوی !! و من چنین کنم و با شما به طنز و ایهام و کنایه سخن گویم تا چه پیش اید و چه مقبول افتد، پس 

بشنوید ای دوستان این داستان                خود حقیقت نقد حال ماست آن 

میگویند درویشی خری داشت روزی خسته از راه سفر به خانقاهی رسید ، الاغش را به خادم سپرد و وارد خانقاه شد، درویش هایی که در خانقاه زندگی میکردند خیلی فقیر و گرسنه بودند . پنهان از صاحب الاغ ، خر را فروختند و با پول ان غذا خریدند . دور هم نشستند و صاحب الاغ را هم بر سر سفره شان میهمان کردند . انچه با پول الاغ خریده بودند خوردند و اشامیدند  و پس از غذا با شور و شوق ،ضرب به دست گرفتند و نواختند . درویش ها به شوق امدند و مشغول "سماع" شدند در ان حال با یک صدا می خواندند: "خر برفت و خر برفت و خر برفت" 

صاحب الاغ هم بی خبر و غافل از همه چیز همصدا با دیگران می خواند :"خر برفت و خر برفت و خر برفت"

صبح شد، درویش ها یک به یک رفتند و درویش اماده سفر شد از خانقاه بیرون امد ولی خر را ندید از خادم، سراغ خر را گرفت خادم گفت : «شب که شد درویش ها به من حمله کردند و به زور خر را گرفتند و بردند و فروختند» 

صاحب الاغ گفت : «خر را به تو سپرده بودم لا اقل می امدی به من می گفتی»

خادم گفت : «امدم که بگویم دیدم خودت مثل آنها آواز سر داده ای که خر برفت و خر برفت و خر برفت . و فکر کردم خودت از همه چیز آگاهی و خر را بخشیده ای !»

صاحب الاغ بر سر زد و روی زمین نشست و گفت : «آنان می خواندند و من هم سر ذوق آمدم و بی انکه بدانم چه می گویند با انان همصدا شدم !»

کاروان پاریسی ها در مراکش

پاریس سن ژرمن برای حضور در تور زمستانی خود روز گذشته وارد مراکش شد.

کاروان پاریسی ها در مراکش

Zlatan Ibrahimović / Paris-SG.blogfa.com

کاروان پاریس سن ژرمن فرانسه مورد استقبال بسیاری از مراکشی ها قرار گرفت همانطور که دو هفته پیش رئال مادریدی ها مورد استقبال شهروندان مراکشی قرار گرفتند. جمعیت مشتاق زیادی برای دیدار با ستاره های پاریس سن ژرمن به خصوص زلاتان ابراهیموویچ به فرودگاه آمده بودند. پاریس سن ژرمن قرار است در این تور در یک تورنمنت هم شرکت کند.

پاریسی ها در حالی با استقبال مراکشی ها قرار گرفتند که زلاتان ابراهیموویچ همانطور که ذکر شد پرطرفدارترین ستاره است، ستاره ای که در بدو ورود به مراکش بسیار ناراحت و بی حوصله به نظر می رسید. زلاتان ناراحت با وجود ناراحتی سعی کرد به هواداران مراکشی خود احترام بگذارد و به تقاضای آنهای مبنی بر عکس پاسخ مثبت بدهد هر چند در همه عکس ها همچنان ناراحت بود.