جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

☁ جنگل بارونی☁

 

 ♫ باز باران با ترانه

 

 

 

 

 سلام ملاحت جان

دلمون خیلی واسه  نوشته هاتون

جنگل همیشه سبز و بارونی تون

وهم حضور پر مهر و با صفاتون

  تنگ شده  ...

امیدواریم زود زود برگردی به جمع ما

تقدیم با یه دنیا  آرزوی قشنگ برای شما

"علی اصغر"

 

 

 

دوست عزیز لطفاً ازاین پست کپی نفرمائید ...

 

شعرجدید خودم بنام  رز صورتی تقدیم به ملاحت عزیز

 

خدایا دارم خواب می بینم یا اینکه  بیدارم

آهسته تر قدم بزن  و  به  نزدیکی من بیا

بیا جلوتر این گل ها را از من بگیر ...

چه می گوئی ؟ نمی آیی ؟ مگر می شود؟

من این همه  رز را برای تو چیده ام

 با یک لیوان پراز آب هم نمی شود سیرابشان کرد

 روی  طاقچه که بزارمشان بعد مدتی برگ برگ 

و غنچه هایشان  پژمرده می شود

به دستهایم نگاه کن

ببین  که چگونه این خارها  نوازشش کرده اند

راستی  فکر می کنی بخاطرتو بود که این  بلا را بر سرم آورده اند

  یا بخاطرجداشدنشان  از  رزها

دردهایم را ازیاد برده ام

 اما اکنون که نیستی این گلها را چه کسی از دستان من می گیرد

اصلا این گلها دیگر به چه کار من می آیند  

حالا دیگر تورا  تنها در  خواب هایم می بینم

بگو بر سر کدام جاده  به انتظار بنشنیم

تا نام زیبایت را صدا بزنم 

از باران می پرسم

شاید نشانی ات را به من بدهد ...

"علی اصغر "

 

 

 

 

 

باران یعنی برگشتن هوای مه آلود شیروانی های شاد!

باران یعنی قرارهای خیس

باران یعنی تو برمی گردی

شعر بر می گردد ...

 

 

 

 

 

باران که می آید

یاد تو

همه دلتنگی هایم را می شوید

باران یعنی تو

تو یعنی باران

وقتی باران می آید

یعنی توهم می آیی ...

 

 

 

باران که می گیرد

از تن گل ها

بوی پیرهنت می آید

و رنگین کمان

همه را از آنِ خود می داند ...

 

دوست عزیز لطفاً ازاین پست کپی نفرمائید ...

 

باز باران.... با ترانه می خورد بر بام خانه، خانه ام کو؟؟
 
روزهای کودکی کو؟؟

فصل خوب سادگی کو؟؟

یادت آید روز باران؟؟

گردش یک روز دیرین...؟؟

پس چه شد دیگر کجا رفت؟؟

خاطرات خوب و رنگین در پس آن کوه بن بست...

در دل کوه، کودک خوشحال دیروز، غرق در غم های امروز...

یاد یاران رفته بر باد... آرزوها رفته بر باد... باز باران...

می خورد بر بام خانه... بی ترانه... بی بهانه...
 
شایدم گم کرده خانه...
 
 

ریزش نخستین برف و باران زمستانی سبب خوشحالی مردم خاش شد

ریزش نخستین برف و باران زمستانی سبب خوشحالی مردم خاش شد

محمدامین میربلوچزهی،خاش - ایرنا - ریزش نخستین برف و باران زمستانی سبب خوشحالی شهروندان بویژه کشاورزان و دامداران خاش در استان سیستان و بلوچستان شد.

 

فرماندار شهرستان خاش روز دوشنبه به خبرنگار ایرنا گفت: براساس گزارشهای رسیده از مناطق مختلف شهرستان خاش به ویژه حاشیه تفتان ریزش باران و بعضا برف از پیش از ظهر امروز تاکنون همچنان ادامه دارد.

محمداکبر چاکرزهی افزود: بارش برف در ارتفاعات و دامنه های تفتان گزارش شده است.

وی بیان کرد: ریزش باران در مناطق ایرندگان، کارواندر، حوزه دشت آبخوان، گوهرکوه، چاه احمد، نازیل، اسکل آباد، نوک آباد، سنگان و پشتکوه مردم را شادمان کرده است.

فرماندار خاش اظهار داشت: در پی هشدارهای سازمان هواشناسی مبنی بر اینکه احتمال بارشهای تند و سیل آسا وجود دارد جلسه ستاد حوادث پیش بینی نشده در شهرستان خاش تشکیل شده است.

وی افزود: تدابیر لازم برای مقابله با حوادث احتمالی اندیشیده شده است.

چاکرزهی ادامه داد: با توجه به پیش بینی هواشناسی از ادامه بارش ها و خطر وقوع سیل در مناطق مختلف شهرستان تمامی نیروهای امدادی و دستگاههای ستاد مدیریت بحران تا زمان خروج این سامانه بارشی از منطقه و استان در حالت آماده باش قرار دارند.

اسماعیل هاشمزهی مدیر جهاد کشاورزی نوک آباد خاش میزان بارش باران در این منطقه را تا ساعت 18 امروز ده میلیمتر عنوان کرد.

وی اظهار داشت:میزان بارش باران در مناطق چاه احمد و نازیل بیش از این مقدار بوده که سیلاب در برخی رودخانه ها جاری شده است.

بارش باران در مناطق روستایی خاش مانند گورچان، گزو، بیلری، شوگه، خان بی بی، سرتلاپ، کروجی، اسپیتک و غیره سبب خوشحالی کشاورزان و دامداران شده است.

خاش در 185 کیلومتری جنوب زاهدان مرکز سیستان و بلوچستان واقع شده است.

نیایش - 1606

 

پروردگارا!

   بوی باران می‌آید، آن‌گاه که دلبرانه غرق تماشای نشانه‌هایت در کائنات می‌شویم و به شوق دیدارت، تو را بسیار می‌خوانیم و به امید وصالت، با همه‌ی وجودمان پیشانی بر مهر اطاعتت می‌گذاریم. بوی باران می‌آید؛ آن‌گاه که عاری از کبر و ریا و جدا ار هر کینه و خطا، همنشین دلنوازان آستانت می‌شویم و میان خیل عاشقانت، عزّت، آبرو و صبوری می‌طلبیم. آری بوی باران می‌آید.

یا ذالجلال و الاکرام

 

1066(4شنبه - 24 دی 93)

سلام

این برنامه تقدیم شد به تمامی زنان و مردان بلندنظر

نماینده رادیوهفت : سید میلاد اسلام زاده

آیتمها :دل عاشق » علیرضا عصار

متن خوانی شهرام عبدلی-متن خوانی مریم معترف-متن خوانی سروش صحت/ماه میخنده » محمدرضا هدایتی

قسمت 5 گفتگو

متن خوانی سیما خضرآبادی/ محمد اصفهانی » خورشید فردا

متن خوانی حسین سلیمانی

متن خوانی مهرداد صدیقیان/ ستاره بی نقاب » خشایار جهانگیری

تلخ و شیرین -3 » رضا فیاضی

تظاهر » شهرام زندی

تیتراژ پایان ترانه ای بود از مازیار فلاحی به نام ازت متشکرم

شادیتان بیش باد

خوب بخوابید...

**************************

میلاد اسلام زاده :

نمیدانم چرا باران نمی بارد من مثل گذشته دوستت دارم . بودن تو مثل باران است حتی وقتی سعی میکنم دوستت نداشته باشم. زندگی خوب و مهربان است تو هم مثل زندگی می مانی. من میدانم زمانه مقصر است من مثل قدیمها مثل شعد آچین و واچین دوستت دارم. پس پایت را از زندگی من نچین. من مثل بازی های کودکی هنوز عاشق باختن و بردنم. هنوز بوی پرتقال من از برای من ، انتظار دوستت دارم بده به من مثل شعرهای کودکی ست. مثل باران که جرجر می بارید. مثل خودم دوستت دارم. نمیدانم چرا باران نمیبارد دلم شور میزند حتما تو داری درباره ی من بی رحمانه فکر میکنی. یادت می آورم قضاوت شبیه چشم نگذاشتن در بازی قایم باشک است . چشم بگذار ، درست بازی کن ، ای کاش باران ببارد به اندازه ی دریا تا تو یاد من بیفتی.

*******************

شهرام عبدلی:

خانه ی کودکی ام در یک کوچه ی بزرگ بن بست بود که هیچ وقت از دست ما بچه ها آسایش نداشت . جای امنی بود برای بازی و شادی و هیجان . تنها وصله ی ناجور آن خوشی پیرمرد بداخلاق و ترسناک و عبوسی بود با ابروهای گره خورده و سبیلی عجیب و غریب و پرپشت  که همین دلیل نامی بود که رویش گذاشته بودیم . عمو سبیلو! هر وقت بازی ما به اوج می رسید او هم پیدایش میشد و شاکی از سر و صدای ما آنقدر غر میزد که والدینمان سر می رسیدند و آن همه شور و هیاهو و خوشی با عذرخواهی آنها و دعوا کردن ما تمام میشد