جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

مردم شناسی خیر

   مردم خیر از نژاد آریایی، سفیدپوست، فارس، فارسی زبان با گویش شرق فارس و شیعه دوازده امامی می باشند. گویش مردم خیر که آکنده از کلمات فارسی پهلوی است با گویش نی ریزی و گویش جهرمی و فسایی و گویش آباده و اقلید فارس شباهت بسیار نزدیکی دارد و با دیگر گویش های فارس کمابیش مشابه است. طبق سندی مربوط به سال های نزدیک به 1150 خورشیدی که بر روی پوست گاو  نوشته شده است، حدود خیر طوری مشخص می شود که شامل مکان های فعلی محمد آباد،‌ مبارک آباد، دستجرد، بنوان و دهویه  که در تقسیمات کشوری روستاهای دهستان خیر محسوب می شود نیست. در این نوشتار این منطقه را تحت عنوان خیر غربی یاد می کنم تا از خیری که در ذهن مردم است بازشناخته شود. البته مردم این بلوک به کل این روستاها خیر می گویند و کمتر کسی از خود مردم خیر به این مطلب آگاه است. چنانکه کمتر از صد سال پیش روستاها و قلعه هایی بوده اند که اکنون نیستند مانند شهر بزرگ سبا که از مبارک آباد تا ماهفرخان ادامه داشته و دهات خسرو آباد، سجل آباد، اله آباد، صادق آباد و قلعه سون (sun) و برخی از روستاها چند کیلومتری جابجا شده اند. نویسنده تارنگار اطلاعات جامع و کاملی در مورد مردم دستجرد ، انجیرک‌، دامنه،‌ بنوان، ماهفرخان، محمد آباد و دهویه ندارد ولی تنها چیزی که قابل ذکر است مردم روستاهای خیر متشکل از مردمان بومی، مردم سایر روستاهای خیر و شهرها و روستاهای همسایه خیرند و چون اطلاعات جامعی ندارم، از دوستانی که اطلاعات جامعی راجع به سایر روستاهای خیر دارند‌، خواهشمندم که با ارسال مطالب تکمیلی یا تصحیحی وبلاگ را مستند تر کنند . ساکنان اصلی و بومی خیر غربی بکرها (baker) هستند که هم اکنون بیشتر در روستاهای غربی این منطقه ساکنند؛ یعنی روستاهای قشنگ خوابی، خانه کت و کمتر در سهل آباد و خیلی کمتر و پراکنده تر به صورت دورگه در سایر روستاها زندگی می کنند . شاخصه اصلی بکرها، اندام ورزیده، چهار شانه، قد بلند، بینی کشیده، موی مجعد و خرمایی رنگ و چشم های رنگی است. در کل بکرها بلوند (بور) هستند و به تیزهوشی و یادگیری سریع معروفند. مردم زیادی که کنار بکرها زندگی می کردند به نام بکر شناخته شده اند که در واقع بکر نیستند و بکرهای خالص و اصیل شاید در بلوک خیر از بیست خانوار هم کمتر باشند. برخی از بکرها طی خشکسالی های دوره پهلوی  به مناطقی مانند خشت و دالکی در بوشهر، پیش قلعه در بجنورد و ‌روستای طرق در مشهد مهاجرت کرده اند که با فامیلی های بکری، رنجبر، شیرازی، رخشان، طرقی و ... شناخته شده اند. همچنین در کربار و خرامه (بهرام شهر) و روستاهای آن که تابع شهرستان شیراز هستند نیز حضور بکرها به ندرت دیده شده است. مطابق تماس های یکی از دوستان حضور بکرها در یکی از روستاهای نورآباد ممسنی، ماهان در کرمان، خلخال در اردبیل و  لایزنگان در داراب نیز دیده می شود و پژوهشی از سوی ایشان در حال انجام است که به صورت کتابی در آینده منتشر خواهد شد. همچنین یکی از شهرهای کردستان ترکیه به نام دیار بکر است که تلفظ آن دقیقاً بکر است و پژوهش در این باره شایسته است و احتمال می رود در زمان گسیل بکرها از فارس به سوی چالدران در جنگ با ترکان عثمانی در این منطقه ساکن شده اند. گسیل مجدد کردهای کرمانجی در زمان نادر شاه به بجنورد و مهاجرت دوباره بکرها به بجنورد نیز جالب توجه است و احتمال می رود که بر اساس نسبت های خویشاوندی باشد که این مورد نیز جای پژوهش دارد. بکرها دارای قلعه ها و قلات های متعددی در سرزمین های غربی خیر بوده اند که بیشتر آنها نابود شده است. اصیل ترین بکرهای خیر با نام خلیل شیرویی xalil širuyi شناخته شده اند. روی سنگ قبرهای قدیمی در قبرستان سهل آباد علاوه بر نام فرد نام طایفه بکر هم به چشم می خورد. تاریخ وفات در قبرها تا ۱۳۳۷ هم دیده شده که مشخص نیست تاریخ خورشیدی است یا تاریخ مهی. در کتاب فارس نامه ناصری چاپ سنگی آمده است نادرشاه افشار بکرها را جهت جنگ با عثمانی ها به چالدارن آذربایجان و برای حفاظت از مرزهای شمال شرقی ایران به شمال خراسان تبعید کرده است. متاسفانه در کل استان فارس یک کتاب چاپ سنگی از فارس نامه ناصری وجود دارد و آن هم در کتابخانه رئیسی در فلکه اطلسی شیراز نگهداری می شود که طی تلاش های چهار سال اخیر خود جهت دریافت نسخه PDF آن و در اختیار قرار دادن آن برای خوانندگان وبلاگ خیر سرزمین من به نتیجه نرسیدم.

baker - beker

 

 غیر از بکرها طایفه های مهم دیگر روستای سهل آباد جیلکی ها geylaki ، خانی ها xani و ابوالقاسمی ها  هستند. اقلیت بسیار کوچک ( کمتر از ده خانوار ) عرب از تیره های عرب مزیدی و ... طی مهاجرت هایی از سال 1320 تا 1340 خورشیدی از مناطق اطراف فسا و شیراز وارد خیر شدند که بیشتر در روستاهای سهل آباد و ماهفرخان سکنی گزیدند. بذله گویی و طبع شعری از کاراکترهای عرب های سهل آباد است. البته بجز تیره عرب مزیدی ،‌تیره های قوهستانی، عرب شیری، تیره عزیزی و تیره لبو محمدی که به صورت عشایری زندگی می کرده اند و خیر در ایلراه آنها بوده است نیز احتمالا در روستاهای دیگر خیر قرار گرفته اند مانند قوهستانی ها در ماهفرخان و دامنه. با توجه به اینکه ایلیات منطقه جنوب ایران شامل ایل بزرگ قشقایی، ایل خمسه و ایل بویراحمدی است و یکی از تیره های ایل خمسه ایل عرب و ایل فارسی زبان باصری است که با نام های عرب خمسه و عرب باصری شناخته می شوند، عرب های شرق فارس از اعقاب ایل خمسه باشند.  اقلیت بسیار کم جمعیت کمتر از بیست  خانوار کلو (kolu) نیز در بین مردم سهل آباد و ماهفرخان دیده می شوند که اینان نیز همچون عرب ها طی چند دهه گذشته از مناطق دیگری وارد این منطقه شده اند و حتی با استحاله فرهنگی در بین مردم استهبان نیز دیده می شوند. نوازندگی تمبک و ساز و نقاره و خونگرمی  از شاخصه کلوها هست. در نی ریز نیز مردم کلو دیده می شوند که به معنای کلانتر و رئیس محله می باشد. احتمال دارد همانند نوع تلفظ .. یه که حذف می شود مانند عسلویه که عسلو خوانده می شود و همین طور دهویه، قطرویه و ... کلو نیز در اصل کلویه باشد. از این لینک ها ببینید : مومن کلو  تعداد کمتری نیز شاهسون ها در بنوان و دستجرد و دهویه پراکنده شده اند . شمار بسیار کمی از مردم خیر پراکنده در سایر روستاها ، نیز از مناطقی مانند لایزنگان داراب ،‌ رونیز ، نی ریز ، سیرجان ، ‌خرامه ، رستاق نی ریز ، سرحد نی ریز ، داریون شیراز ، خرامه ، کربار و دیگر روستاهای شیراز در دوران قاجار  و حتی شاید پیش از آن به صورت تیره و طایفه ای یا تک خانواده ای در خیر ساکن شده اند که تمامی آن ها فارسی زبان بوده اند. عرب ها و کلو ها به زبان فارسی حرف می زنند و پس از تمامی این مهاجرت ها مردم خیر با یک گویش واحد صحبت می کنند و از لحاظ فرهنگی یکدست شده اند. در مورد محمد آباد ، همان طور که می دانید ترک های جنوب ایران بومی جنوب نیستند و در زمان های دور به صورت کوچ نشینی وارد جنوب و به تدریج در روستاها ساکن شده اند . یکی از این ایل ها، ایل ارجمند شاهسون می باشد که تنها محل سکونت آنان در جنوب در روستای محمد آباد خیر هست. زبان مادری مردم محمد آباد ترکی است. ورود شاهسون ها به خیر را در برخی از نوشته ها به اواخر دوره زندیه از آذربایجان و در برخی دیگر از نوشته ها در دوران شاه عباس از آذربایجان و برخی دیگر از نوشته ها به دوران سلجوقی در قرن 5 از ترکمنستان و خوارزم در آسیای میانه نسبت می دهند. سخت کوشی،خونگرمی و مردم گرایی از شاخصه های شاهسون های محمدآباد است. در برخی از نوشته ها شاهسونها را از ترکان قزلباش و در برخی دیگر از نوشته ها آنان را از تیره گوک پر اینالو دانسته اند . البته به نظر می رسد با توجه به وجه تسمیه در دوره صفوی به فارس وارد شده اند . وجه تسمیه شاهسون ؛ شاهسون از دو کلمه شاه و سون تشکیل شده است که  کلمه فارسی شاه اشاره به پادشاهان ایران زمان صفوی و سون از مصدر ترکی سوماخ (دوست داشتن=sevmAx) گرفته شده است و در کل شاهسون یعنی دوستدار شاه . معماری تمامی روستاهای خیر غیر از ماهفرخان و سهل آباد به صورت قلعه ای بوده است و هم اینک تمامی این قلعه ها نابود شده اند . سهل آباد مرکز بلوک خیر است و مهرازی آن با دیگر روستاها تفاوت دارد. سهل آباد تنها روستای خیر است که در دامنه کوه قرار دارد و از دو قسمت تشکیل شده است. ده کهنه و ده نو. ده کهنه بافت قدیمی و ده نو بافت جدیدتر روستای سهل آباد است. مهرازی خانه های سهل آباد نوع خاصی است که تارمه ای نامیده می شود. فامیلی بیشتر مردم خانه کت و قشنگ خوابی ، بکری و جنگلی ، سهل آباد ، رنجبر ، دربندان ، فتحی ، دامنه ، الهی ، بنوان و دستجرد ، زارع ، مبارک آباد ، مبارکی ، محمد آباد و دهویه شاهسونی و شاهسوندی و مردم سایر روستاها فامیلی های متعددی دارند. در مورد گویش خیری بعدا صحبت خواهم کرد . با این حال اگر خوانندگان این وبلاگ تمایلی به ارائه مقالات تصحیحی یا تکمیلی دارند از آنها استقبال می شود . طی تماس های برخی از دوستان اشاره شده است، برخی از خیری ها در سده های گذشته به ارسنجان نیز مهاجرت کرده اند. نقل از فارسنامه ناصری نوشته حاج میرزا حسن حسینی فسایی در فاسنامه ابن بلخی آمده‌است: خیره و نیریز دو شهرک است و نیریز قلعه‌ای دارد و از آنجا انگور بسیار خیزد، و بیشترین انگور آنجا، کشمش باشد و هوای معتدل و آب روان و به هر دو جای، جامع و منبر باشد و آبادان است، نزدیک ولایت خسویه و به خیره قلعه‌ای است بر کوه، سخت محکم. فارسنامه ابن بلخی تصحیح دکتر رستگار فسایی کتاب شمس اللغات در تاریخ نیریز چنین می‌نگارد: نیریز نام دهی است در فارس و نامی است از موسیقی و به شبانکاره هم خوانده می‌شود، زیرا این سرزمین محل شبانان فریدون بوده‌است. 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.