جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

کمی خویش را باور کنیم و بپذیریم که کافی هستیم...


گاهی هرمس وارد می شود !

کمی خویش را باور کنیم و بپذیریم که کافی هستیم...
هرمس - آپولو - دیونسوس و....
-------------------------

با هم در کافه نشسته بودیم..دختری جوان با موهایی بلند و گیسوانی مجعد در حال نواختن پیانو بود ، قطعه ای از شوپن را می نواخت... 
گفتم :
- خدایا این دختر چقدر خوب پیانو می زنه....اونم همچین قطعه ای !
در جوانیم در لندن دانشجوی اتنوموزیکولوژی بودم و چند سالی به خاطر دانشگاه مجبور به نواختن پیانو... 
قهوه اش را سر کشید و گفت : 
- میزان ها را رعایت نمی کنه، از ریتم می افته کمی هم فالشه !
بهش گفتم 
- هی جیمز ! اون پیانو اصولا همیشه ناکوک بوده مرد ! آخه هر چی باشه کافهء کنار اسکله است !
مغرورانه فنجان قهوه را از دهانش کنار کشید ، به عقب صندلی تکیه زد با نگاهی زیر چشمی به من گفت :
- !کسی مجبورش نکرده اینجا ساز بزنه ! می خواد به ما نشون بده که می تونه ؟ ! 
بهش گفتم : 
- اما جیمز ، این قطعه سختیه ! حتی تا همین حد زدنش هم کار هر کسی هست ...بعدم مَرد ، آخه اینجا که دانشگاه نیست...اومده اینجا با دوستاش یه نوشیدنی شبانه بخوره ، همین !...

جیمز یک حقوقدان بود ...پدرش یک افسر بازنشستهء جنگ ، ازون خسته های جنگ که سنگینی مدال ها راه رفتنش را سخت می کرد .
جیمز از بچگی باید آدم مهمی می شد...همیشه تو خونشون موسیقی کلاسیک پخش می شد و جیمز در کنار اینکه وکیلی ماهر بود ، موزیک بازی قهار هم به حساب می اومد ، اما وکیلی بود که اکثرا از نداشتن پول کافی می نالید... با اینکه پرونده هایی که او می برد ، واقعا کار هر کسی نبود ، اما به مانند یک خوانندهء حرفه ای در انتخاب آهنگ ها و ترانه هایش ، گاهی بیش از حد سخت گیر بود...مانند فیلمسازی که ده سال یک بار فیلمی می سازد....
گویا چیزی در جیمز بهش می گفت : پسرم...تو باید بترکونی ! یا کاری انجام نمی دی ، یا بهترین را انجام میدی!... وهمین گاهی جیمز را گرفتار بی عملی می ساخت...
---------------------------------------

گاهی شاید بهتر باشد کمی احساس کافی بودن را جایگزین کامل بودن کنیم...
گاهی بهتر است حرکت کنیم ، به وجود آوریم و البته انتظار هم نداشته باشیم که بی اشتباه باشد...
گاهی بهتر است بگوییم ، گور پدر منتقدین بد دلی که جز تخریب هدف دیگری از گویش نقدهایشان ندارند...
گاهی بهتر است که دنیا را به ... بگیریم و اصالت عمل ( بررسی عملکرد در لحظهء اتفاق و رخداد اتفاق ) را میزان خویش قرار دهیم ، اینکه من وقتی انجامش بدهم چگونه است ...
مهم انجام دادن است ... مهم وقوع و اتفاق است ...بقیه اش را گاهی بریز دور !...
تواین داستان ، یک آپولوی[ 1 ] به شدت کمالگرا را می بینیم که یک رفیق هرمس قصد داره نورهایی را براش بالا بکشه....
چیزی که می تواند جیمز را نجات دهد ، دیونسوسی [ 2 ] است که باعث حضور آنها تو این کافه شده...
و البته هرمسی [ 3 ] که تو دنیای وکالت داره اونطوری جواب میده ! ....
هرمس قصه گو 
آپولوی هدف گرا و کمال طلب 
رفیقان و جمع هرمس دیونسوسی 

*کاراکتر راوی : 
- گوینده که گذشته ای آپولویی را به زور خانواده داشته ( آپولویی در تاریکی و فشار ، نه متعادل و سالم و البته همیشه سیاهی ها برای ما بی فایده نیستند )
* دقت شود : 
- در اینجا آپولو کمی منفی وارد شده و البته اینکه منفی هم وارد شده باز هم ایراد نیست و نمی توان کهن الگوها را قضاوت اخلاقی کرد ، مهم اینه که ما تو اون لحظات به چه چیز نیاز داریم...به نظرم اصولا قضاوت اخلاقی در روانشناسی کار صحیحی به نظر نمی یاد ، اینکه مثلا بگیم که چی درسته ! مهم اینه که ما به دنبال چه اتفاقی هستیم و التبه به کسی هم ربطی ندارد که چه چیز برای چه کسی درست است .
- هرمس در اینجا می تواند به صورتی مثبت و نجات بخش وارد شود و با توجیحات و توضیحات و نوع نگاهی که دوست جیمز ( راوی ) سعی می کند بهش بده ، شاید بتونه کمی هرمس را به صورتی نجات دهنده و مثبت به زندگی جیمز وارد کند و برایش نجات بخش باشد ...
- و البته حضور آنها در کافه برای زندگی کردن دیونسوس هم راه حل جالبی به نظر می رسد که به عنوان خالق داستان ، فکر می کنم که هرمس آنها را به این موقعیت وارد کرده ...
هرمس راه گشاست...
هرمس زبان روح است ..
هرمس جوابها را می تواند از درون به بیرون هدایت کند و بالعکس ...
هرمس پیام آور سختی ها و رنج ها و نجات دهندهء کودکی ها و معصومیت ها ست...
هرمس وقتی وارد شود [ 4 ] ، آن زمان می تواند لحظه مقدس شود ...
_____________________________________________________
1- آپولو در اینجا ، به صورت انرژِ نظم اجباری ( منفی وآسیب زا ) واردشده . یک انسان سخت گیر و بیش از حد دقیق ( در حد وسواس ذهنی - طوری که فرد را بی عمل و رنجور می کند ) انرژی که وقتی به صورتی منفی توسط خانواده به فرزندانی احساسی تر ، تحمیل شود ( نه اینکه پیشنهاد شود که احساسات را متعادل کند و نظم در خدمت هیجان و هیجان در خدمت نظم و هدف قرار گیرد ) ، می تواند زندگی سختی را برای فرزندان بیشتر احساسی باعث شود . 
باز تاکید می شود که آپولو در این داستان ، وجه منفی اش معرفی شده که آپولو وجه مثبت هم دارد که همان نظم و هدف وبرنامه ریزی صحیح و درست .
این انرژی در زنان بیشتر توسط آتنا زندگی می شود و البته زنان هم می توانند آپولو داشته باشند ، اما در زن متعادل معمولا انرژی های زنانه بر مردانه غالب است 
در فیلم equilibrium حضور خشک آپولو و زئوس را می تونیم ببینیم ، معمولا اشخاصی که آپولو بالایی دارن ، به انرژی زئوس هم نزدیک ترن ، اما زئوس ها ممکن است مانند آپولو به زمان اهمیت دهند ، اما مانند آپولو آنها به قانون نوشته شده به زمان احترام نمی گذارند ، آنها قانون خودشان را دارند و زمان را برای مصلحت قلعه شان در نظر می گیرند . 
2 - هرمس : 
در اینجا خود قصه گو و راوی است ، این انرژی تمام تلاشش را برای معرفی ( تفهمیم و درونی سازی مفاهیم ) ، درس دادن ، نوع دیگری دیدن مطالب و...به کار می برد ...
این انرژی در اینجا قصه گوست ، فردی که سعی دارد کشفیات را در درون دوستش جیمز داشته باشد و با هرمس گرم و مفیدش هرمس مثبت و نورانی جیمز را بالا بکشد و آپولوی تیره را با کمی انرژی هرمس مثبت به سمت نور و مفید بودن هدایت کند ...
3 - دیونسوس : 
خدای شراب و عشق ، این انرژی را در کنسرت های موسیقی ، آنجا که شور حضور دارد ملاقات می کنیم . همین طور کافه هایی که برای لحظات به نقطهء حال سفر می کنیم و مست آمیز قهوه مان را سر می کشیم و با کافئین به اوج لذت می رسیم و حسابی high می شویم ...
دیونسوس در اینجا حضور کافه در داستان است ...دخترکی که پیانو می نوازد...اشاره به دوستانش و او که برای نوشیدنی شبانه به کافه اومدن ...اینکه بیخیال رفیق دنیا دو روزه ! نوشیدنی ات را بخور و حال کن ! 

و البته حضور پوزیدون و احساس ( کهن الگوی دریاهاو احساس ) ، وقتی اشاره به کنار اسکله و رطوبت می شود ، چرا که دریا نمادی از پوزیدون و احساسات است 

4 - هرمس وارد شده است و سکوت هرمسی : 
بعضی اوقات که دوستان در اتاقی مشغول گفتگو هستند لحظه به لحظه ، حرف ها گرم تر و گرمتر می شود . نکات طنزآلودی به میان می آید و هر کس سخنی می گوید وهر کس از جایی می گوید ، جهش هایی در مکالمه ایجاد می شود و گاهی هر کس حرفی می گوید که در ظاهر بی ربط به حرف دیگر است . گفت وگو لحظه ایی واقعا مزخرف ، و لحظه ای واقعا روحانی است .هرمس وارد شده است . در لحظه ای زیبا ، سکوت عجیبی بر قرار می شود که همه در شکستن آن تردید دارند . گویا چیزی مانع صحبت جمع شده...
در اسپانیا نا قرن سیزدهم مان طور که لوپز پدروزا در کتاب زیبایش در مورد هرمس آورده است ، به این سکوت " سکوت هرمس " گفته می شده است 
" نقل به مضمون از کتاب مرد مرد - نوشته رابرت بلای - ترجمه مرحوم فریدون معتمدی - انتشارات مروارید - ص 217-218

نصایحی از کلیله و دمنه:

- به مصاحبت و دوستی دوستان و برادران مغرور مشو و بر دوستی ایشان بیش از حد علاقه پیدا نکن

هر کس سخن ناصحان را اگر چه با تندی و خشونت باشد به کار نبندد پایان کار او حسرت و پشیمانی است

- کیست که با زنان مجالست کند و مفتون نگردد. در پی هوی و هوس رود و هلاک نگردد.
حاجت خود نزد ادم پست برد و خوار و کوچک نشود و با شریر و فتنه گر در امیزد
و پشیمان نشود

- تهمت زدن خیر و منفعت برای کسی ندارد ولی عواقب ان  نصیب گوینده می شود

- دوستی میان اشرار و انسان های فاسد مانند ظرف سفالی است که زود بشکند و هرگز مرمت
نپذیرد اما دوستی انسان های خوب مانند ظرفی است که از طلای خالص است. دیر
بشکند و زود مرمت پذیرد.

 - نا بکارترین زنان اوست که با شوهر خود نسازد و بدترین فرزندان اوست که از پدر و مادر اطاعت نکند و باعث ناله و نفرین انان گردد.

- هیچ چیزبیش از همنشین در مردم تاثیر ندارد همنشین خوب مانند عطار است که اگر از
عطر خود به تو نبخشد بوی ان در تو اویزد و همنشین بد مانند کوره است که اگر
اتش ان تو را نسوزاند بوی ناخوش ان در تو اثر کند.
ث ناله و نفرین انان گردد.

 

عربی 3 .پردیس شهید رجایی

سلام همکار عزیزم

نمونه ای از سوالات عربی3


 

1- انواع مفعول مطلق:

الف ) مفعول مطلق تاکیدی . مانند: نَصَرتُ عَلیّاً نَصراً . علی را یاری کردم، یاری کردنی.

ب) مفعول مطلق نوعی.نوع فعل قبل از خود را بیان می کند. مانند : اِصبِر صَبراً جَمیلاً -   اِصبِر صَبرَالعُلَماءِ

ج) مفعول مطلق عددی . عدد فعل را بیان می کند. به دو صورت یا یا مصدر " ة وحدت یا علامت های مثنی و جمع " داشته باشدمانند: ضَرَبَهُ ضَربَةً ( اورا یک بار زد) دَقَّتِ السّاعَةُ دَقَّتَینِ.( ساعت دوبار به صدا درآمد)

یا بعد از مصدر اعداد یک و دو ... بیاید. 

 


 

2- ترکیب و تجزیه آیه شریفه : " إنّا أنزَلناهُ فی لَیلَةِ القَدرِ.

الف ) ترکیب :

ترکیب

 ب) تجزیه :

تجزیه


 3- مفعولٌ به را در جملات زیر مشخص کنید.

1- اِیّاکَ نَعبُدُ وَ ایّاکَ نَستَعین. 

پاسخ : ایّاکَ - ایّاکَ هردو مفعولٌ به مقدم هستند ( اولی برای فعل نعبُدُ و دومی برای فعل نَستَعینُ)

2- اِهدِنَا الصّراطَ المُستَقیم.

پاسخ : اهدنا = فعل امر،فاعل و مفعول اول (نا مفعولٌ به) - الصّراطَالمستَقیمَ ( مفعول دوم )


 


4- در جمله " صَلَّیتُ یَومَ الجُمُعَةِ .نوع مَفعول را  مشخص کنید.

پاسخ : یومَ،  مفعولٌ فیه (ظرف زمان)


5- آیا بجز فعل موارد دیگری مفعول می گیرند؟

پاسخ : عوامل مفعول عبارتند از: فعل - اسم فعل - اوزان مبالغه - اسم مفعول - صفت مشبهه - مصدر - اَفعَل تعجب.


امید وارم مطالب برای همکاران عزیزم مفید باشد. 

 

 

 

 

4-1: ثمرهای ایمان - قسمت 2

اهل تقوی کسانی هستند که شامل این آیه باشند:

«محققاً اهل ورع و تقوی کسانیند که هرگاه فراموشی و نسیان از شیطان به ایشان برسد به زودی خدا را به یاد می‌آورند و از نسیان و اشتباهات خود به خود می‌آیند، ناگهان ایشان دارای بصیرت می‌شوند». [الأعراف: 201].

و بهترین ذکرها ذکری است که با دل و زبان همراه باشد یعنی تلفظ و حضور قلب با هم باشند. اما اگر خدا فقط با زبان باشد و هیچگونه دخالتی از دل در آن ذکر نباشد ذکری بی‌نتیجه و بی‌ثمر خواهد بود.

و بهترین ذکرهای خدا تلاوت قرآن و رکوع و سجود و تسبیح و تهلیل و أوراد مأثوره که از خود پیغمبر اسلام صلی الله علیه وسلم روایت شده است. و بعضی جمله‌های دعایی که از فرموده‌های خداوند متعال در قرآن ذکر شده است: 

«پروردگارا! ما را و برادران‌مان را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز». [الحشر: 10].

«پروردگارا! به ما در دنیا نیکی عطا کن، و در آخرت (نیز) نیکی (عطا فرما) و ما را از عذاب آتش نگه دار».  [البقرة: 201].

«پروردگارا! ما شنیدیم که ندا دهنده‌ای به ایمان فرا می‌خواند، که: «به پروردگار خود ایمان بیاورید»».  [آل عمران: 193].

«(پروردگارا!)... ما را بیامرز و به ما رحم فرمای. تو مولا و سرور مایی پس ما را بر گروه کافران پیروز گردان». [البقرة:286].

و از این دعاها در قرآن بسیار بیان گردیده‌اند. و اما آنچه بعضی از مردم امروز به آن‌ها عادت دارند و از رسوم قدیمی خود می‌دانند مانند جشن‌های ذکر دسته جمعی نظر به این که شامل رکوع و سجود و خم‌کردن کمر و بلندشدن و حرکات‌هایی بیهوده به طرف راست و چپ و عطرریختن و عود و بخور سوزاندن و لحن‌های بیجا است در حقیقت تمام این‌ها حرام می‌باشد. و دانشمندان اسلام اینگونه اعمال را ناپسند می‌دانند، چون هنگام ذکر دسته جمعی حرکت‌های ناروا و گفتارهای ناشایسته و بی‌معنی مانند آه و آخ از خود نشان می‌دهند.  

ادامه موضوع ۴-۱: تعالیم اسلام در پست آینده

عمر منی قلب منی تب منی

آفرین به تو ای بهترین عشق روزگار ، آفرین به تو ای فرشته قلب من!
آفرین به تو ، تو توانستی بمانی ، بسازی و قلب مرا در قلبت نگه داری عزیزم
به چنین عشقی مانند تو افتخار میکنم و افتخار میکنم به خودم که این چنین معشوقی مانند تو را دارم …

http://up.tafrihi3.ir/up/tafrihi3/Pictures/takaks/Flower-Rose1-Wallpaper-hd-470x264.jpg

آفرین به تو و این عشق بی پایان تو ، مرحبا به این احساس زیبای تو عزیزم.

http://pic.photo-aks.com/photo/images/love/large/red-love-flower-wallpaper.jpg

 

آفرین به این قلب مهربانت و آفرین به این اراده و اطمینانت!
نمره مشق عشق تو ۲۰ است  ، تو بهترین معلم عشق در این دنیایی عزیزم…
آفرین به تو که هیچکس به زیبایی تو برایم نیست و هیچکس به جز لایق این قلب پر از عشق من نیست !