جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

کانادا کشور خیلی بدیه !!

این متن رو از یکی از گروههای اجتماعی ساکنین کانادا برداشتم و اینجا قرار میدم خوشحال میشم نظرتونو در موردش بدونم ..

کانادا کشور خیلی بدیه... یادتون باشه که فکر مهاجرت به این کشور رو نکنین. به این دلایل :

-اینجا یک نظام پزشکی داره که آدمها رو همین طور بی دلیل مجانی معالجه می کنه. مثلا اگر برین بیمارستان هزینه ویزیت دکتر، معالجات، عمل جراحی، اتاق بیمار، غذا و داروی بیمار و خیلی چیزهای دیگه رو دولت می ده. آخه جون من کدوم کشور یه همچین کار احمقانه ای می کنه. تازه تو اکثر اتاقهای بیمارستانها تلویزیون هست. برای بچه ها وسایل بازی هست. برای همراهان اتاق انتظار هست که گاهی وقتها هم توش قهوه و شکلات مجانی گذاشتن. از همه بدتر اینکه مریض چون قرار نیست پول بده می تونه آزادنه در محیط بیمارستان بچرخه. ساعت ملاقات هم به طرز احمقانه ای معمولا از صبح شروع میشه تا شب.

-اکثر پیاده روها و خیابونهای شهرها پر از چمنه. آدم حالش بهم می خوره اینقدر سبزی می بینه. اَه. آخه اینم شد کار. بدتر اینکه هی شهرداری میاد سر این چمنها رو می زنه و مرتبشون می کنه. تازه اینجا این قدر پارک و بوستان هست که آدم نمی دونه کدومشون رو بره. این یکی که خیلی بده. آخه آدم گیج میشه و گیجی هم برای سلامتی مضره.

-اینجا مدرسه ها مجانیه. تازه تو این مدرسه های مجانی تو هر کلاس معمولا بیشتر از ۲۰ تا شاگرد نیست. تا دلتون بخواد در اختیار این بچه ها وسایل بازی و امکانات آموزشی گذاشتن. . آخه فکر نمی کنین چقدر بچه ها فاسد میشن وقتی فکرشون آزادنه کار می کنه و می تونن از خودشون ابتکار به خرج بدن. بدتر اینکه خیلی از بچه ها تو مدرسه دو تا زبون یاد می گیرن و وقتی دیپلمشون رو می گیرن دو تا زبون انگلیسی و فرانسه رو عین هم صحبت می کنن و می نویسن.

-دولت برای اینکه مردم رو خر کنه به اونهایی که بچه دارن هرماه یه پولی می ده. احمقانه اینه که اگر کسی در آمدش کمتر باشه پول بیشتری می گیره.

-بیشتر راههای کانادا اتوبانه. آخه تو رو خدا یکی نیست بگه اتوبان باعث میشه آدم راحت تر باشه و این خیلی بده. بدتر اینکه اکثر این اتوبانها عوارضی ندارن و همین طور مجانی می ری توشون. تو رو خدا می بینی مالیاتی که از ما میگیرن رو صرف چه بریز و بپاشهایی می کنن.

-تو این کشور عجیب و غریب خدمات آزمایشگاهی مجانی؟. آخه آدم این رو به کی بگه. وقتی میری آزمایشگاه نه تنها خون و ادرار و اونی که نمیشه اسمش رو گفت مجانی آزمایش می کنن نتیجه آزمایش رو مستقیم می فرستن برای دکترت که مریض به زحمت نیفته. این دیگه قابل تحمل نیس.

-بدترین چیز اینه که تقریبا همه اتوبوسهای مدارس اینجا به یک شکلن. همه به رنگ زرد آخه فکر می کنن اگه رنگ اتوبوس زرد باشه بهتر دیده میشه و خطر تصادفش کمتره و بچه ها جونشون بیشتر در امانه. از اون احمقانه ترش اینه که وقتی سرویس مدرسه وا میسته که بچه ها رو سوار یا پیاده کنه کلی چراغهای عجیب غریب دور و ورش روشن میشه و همه ماشینها در هر طرف خیابون که باشن وامیستن تا بچه ها با امنیت کامل تو خیابون تردد کنن. آخه چه اهمیت داره که چندتا بچه در طول سال به خاطر تصادف بمیرن که اینا این همه مردم رو به زحمت میندازن.

-اگه بخوای تو کانادا یه کار جدید راه بندازی اینقدر بهت اطلاعات مجانی میدن که دیگه بالا میاری. از وب سایتهای دولتی بگیر تا مشاورای حضوری که همین طور پول مالیات رو به عنوان حقوق بهشون میدن تا به یه عده که می خوان ایجاد کار بکنن کمک کنن. آخه اینم شد کار. چرا باید از آدمهایی که طرحهای خوب تو کلشونه حمایت کرد. چرا دولت تا ۲۵۰ هزار دلار به این جور آدمها وام میده. چرا شهرداریها از این آدمهای مبتکر حمایت می کنن. این دیگه چه وضعشه بابا.

-از سیستم بد اداری اینجا هر چی بگم کم گفتم. بیشتر کارهای اداری اینجا یا از طریق اینترنت انجام میشه و یا از طریق تلفن. برای اینکه نکنه کارمندهای تنبلشون بخوان با ارباب رجوع سر و کله بزنن بیشتر کارها رو از راه دور و در اسرع وقت انجام می دن. این دیگه نوبرشه والا.

-اینترنت تو کانادا سانسور نمیشه. اینم شد کار.. من که اصلا سر در نمیارم

-تو خیلی از شرکتهای بزرگ وقتی کارمندها میرن سر کار اصلا کارت نمی زنن. اصلا کسی ازت نمیپرسه کی اومدی کی رفتی. این دیگه چه وضعشه. اون وقت با این وجود اکثر کارمندها به موقع میان و به موقع میرن

-اینجا تقریبا هر کس هر جوری دلش بخواد لباس می پوشه و دین هم آزاده و هر کسی هر دینی که بخواد داره. کسی اصلا ازت سوال نمی کنه که دین و ایمونت چیه. یا اصلا دین و ایمون داری یا نه. این دیگه انتهای بی شعوریه

-نظام بانکی اینجا حال آدم رو بهم می زنه. بیشتر کارها اتوماتیک انجام میشه. پرداخت قبضهات رو میتونی اتوماتیک کنی. دریافت حقوقت اتوماتیکه. خیلی از کارها رو از طریق اینترنت انجام می دی. دستگاههای خود پرداز همه جا ریخته که بتونی راحت پول بگیری یا کارهای بانکیت رو انجام بدی. کارتهای اعتباری و خطهای اعتباری و غیره و غیره تو رو از اینکه به دوستان و آشنایانت برای گرفتن پول مراجعه کنی بی نیاز می کنه. همینه که آدمها از هم فاصله می گیرن. چون هیچ کس از کسی طلبکار نیست کمتر به هم دیگه تلفن می زنن

-آدم از پلیس کانادا نمی ترسه. بابا پلیس باید ابهت داشته باشه نه اینکه به آدم احترام بذاره. همینه که رقم جرم و جنایت اینجا کمه دیگه. لابد مردم از پلیس خجالت می کشن. چون مطمئنم که از پلیس می ترسن. کشور کم جرم و جنایت که کشور نیست.

-رقم تورم تو کانادا کمتر از سالی ۳ درصده. معمولا این رقم حدود ۲ درصد نگه داشته میشه. اعصاب آدم خرد میشه از بس که قیمتها زیاد نمیشن. احساس می کنی که هیچ تحرکی تو اقتصاد این کشور نیست.

اگه بخوایم از بدیهای کانادا بگیم این لیست سر به فلک می کشه ولی همین چند مورد کافیه. دیگه به اینکه فروشنده ها خوش برخوردن، پلیس از آدم رشوه نمی خواد، مردم به هم احترام می ذارن و خیلی چیزهای بد دیگه اشاره نمی کنیم...

آرام

    یه ذره دلخوری، خوب باشه. این همه زیبایی تو دنیا هست، حتما میشه یه لبخند زد و از ته دل آرزو کرد. میشه فقط بلند شی و کمی حرکت کنی بعدش فقط تماشا کنی که چطور کارها خود به خود درست میشن.

 

 

    انگار همین دیروز بود که دست مادرو گرفته بودی و می رفتین واسه ثبت نام مدرسه. هنوزم طعم اون زردآلوی شیرین و رسیده ای که خانوم ناظم مهربون مدرسه فقط و فقط به تو داده بود رو تو دهنت مزه مزه میکنی. میبینی چه زود گذشت؟ درست به اندازه یه خواب کوتاه به نظر میاد. آره یکمی سخت بود و یکمی هم گریه کردی ولی هر طوری بود وایسادی. از این به بعدش هم میگذره ممکنه هر چیزی پیش بیاد، اما تو سرسختانه وایسا و سربلند به زندگی نگاه کن، با غرور. آروم آروم  پیش برو و عجله نکن، این فقط یه لحضه کوتاهه که فقط یه بار میتونی احساسش کنی، فقط یه بار بشنوی و فقط یه بار برسی.

  پس سعی کن باشکوه باشی، هرچند کوچیک ولی با ارزش.

معرفت

یه داستان:طولانیه اما ارزش خوندنشو داره

 

 رفاقتمون از زمان بچگیمون بود،بچه محل بودیم بدجوری هوا همو داشتیم اگه کسی چپ نگامون میکرد دهنشو صاف میکردیم مثل کوه پشت هم بودیم.رفتیم مدرسه تو یه نیمکت میشستیم کسی تو مدرسه جرات نداشت چپ نگامون کنه..

تیر اندازی یک دانش آموز برای تهدید معلم

دانش آموز سجاد میر صادقی دانش آموز کلاس هفتم مدرسه روستای اسفرجان شهرضا وقتی با ممانعت معلمش از تقلب روبرو می شود مدرسه را ترک کرده و پس از مدتی با یک اسلحه شکاری به مدرسه بر می گردد و پس از پرتاب تیر هوایی و رجزخوانی متواری می شود.

آقای ستاری معلم علوم مدرسه ی روستای اسفرجان که مورد تهدید قرار گرفته در این رابطه به دوستانش گفته خانواده ی این دانش آموز از ناراحتی روحی و روانی فرزندانشان به عنوان عامل اصلی این عمل نام برده اند.

لازم به ذکر است که پس از اطلاع رسانی مسئولان مدرسه به نیروهای انتظامی، با اقدام پلیس 110 ؛ این دانش آموز را با دو قبضه اسلحه شکاری دستگیر کرده است.

مدارس شبانه روزی فریدونشهر

طبق  اصل ۳۰ قانون اساسی تحصیل تا پایان دوره متوسطه رایگان است و دولت مکلف است که امکان تحصیل برای همه فرزندان ملت را فراهم کند. در همین راستا یا باید روستاها و مناطق محروم را مجهز به مدارس کرد و فرزندان اهالی روستا را فارغ از سختی های غیراجباری تدریس. ویا فکری به حال مدارس شبانه روزی کرد و مجددا به ارزیابی وضع دانش آموزان در حال تحصیل در این مدارس پرداخت و چاره ای اندیشید تا تنها یادگار روزهای تحصیل در مدارس شبانه روزی برای آنان کسب علم و اخلاق حسنه باشد نه آسب های روحی و ضعف های جسمانی.

یکی از مشکلات مدارس شبانه روزیاین است که سرپرست‌های مدارس شبانه ‌روزی با معیارهای غیرحرفه ‌ای انتخاب می‌شوند و به ‌دلیل موقعیت کاری و اقامت شبانه در خوابگاه مدرسه نیروهای کیفی حاضر به خدمت در شبانه ‌روزی‌ها نیستند و گاهی اوقات کسی  مسئولیت این پست حساس را برعهده می گیرد که بعضا هیچ تعهدی در قبال شرایط روحی و روانی دانش آموزان ندارد و نمی داند که سرپرست بودن در مدرسه ای شبانه روزی یعنی قبول جایگزین بودن والدین برای دانش آموزانی که ترک خانه کرده اند.از سویی دیگر دوری از خانواده و مشکلات روحی و روانی در ترکیب با برنامه‌های سخت‌گیرانه تربیتی، باعث بی‌انگیزگی دانش‌آموزان و افت تحصیلی آنها می‌شود.
یکی دیگر از مشکلات این مدارس، تامین غذای کافی و با کیفیت مناسب برای دانش‌آموزان است که با سرانه ای که دولت برای غذای آنان معین کرده است حتی تهیه یک وعده غذایی آنان هم محال است و با این اوصاف مدیران مراکز شبانه‌ روزی مجبورند از سایر اعتبارات رفاهی برای تامین غذا استفاده ‌کنند. چون
  فقر غذایی باعث می‌شود که پروتئین و ویتامین‌های لازم بدن دانش‌آموزان در مرحله رشد تامین نشود. تورم رو به افزایش نیز از سویی دیگر، تامین غذای دانش‌آموزان را به مهم‌ترین دغدغه مدیران شبانه‌ روزی‌ها تبدیل کرده است. 

به همین بهانه در آغاز هفته ی شوراهای آموزش و پرورش آقای بهمنی مدیر کل امور شوراهای استانداری اصفهان و آقای یسلیانی فرماندار ،آقای مری بخشدار ، آقای علوی نژاد مدیر آموزش و پرورش و دیگر مسئولین در جمع شورای دبیران و شوراهای دانش آموزی ودانش آموزان چند مدرسه حضور یافته و از نزدیک از مشکلات مدارس خصوصا مدارس شبانه روزی آگاه گردیدند .  

 مصطفی حسامی