بنام یزدان پاک
به گزارش ائل پرس به نقل از شبکه TRT ترکیه، شعبه وقف اربکان که برای جاودانه ساختن یاد پرفسور دکتر نجم الدین اربکان موسس دیدگاه ملی در ترکیه در چهارمین سالگرد در گذشت وی مراسم ویژه ای ترتیب خواهد داد، محمود احمدی نژاد یکی از روسای جمهور پیشین ایران را به این مراسم دعوت کرده است.
مقامات و رئیس شعبه وقف مرحوم اربکان که در در خلال دیدارش از ایران با احمدی نژاد دیدار کرده بودف اعلام کردند که در مراسم یاد از نجم الدین اربکان درشهر بورسا احمدی نژاد نیز شرکت خواهد کرد.
نائم اوزتورک رئیس شعبه بورسای وقف اربکان در این رابطه گفت : این وقف یک و نیم سال پیش از این تاسیس یافت. وقف اربکان از رهبران کشورهای ایفا گر نقش در تجدید بنیه گروه کشورهای دی ـ ۸ برای شرکت در برنامه های مختلف دعوت بعمل آورده است. سال گذشته شعبه این وقف در آنکارا یوسف حبیبی رئیس جمهور اندونزی را به ترکیه دعوت کرده بود. امسال شعبه وقف اربکان در طرابزون دوریش اراوغلو رئیس جمهور پیشین جمهوری ترک قبرس شمالی را به ترکیه دعوت کرده است. شعبه اربکان در بورسا نیز هر سال به مناسبت سالگرد درگذشت اربکان برنامه های ویژه ای ترتیب می دهد. در نظر داریم که برنامه امسال را روز ۲۷ ام فوریه ترتیب بدهیم.
در کنار سند به وی و نیروی اندکش رسیدند.جلال الدین که امیدی به نجات نداشت با اسب خود به سند زد و سالم بیرون امد.در مدت غیبت وی مغولان مرو و سرخس را گرفتند.این شهرها بدلیل پایداری مردم قتل عام شدند. بازگشت جلال الدین به ایران همزمان با بازگشت چنگیزخان به مغولستان بود.چنگیز یکی از فرماندهانش بنام جرماغون را مامور خاتمه کار جلال الدین نمود.جلال الدین پس از بازگشت به ایران سفر جنگی خود را به منظور به زیر سلطه در اوردن ایران و جمع اوری نیرو اغاز نمود.
در این زمان شمال شرقی زیر دست مغولان مشغول ویرانی بود.در مناطق دیگر هر کس ادعای استقلال داشت.کرمان تحت کنترل قراختائیان بود اصفهان در دست غیاث الدین خوارزمشاه بود که تابعیت برادر را نپذیرفته بود.اتابکان فارس و آذربایجان و حکومتهای غربی در صدد استقلال بودند. خلافت عباسی نیز برای کسب خوزستان از هیچ تلاشی برای شکست خوارزمشاهیان فروگذار نمی کرد.
جلال الدین کار خود را ازکرمان شروع کرد و این منطقه را تابع خود کرد. سپس به اصفهان حرکت کرد برادرش که تاب جنگ نداشت گریخت و اصفهان براحتی تسخیر شد.سپس به خوزستان رفت در انجا با نیروهای خلیفه عباسی درگیر شد اما بدون نتیجه از آن منطقه خارج شد پیامد این امر تنها افزایش دشمنی دو طرف بود.بعد بسوی آذربایجان رفت اتابک ازبک این منطقه گریخت و جلال الدین براحتی تبریز را گرفت.از مستقر شدن در کاخ اتابک خودداری کرد برای آشنایی با روحیه ی وی به این جمله ی وی بسنده می کنم:( (اینجا به درد تن پروران می خورد و به کار ما نمی آید.))
در مدت اقامت در اذربایجان با مردم به مهربانی رفتار کرد و مراغه را که مغولان ویران کرده بودند آباد کرد.سپس راهی گرجستان شد.گرجیان مسیحی با تاخت و تازهای خود باعث نارضایتی مردم شدند.در زمان سلطان محمد فرزند ملکشاه سلجوقی تفلیس را گرفتند.در زمان خوارزمشاهیان باز شروع به حملات و کشتار مردم کردند.
در زمان حمله جلال الدین ایشان فکر می کردند وی درگیر مغولان می شود بهمین دلیل برنامه ی حمله به آذربایجان و ویران کردن مساجد را در سر داشتند.جلال الدین همان اشتباهات پدر در برتری جویی دنیای اسلام را تجدید کرد.این جریان با درگیری با خلافت عباسی آغاز شد و با حمله به یکی از دشمنان سرسخت مسلمین یعنی گرجستان مسیحی تشدید شد و با توسعه طلبی در شمال بین النهرین و سوریه خاتمه یافت.در حالیکه مغولان شهرهای ایران را در می نوردیدند جلال الدین بدون در نظر گرفتن وضع سیاسی هم خود را در غرب معطوف داشته بود و به شهرهای مرزی گرجستان حمله نمود.در این اثنا خبر شورش مردم آذربایجان بدلیل اجحاف ماموران مالیاتی خوارزم را شنید. مجبور به بازگشت و تنبیه مامور شد.سپس مجددا برای فتح گرجستان حمله کرد و تفلیس را گرفت.این فتح با نام جهاد و با کشتار صورت گرفت.اوازه ی این فتح باعث وحشت همسایگان شد.در این زمان حاکم قراختایی کرمان از غیبت جلال الدین استفاده کرد و شورش نمود و به مغولان پیوست. جلال الدین جنگ های گرجستان را ناتمام گذارد و عازم کرمان شد .غیبت وی باعث شد حکام شام و بین النهرین و روم بر علیه وی متحد شوند.
جلال الدین بعد از سرکوب حاکم کرمان مجددا به گرجستان رفت و اکثر مناطق را تسخیر کرد. سپس قصد ارمنستان نمود و راهی شام شد.این اقدامات باعث اتحاد حاکمان مناطق بر علیه وی شد.توسعه طلبی های ب موقع وی دست مغولان را در تاخت و تاز ایران باز گذارد.هنگامی که سربازان مغول به عراق عجم رسیدند سلطان تازه خطر را احساس کرد و سعی در اتحاد با فرمانروایان اسلامی داشت اما با مخالفت روبرو شد.در 628 به نبرد با مغولان پرداخت .از این زمان وی به یاس دچار شد مغولان در شمال دیار بکر به وی رسیدند .سربازانش در شبیخون کشته شدند و خودش گریخت. و دیگر هیچ کس از وی نشانی نیافت.
گروهی گفتند به دست کردها کشته شد.
هلاکت سرکرده داعش در استان صلاح الدین عراق
صلاحالدین، العالم ـ در عملیات نظامی ارتش عراق در شهر بلد، سرکرده سازمان تروریستی داعش در استان صلاحالدین به همراه 23 تن از تروریستهای داعش به هلاکت رسیدند.
جمعه 5 دی 1393 - 17:24:20
به گزارش خبرنگار شبکه العالم، ابوجریش سرکرده داعش در استان صلاح الدین و 23 نفر از تروریستها طی عملیات نظامی ارتش عراق در شهر بلد کشته شدند. همچنین حملات جنگنده های عراقی به مناطق الجمعیه و البوحشمه حدودا صدها کشته و زخمی از تروریستهای داعش برجای گذاشت. نیروهای عراق اکنون سرگرم پاکسازی ناحیه المعتصم به منظور دور کردن داعش از مرقد امامین عسکریین(ع) در سامرا هستند.
به گفته خبرنگار العالم، عملیات نظامی به منظور آزادسازی جنوب استان صلاح الدین و مناطق میان دو استان دیاله و صلاح الدین از چند روز پیش آغاز شده است و در این راه دستاوردهای بزرگی به ثبت رسید زیرا بسیاری از مناطق و کشتزارهایی که داعش در آنجا مسکن گزیده بود، آزاد گشت.
وی افزود: روز گذشته فرماندهی عملیات سامرا با پشتیبانی نیروهای داوطلب مردمی توانست سرکرده داعش به نام ابوجریش به همراه 23 نفر از داعشی ها را در عملیات پاکسازی اطراف شهر بلد به هلاکت برساند و علاوه بر این براثر حملات جنگنده های ارتش عراق صدها کشته و زخمی در مناطق الجمعیه و البوحشمه برجا مانده است.
خبرنگار العالم خاطرنشان کرد که امروز عملیاتی برای پاکسازی منطقه المعتصم از باندهای داعش صورت گرفت. المعتصم نزدیکترین منطقه به شهرستان سامرا است؛ از این رو پاکسازی این منطقه از اهمیت زیادی برخوردار است تا بتوان خطر را از مرقد مطهر امامین عسکریین(ع) دور نگه داشت.
ربیعی اظهار داشت که اخیرا جاده میان استان دیاله و صلاح الدین بازگشایی شده است. این جاده اینک محور اساسی عملیات است و پس از فرار سرکردگان ویژه خط مقدم داعش به مناطق دیگر، شاهد فروپاشی خط مقدم داعش بوده ایم.
وی افزود: اغلب تروریستها در داخل شهرها به سر می برند و صدها خانواده را گروگان گرفته اند تا برای دور کردن خطر از خود و مانع تراشی بر سر عملیات نظامی، از آنها به عنوان سپرانسانی استفاده کنند. نیروهای ارتش در بسیاری از محورها به سبب وجود این خانواده ها از پیشروی باز ایستادند تا خطر را از آنها دور کنند.
سواحل دریای خزر
به لحاظ تاریخی قدیمی ترین مورخی که از آستارا نام بردهاست، سید ظهیر الدین مرعشی است. وی در کتاب گلستان و دیلمستان سه بار این محل را به نام «آستارا» و یک بار به نام«آستاره» آوردهاست.
یکی دیگر از ماخذقدیمی که در آن از آستارا یادی به میان آمده، کتاب حدود العالم(تألیف ۳۷۲ ق/۹۸۲ م) است. در این کتاب، آستارا به شکل استراب ضبط گشته است. بیشتر مؤلفان بعدی مانند علی بن شمس الدین بن حاجی حسین لاهیجی و عبدالفتاح فومنی و میرخواند، همه نام این شهر را به صورت آستارا آوردهاند.
تنها در صریح الملک (که درباره موقوفات مزار شیخ صفی الدین اردبیلی است)، این نام به شکلهای اصطاراب و استاره دیده میشود که دو صورت اول با شکل مذکور در حدود العالم قرابت دارد.
از جهانگردان کسانی این شهر را نام برده و آن را توصیف کردهاند. شاید وصف«ابت» رساتر از دیگران باشد. وی که در ۱۲۵۹ق/ ۱۸۴۳م از این محل میگذشته، نام این شهر را دهنه کنار ضبط کردهاست. به نوشته او «دهکده دهنه کنار در مصب رودخانه آستارا قراردارد ودارای ۵۰ تا ۶۰ خانوار جمعیت است و دکانهایی دارد که اجناس آن به خارج ایران حمل میشود». آستارا به موجب عهد نامه گلستان که در ۱۲۲۸ هجری قمری مصادف با ۱۸۱۱ میلادی میان دولت ایران و روسیه منعقد شد به دو قسمت تقسیم گردید. قسمتی از این شهر که در شمال رودخانه آستارا است، به دولت روسیه واگذار گردیدو رودخانه آستارا مرز میان دو کشور شناخته شد.
آبشار لاتون
آثار تاریخی
تالاب استیل
اکنون قدیمی ترین بنای منطقه متعلق به دوره ایلخانی بوده و تعداد دیگر از آثار دوران صفویه و قاجاریه این بنای کهن را همراهی میکنند. شایان ذکر است که بناها و آثار دوران اسلامی منطقه شهرستان آستارا اکثرا شامل قبور قدیمی و بقاع و آرامگاههایی هستند که در دامنه کوهها و جنگلها به صورت متروک و برخی بدون تاریخ و بنا واقع شدهاند و از لحاظ فیزیکی وضعیت مناسبی ندارند.