ریپ و یا ترجمه بدون اجازه قالب سایت Bo3e.Com به هر نحوی با افراد متخطی به صورت جدی برخورد ...
مهیج ترین سریال ترکی فاطما گل با یک عالمه تغییر در بازی تغییرات زیادی در این سریال پیش ...
مَــ ن خــــــ ــــــ ــــــآصــَّم... حِـــسّــم خــــآصّــه... صــــــ ...
,بزرگترین سایت عاشقانه ایرانی ، دانلود آهنگ های عاشقانه، دانلود موسیقی بی کلام ...
دانلود آهنگ سریال عمر گل لاله با صدای هادی احمدی به درخواست کاربران در سایت قرار داده ...
اس ام اس جدید عاشقانه ، جملات عاشقانه جدید. نویسنده : کیان کریمی | تاریخ : 3:14 بعد از ظهر ...
دانلود آهنگ جدید شاید از مجید خراطها... دانلود آهنگ جدید شاید از مجید خراطها; دانلود ...
سایت سرگرمی و تفریحی ضربان ... امروز: یکشنبه، 24 اسفند 1393 ، ، Sunday, 15 March 2015
1393/12/22★ گوگل: گلچین صفا ★به نام خدا خدا بخواد هر روز با گلچین بهترین مطالب و عکسهای ...
برای حمایت از این وبلاگ میتونید کد لوگوی ما رو تو وبلاگ خودتون بزارید
شما با نرم افزار ناسا می توانید جدید ترین عکس ها و ویدئو های پروژه های ناسا را مشاهده ...
آرشام: سلام. خسته نباشید.. ایا میشود از پارچه مخمل مبلی با عرض یک و چهل برای راف پرده ...
سایت تفریحی دات ای ار,چت: سایت فارسی برای تفریح تمام ایرانی ها و برترین سایت ایران
طرز تهیه کیک گردو و عدس. پارس 98، این کیک قالبی در واقع نوعی غذا یا صبحانه است و همان ...
یک عاشق ایرانی. در کلبه تنهایی دلم عشق را فریاد میزنم
اس ام اس و پیامک عاشقانه و اس ام اس لاو عید نوروز ۹۳
احمدی نژاد ، بوسه ، بوسه پشت شیشه ، عکس جدید احمدی نژاد ، عکس داغ ف عکس خیلی خنده دار ...
جملات عاشقانه،،،اس ام اس عاشقانه. جملات عاشقانه زیباترین جملات عاشقانه و رومانتیک ...
پایگاه خبری و اطلاع رسانی لرستان، استان لرستان. ... به گزارش خبرگزاری تسنیم از خرم ...
دوست تو کسی است که هرگاه کلمه حق از تو بشنود خشمناک نشود. فیثاغورث
اس ام اس های ارسالی دوستان 161. http://www.RadsMs.com. نکته : برای راحتی جستجو میان پیام های ارسالی ...
پا برهنه، تاکجا دویدهای؟ که این همه گل، شکفتهاست...؟! * های بانو بیا حواسمان را ...
یکتاتک سرگرمی،روانشناسی،زناشویی،دکوراسیون،آشپزی،گردشگری،داستان،ورزش،کودکان،مدل ...
قرعه کشی بهمن ماه 93 دانلود آهنگ جدید اشکان ملک زاده به نام نیمه گمشده + متن و کد پخش
مجله زیبایی لایت مد,سرگرمی,اس ام اس,مدل,دکوراسیون,آرایش و زیبایی,مجله زیبایی لایت مد ...
یک ایمیل خالی با عنوان "عضویت" ارسال کنید به آدرس زیر . mansourghiyamat+subscribe@googlegroups.com ...
بن دانلود,بن دانلود,بن دانلود ... c hair chalk hot huez . رنگ مو هات هیوس. hair chalk hot huez. گچ رنگ مو هات ...
با توجه به تاکید رییس جمهور در همایش افق رسانه، مبنی بر اینکه بدنبال مشورت با همه ...
اس ام اس چهارشنبه سوری جدید ۹۳. آرشیو پیامک مناسبتی. با سلام خدمت تمام بازدید کنندگان ...
با توجه به اینکه او در قالب قدیمی غزل شعر می گفت ، اما شاعری معاصر بود . « یکی دیگر از رازهای ماندگاری غزل منزوی چنانچه در اول مطلبم خدمت دوستان عرض کردم عشق است که موضوع تمام غزل های اوست و البته موضوع عشق وقتی در غزل ریخته می شود ، نمی تواند به تنهایی معاصر بودن را تضمین کرد ، بلکه مستلزم نگاه معاصر شاعر نیز هست ... آن چه به نظر من غزل منزوی را معاصر میکند ، زبان و بیان ویژه ، صور خیال ، نگاه متفاوت و مضامین معاصر اوست . »
در باره موسیقی خدمت دوستان عرض کنم هر شاعری در شعر فارسی هر چقدر که آشنایی اش با موسیقی بیشتر باشد ، شعرش دلنشین تر و روان تر خواهد بود . حسین منزوی نیز سخت تحت تاثیر موسیقی بود و این به روانی و موسیقایی بودن کلامش کمک زیادی کرده است .او بیشتر غزلسرا بود هرچند گاهی شعر سپید هم میسرود.یکی دیگر از ویژگیهای منزوی، زبانآگاهی اوست و همین زبانآگاهی، او را از دیگر شاعران متمایز میکند. در شعرهای اغلب غزلسرایان، سهلانگاریهای زبانی وجود دارد، اما منزوی تا حد زیادی از این ایراد مبراست. دلیل این زبانآگاهی هم میتواند ذات مستعد منزوی باشد و هم میتواند سواد او و شناخت دقیقش از زبان فارسی باشد.
منزوی زودتر از خیلی از همنسلان خود مردمی بود و این مردمی بودن به معنای انقلابی بودن هم هست. او با مردم بود و این به سه شیوه در شعرش نمود داشته است. گاه در میان مردم برای آنها شعر میگفت و گاه در خلوت خود باز هم برای آنها میگفت. تمام این مقولهها را میتوان در شعر منزوی دید و جست. برخی او را شاعر آیینی نمیدانند، حال آنکه منزوی بیش از 30 شعر برای بزرگان دینی سروده است، بدون اینکه به این امر تظاهر کند؛ چرا که همه این اشعار از عمق وجود او نشأت میگرفت و به مرحله ظهور میرسید. برای شناختن منزوی باید بارها آثار او را خواند و بررسی کرد.من همیشه منزوی را شاعری برای فرداها نامیده ام .تمامی این ویژگی ها باعث شده است تا منزوی محدود به یک زمان خاص نباشد. زیرا منزوی هم شاعر امروز است و هم شاعر فرداها. مانند حافظ که هم شاعر عصر خودش بود، هم شاعر امروز و هم شاعر فرداها. این از همراهی منزوی با عصر و زمان خودش نشأت میگیرد. او را در غزلش یک انسان نوگرا میبینیم، در شعر نیمایی الهامگیرنده دقیقی از این سرودهها مییابیم و در نهایت او را آگاه به شعر آزاد درمییابیم. در حوزه ترانه هم او این ویژگی را دارد؛ شاعری است که روح ترانه را در این موقعیت درک میکند.
منزوی در سال 1346 وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران . اما این رشته را رها کرد و به جامعهشناسی رو آورد اما این رشته را نیز ناتمام رها کرد و در سال 1350 مجموعه شعر حنجره زخمی تغزل را منتشر کرد.این کتاب در بخش شعر جهان جایزه فروغ فرخزاد که در آن دوران جزء معتبرترین جوایز ادبی کشورمان بود را به دست آورد.پس از انتشار این کتاب در صداو سیما مشغول به کار شد و در این دوران برنامه یک شعر یک شاعر را تهیه وکارگردانی کرد.
در همین دوران منزوی بسیاری از ترانهها و تصنیفهایش را ساخت و تعدادی از آنها مورد توجه قرار خوانندگان مطرح آن روز قرار گرفت.وی مدتی مسئول صفحه شعر مجله ادبی رودکی بود و در سال نخست انتشار مجله سروش نیز با این مجله همکاری داشت. در سالهای پایانی عمر به زادگاه خود بازگشت و تا زمان مرگ در این شهر باقی ماند.حسین منزوی هرگز کار دولتی نداشت و تنها با انتشار شعرهایش گذران عمر کرد. وی در شعر سپید نیز دستی داشت، موسیقی را خوب می شناخت و صدا و خط خوبی نیز داشت. حسین منزوی در سال 1383 پس از مدتها رنج از بیماری قلبی در بیمارستان شهید رجایی تهران درگذشت.
ای یار دور دست که دل می بری هـنوز
چون آتش نهفته به خـاکـستـری هـنـوز
هر چند خط کشیده بـر آیـیـنه ات زمـان
در چشمم از تمام خوبان، سـری هـنـوز
سـودای دلـنـشـیـن نـخـستین و آخرین!
عـمـرم گذشت و تـوام در سـری هـنـوز
ای چلچراغ کهنه که زآن سوی سال ها
از هـر چـراغ تـازه، فـروزان تــری هـنــوز
بـالـیـن و بـسـتـرم، هـمـه از گل بیاکنی
شب بر حریم خوابم اگر بـگـذری هـنـوز
ای نـازنـیـن درخـت نـخـسـتین گناه من!
از مـیـوه هـای وسـوسـه بــارآوری هنوز
آن سیب های راه به پـرهـیـز بـسـتـه را
در سایه سار زلف، تو مـی پـروری هنوز
وان سـفــره شـبــانــه نـان و شـراب را
بر میزهای خواب، تو می گستری هنوز
با جرعه ای ز بوی تو از خویش می روم
آه ای شراب کهنه کـه در ساغری هنوز
شعر زیبا حسین منزوی برای دخترش غزل
دخترم! بند دلم غمگینم!
شیشه عمر غبار آگینم!
جوجه گم شده در توفانم!
شاخه خم شده از بارانم!
ای جگر پاره ام! ای نیمه من !
میوه عشق سراسیمه من!
گل پیوند دو غربت! غزلم!
حاصل ضرب دو حسرت!غزلم!
ارث عصیان معمایی من!
امتدادخط تنهایی من!
ساقه سرزده از نخل تنم!
جویی از سیل خروشان که منم!
کوکب بخت شبالوده من!
غزل طبع تبالوده من!
غزلم! آینه اندوهم!
بانک افکنده طنین در کوهم!
***
پدرت خرد و خراب و خسته
خسته ای بر همگان در بسته
خانه جن زده متروک است
که پر از همهمه مشکوک است
روح ها-خاطره ها-اینجایند
می روند از دلم و می آیند
یادها خیل کفن پوشانند
جز من از هر که فراموشانند
کدرم پنجره بازم نیست
کسلم رخصت آوازم نیست
***
در پی همقدمی همنفسی
ایستادم که تو از ره برسی
آمدی ؟ باز کن این پنجره را
پر از آواز کن این حنجره را...
از : حسین منزوی
از زیبا ترین و معروف ترین شعر های حسین منزوی
دریای شور انگیز چشمانت چه زیباست
آن جا که باید دل به دریا زد همین جاست
در من طلوع آبی ِ آن چشم ِ روشن
یادآور ِ صبح ِ خیال انگیز ِ دریاست
گل کرده باغی از ستاره در نگاهت
آنک چراغانی که در چشم ِ تو برپاست
بیهوده می کوشی که راز ِ عاشقی را
از من بپوشانی که در چشم ِ تو پیداست
ما هر دُوان خاموش ِ خاموشیم ، اما
چشمان ِ ما را در خموشی گفت و گوهاست
****
دیروزمان را با غروری پوچ کـشتیم
امروز هم زان سان ، ولی آینده ماراست
دور از نوازش های دست مهربانت
دستان ِ من در انزوای خویش تنهاست
بگذار دستت راز ِ دستم را بداند
بی هیچ پروایی که دست ِ عشق با ماست
حسین منزوی
«روحش شاد ویادش گرامی باد»
بقلم ت- منصوری
هر روز صبح
یک تاب خالی را هل می دهم
تا به یاد داشته باشم
آدم ها به اوج که می رسند
دست ها را فراموش می کنند
««««« اس ام اس های زیبا و عاشقانه درباره فراموشی »»»»»
گاهی بدون بغض و گریه و بدون داد و هوار
باید قبول کنی فراموش شدنت را
««««« اس ام اس های زیبا و عاشقانه درباره فراموشی »»»»»
کمان دار و زره پوشیده در خاک
هزاران جمجمه پوسیده در خاک
منم یک امپراتور فراموش
تمام لشکرم خوابیده در خاک
««««« اس ام اس های زیبا و عاشقانه درباره فراموشی »»»»»
تو
فراموش ترین اتفاقی هستی
که به یاد می آورم هنوز
««««« اس ام اس های زیبا و عاشقانه درباره فراموشی »»»»»
میگویند : فراموش کردنش ساده است!
آری ساده است
چند خط شعر می خواهد و چند صد سال عمر
««««« اس ام اس های زیبا و عاشقانه درباره فراموشی »»»»»
تو بروی
چیزی برای فراموش کردن نمی ماند جز خودم
««««« اس ام اس های زیبا و عاشقانه درباره فراموشی »»»»»
فراموش کردنت مثل آب خوردن بود
ازین آب ها که میپرد در گلو و سالها سرفه میکنی
««««« اس ام اس های زیبا و عاشقانه درباره فراموشی »»»»»
شمع دانی به دم مرگ به پروانه چه گفت؟
گفت ای عاشق بیچاره فراموش شوی
سوخت پروانه ولی خوب جوابش را داد
گفت طولی نکشد نیز تو خاموش شوی
««««« اس ام اس های زیبا و عاشقانه درباره فراموشی »»»»»
اگر کردى مرا روزى فراموش
سرت را میکنم در دیگ آبگوشت
عشق و جنون
حامدبهداد از معدود بازیگران جوان سینماست که با بازی در نقش های مختلف و متنوع قابلیت های بالایش را به اثبات رسانده است.
بهداد همتنقدر که در اجرای نقش های بیرونی موفق است توانایی بازی در نقش های درونی هم دارد.او علاقمند بازی در نقش جوان های عاصی است(بوتیک و سایه افتاب)و البته به همان اندازه در نقش های ارام و درونی(ادم و اخر بازی)شیرین و دوست داشتنی است.حامد بهداد در" روز سوم " مسیر رو به رشدی را که تا امروز طی کرده به پختگی خاصی میرساند.نقش جذابی که او انتخاب کرده ویژگی های بارزی برای تبدیل شدن به یک کاراکتر محبوب را در فیلم داشته.فواد معلمی عراقی است که عاشق دختری ایرنی میشود و در جریان جنگ میکوشد دختر را نجات دهد. در بازی بهداد ترکیبی از عشق و خشم دیده میشود.فواد با شروع جنگ در کسوت یک نظامی اهداف رژیم بعث را در عراق دنبال میکند اما علاقه او به سمیره(باران کوثری)همچنان پابرجاست.
او همه را به چشم دشمن میبیند اما برای نجات سمیره تا پای جان می ایستد تناقضی که در این کاراکتر وجود دارد به ان پیچیدگی و جذابیت داده و این ویژگی در بازی درخشان حامد بهداد بیشتر متجلی شده است بهداد با بازی در این نقش ثابت میکند قابلیت این را دارد که در قالب یک نقش دشوار و منفی به محبوبیت برسد و تماشاگر را با خود همراه کند این اتفاقی است که درباره همه بازیگران نمی افتد و بازی در نقش های منفی و پیچیده محبوبیت شان را خدشه دار می کند.
روز سوم روایتی عاشقانه است که در بستر جنگ مفهوم پیدا میکند موضوع جذاب بین عراقی و ایرانی در این فیلم برای اولین بار مطرح می شود و فیلم هم به خوبی از این موضوع جذاب بهره میگیرد اما نمی توان از اهمیت کاراکتر فواد در این درام عاشقانه به راحتی چشم پوشی کرد.فواد با وجود منفی بودن به یمن بازی متفاوت و عمیق حامد بهداد یک بدمن خبیث و کلیشه ای نیست گویا او هم قربانی جنگ است.
دلم می خواهد برایت عاشقانه بنویسم :
می خواهم از آمدنت بگویم .. از رسیدنت ...
از پایان شب های بلند غیبتت ....
عشق من : آرزو می کنم روزی بیایی و در حضورت
برایت جشن آغاز امامت بگیرم
مولاجان ... بیا ببین : هنوز که نیامده ای ،
بزمی عاشقانه آراسته ام برایت تا قدم بر خانه ام بگزاری و
کلبه ام را به نور وجودت مُنور کنی عزیز ...
در بالای مجلس برایت جایگاهی تدارک دیده ام
که همیشه به یادت خالی می ماند ! راستی چرا نمی آیی ؟
میهمانانم هر سال در جشن امامتت سراغت را از من می گیرند
که آقایم کجاست ؟
چرا دیر کرده ! چرا به میهمانی خودش نرسیده ؟! ...
نمی دانم جانِ مهدی : جوابشان را چه بگویم ؟
اما با لبخندی به یاد آمدنت به آنها می گویم در راه است :....
آقایم در راه مانده ، میرسد .. !
بیا ببین آقاجان : برای هدیه به میهمانان مجلست
از جمکرانت - نقش - خانه ات را آورده ام
تا با دیدن خانه ی آسمانی ات به یادشان بماند
که برای آمدنت دعای فرج بخوانند... ا
گر شد به میهمانی ام بیا مولاجان : قول رسیدنت را داده ام ..
لااقل سَری به بزم عاشقانه ام بزن مولاجان :
شادمانه هایم برایت دلتنگ اند . . .
شب که میشود دلم هوایت را میکند :
امشب سَری به آسمان دنیا زدم ؛
همین چند لحظه ی پیش ! نگاهم که به ماه زیبا افتاد :
به ناگاه به یادت افتادم که چقدر جای صورت آسمانی ات
بر سینه ی آبیه آسمان خالی ست مولاجان ..
به ماه گفتم هر چقدر هم که زیبا باشی
باز هم سهم ت از دنیا همین یک تکه آسمان است و بس ..
اما من خورشیدی دارم که اگر روزی بَنای تابیدن کند
تو را شرمنده می کند ..
خورشیدی دارم که سهم ش تمام هستی و ماسِواست :
هر چه را که بخواهد در نگین انگشتری اش دارد ...
در گوشه ی نگاهش : به وجودش - هستی - برپاست
و به اشاره اش روزگار می گردد.. دلتنگت شدم :
می خواستم با نگاه به آسمان سلامی عاشقانه
بر محضرت روانه کنم
تا بدانی از روی زمین این گوشه ی دنیا :
بی نهایت دوستت دارم مهدی جان ....
خاطرت آسوده آقاجان قلب من تا روز آمدنت
فقط برای تو عاشقانه می تپد ...
مهدی جان:
به جز دستهای پر قدرت تو راهی نیست
که قلب پر از فراموش من از نام پر از حیاط تو آکنده شود و می دانم ،
می دانم مهربانی تو را آن قدرت هست که قلبم را چنان
وسعتی بخشد که از محبت تو سیراب شود.
آقای من کرم کن و بر من بتاب ...
مهدی جان !
دردهای زیادی است که به آنها وعده داده ام با آمدنت علاج می شود.
جمعه ها دم غروب وقتی آسمان از اندوه نیامدنت
دوباره مثل صدها سال دیگری که خون گریسته است
اشک سرخ می بارد به خود می گویم :
" آقایم باز هم نیامد....."
درست جمعه ها ، وقتی قلبم و قلب همه از تنگی فراغت
مثل لاله ای که زیر پا لگد شود چروکیده و
رنجیده می شود با خود می گویم
این درد عاقبت مرا خواهد کشت ، و بعد به خود نهیب می زنم که
** او خواهد آمد **
و آنگاه از دیدگانم قطره ای اشک می چکد و از
سوزان ترین پرده اندوهم می گویم :
مهدی جان درست که من بدم و لایق تو نیستم امّا ...