مدت زیادی از آخرین پست انتشار یافته ام در فضای مجازی می گذرد ولی به این معنا نیست که قلم را کنار گذاشته ام بلکه به قول یکی از دوستان اگر بخواهم همه موضوعاتم را منتشر کنم آنوقت باید مدتی را در گوشه ی زندان آن هم بند سیاسی سر کنم و منتظر رسیدن بسته های محبت آمیز حاوی کمپوت گیلاس دوستان باشم.الحاصل کمتر نوشته هایم را متنشر می کنم ولی آنها را حاشیه تقویمی قدیمی زندانی کرده ام تا روزی خاص.
اما بعد ،پس از انتقاد خاموش و یواشکی به دلیل گران شدن یه هویی نان و همینطور دیپلماسی عزتمندانه دیپلمات های کشور در مقابل زیاده خواهی گرگ های در کمین نشسته غربی و در مقابل ابراز شادمانی جهت کم کردن هزینه های جاری اینترنت داغون کشور توسط وزیر محترم و فخیمه دولت کلید که مقدمات دسترسی ما بدبخت بیچارگان بی سواد پاپتی به اینترنت در راستای انتقاد سازنده را فراهم نمودند، میرسیم به برخی دوستان که که هنوز نفهمیده ام کی قرار است دست از سر این حاج محمود بیچاره ما بردارند و کی قرار است کینه های فرو خفته ایشان به پایان رسد.
از جمله این حضرات مجری و البته طراح برنامه فخیمه و گوهر نشان شناسنامه است که انگار نذر کرده هر جور شده در هر برنامه با یک سوال جهت دار پای احمدی نژاد را به برنامه باز و شروع به تخریب نموده تا برنامه ایشان برکت پیدا کند.اگر انتقاد به دولت کلید برای ما آب نشد ظاهرا هنوز انتقاد به رئیس دولت قبل برای برخی ها نان می شود. کسی چه میداند شاید من هم روزی اگر نتوانستم هزینه اشتراک ماهیانه نتم را بپردازم بر این تصمیم شدم که به جای انتقاد یواشکی از دولت کلید به انتقاد آزادانه ،منتخرانه و چرب و نرم به احمدی نژاد روی آورم.در ضمن انتقاداتم را در قالب طنز بی مزه ارائه دادم که بیشتر معلوم شود ما منتقدین بی سواد لجوج،دلواپسان به جهنم دلواپس و بی کاران خانه نشین خرافی هستیم.
پایان