در پی حذف تیم ملی ایران از جام ملت های آسیا، حمید درخشان به منتقد شماره یک کارلوس کروش تبدیل شد. سرمربی پرسپولیس طی روزهای اخیر در چند نوبت و به صورت متوالی علیه سرمربی تیم ملی مصاحبه کرد که البته این انتقادات واکنش مرد پرتغالی را نیز به همراه داشت. در همین گیر و دار شنیدیم باشگاه پرسپولیس به حمید درخشان توصیه کرده دیگر علیه کروش و تیم ملی مصاحبه نکند و... در این ارتباط بد ندیدیم قبل از بازی عراق و کره جنوبی سراغ سرمربی پرسپولیس برویم و سؤالاتی که طی چند روز اخیر در ذهن مان رژه رفته را با وی در میان بگذاریم. در طول این گپ و گفت چالشی، گاهی صدای درخشان بالا رفت و گاهی هم از پرسش های ما دلخور شد و در انتها هم بالاخره خندید! به نظر خودمان که مصاحبه جالب و متفاوتی شد البته تا نظر شما خواننده گرامی چه باشد!
شنیدیم باشگاه پرسپولیس به شما توصیه کرده دیگر علیه کارلوس کروش مصاحبه نکنید.
کی گفته؟!
گفتیم که شنیدیم... حالا این موضوع را تکذیب می کنید یا تأیید؟
(بلافاصله) نه! هیچ کس چنین حرفی به من نزده است البته قرار بر این شده که در فرصتی مناسب و با انتشار یک بیانیه، جواب حرف های سرمربی تیم ملی را بدهم.
مثل سرمربی استقلال؟!
حالا منتظر باشید تا خودتان ببینید شبیه بیانیه سرمربی استقلال است یا نه!
می خواهیم به روز بازی با عراق برگردیم. آیا شما انتظار داشتید تیم 10 نفره ایران، عراق 11 نفره را شکست دهد؟!
مگر کره جنوبی را 10 نفره و با همین بازیکنان نبردیم؟!
فرق می کند آقای درخشان! آن بازی در تهران و پیش چشم هزاران تماشاگر ایرانی برگزار شد و تازه دقایق 10 نفره شدن تیم ملی بسیار کمتر بود؛ در حالی که ما جلوی عراق و پس از اخراج پولادی، حدود 80 دقیقه 10 نفره بودیم، دو مرتبه گل خوردیم و به بازی برگشتیم...
به نظر شما این معجزه بوده؟!
معجزه نبود اما کار بسیار سختی است و در فوتبال ما سابقه نداشته تیمی 90 دقیقه 10 نفره باشد، دو بار عقب بیفتد و باز جبران کند.
چرا شما و روزنامه خبرورزشی از کارلوس کروش حمایت می کنید؟!
شما گزینه بهتری سراغ دارید؟!
این همه مربی خوب و بزرگ در اروپا هست که با این مبلغی که کروش گرفته، با سر به ایران می آیند! کروش یکی از مربیان گران دنیاست. پول خوب می گیرد و باید کار خوب ارائه بدهد. او باید ایران را قهرمان جام ملت ها می کرد وگرنه...
(به میان حرفش می پریم) اگر داور اجازه می داد، شاید به نیمه نهایی و فینال هم می رسیدیم ولی آخرین قهرمانی ما در جام ملت ها سال 1976 اتفاق افتاد. می دانید چند سال قبل؟!
(با عصبانیت) کجای داوری ایراد داشت؟!
یعنی اخراج پولادی درست بود؟!
(با عصبانیت بیشتر) بازیکن حرفه ای نباید بداند کارت زرد دارد؟ اصلاً او آن جلو چه کار می کرد؟ چرا با گلر حریف بی دلیل قاطی شد و خودش را زمین انداخت و تمارض کرد؟! یک مقدار واقع بینانه برخورد کنیم. اگر فوتبال برتر و منطقی تر ارائه می دادیم، آیا کار به آنجا می کشید؟
قبول ندارید که تا قبل از 10 نفره شدن و اخراج مهرداد پولادی، ما سرتر از عراق بودیم و حتی به گل هم رسیدیم؟
(با همان لحن) چقدر سرتر بودیم؟ آیا ما جلوی عراق هم قرار است بازنده وارد زمین شویم؟!
آقای درخشان، همین عراق 5 لژیونر دارد و تیم گردن کلفتی است.
(صدایش باز هم بالاتر می رود) لیگ همین عراق آماتور است. یک استادیوم درست و حسابی و با استانداردهای AFC ندارد. نصف عراق دست تروریست های داعش است. آن وقت ما باید به این حریف ببازیم؟! حالا شما خودتان خواهید دید که همین عراق حداقل با اختلاف 2 گل به کره جنوبی می بازد (همان طور که در مقدمه مصاحبه نوشتیم، این گپ و گفت قبل از بازی عراق و کره جنوبی انجام شده است.)
شاید این اتفاق بیفتد ولی اگر کره جنوبی هم قرار بود 90 دقیقه 10 نفره مقابل عراق بازی کند، همین حرف را می زدید؟
من نمی دانم شما دنبال چه چیزی می گردید؟! من بحث فنی مطرح می کنم شما باز هم سراغ 10 نفره شدن ایران می روید یا بحث داوری را پیش می کشید!
آخر زمین و زمان می دانند بنجامین ویلیامز استرالیایی علیه تیم ایران سوت زد و حتی مارک بوسنیچ و جان آلویسی هموطنان او هم به این امر اعتراف کردند و شکست ایران مقابل عراق را فقط به اشتباهات داوری ربط دادند.
اصلاً داور استرالیایی علیه ما سوت زد. اگر کارلوس کروش در کنفرانس مطبوعاتی علیه کمیته داوران فوتبال آسیا و همین بنجامین ویلیامز حرف نمی زد، آیا این اتفاقات می افتاد؟ یک مربی حرفه ای باید بداند چگونه مصاحبه کند و گزک دست کمیته داوران ندهد. از آن گذشته چرا آن روزی که توپ ازبک ها یک متر داخل دروازه رفت و سیدجلال حسینی آن را از توی گل بیرون کشید، کروش حرفی نزد؟ آن روز داوری به نفع ایران بود و حالا...
انصافاً شما جای کروش بودید، از نحوه قضاوت داوران در بازی های ایران در جام ملت های آسیا اظهار رضایت می کردید؟
باز برگشتید به خانه اول! آقاجان قاطعانه اعلام می کنم 80 درصد حذف ایران از جام ملت ها گردن کروش بوده است. اگر هم تا یک چهارم نهایی جام ملت ها صعود کردیم، به لطف زحمت و تلاش بازیکنان بوده است.
بی رودربایستی، اگر یکی از همکاران شما می آمد و برد پرسپولیس در دربی هفتاد و نهم را فقط به بازیکنان تیم تان ربط می داد و اعلام می کرد حمید درخشان هیچ نقشی در این پیروزی نداشته است، چه حالی به شما دست می داد؟
(شمرده شمرده و با طمأنینه) آقای عزیز! ما برای چه مربی خارجی می آوریم؟ او باید تأثیرگذار باشد. فوتبال خوشگل و تماشایی را یاد بدهد و تیم را قهرمان کند. 7 تا گل در این تورنمنت زدیم همه اش روی ضربات ایستگاهی و ضربه کاشته بود... این هم شد تاکتیک؟!
ضربات ایستگاهی جزو تاکتیک نیست؟!
چرا، ولی روش های دیگر چه می شود؟ همه عالم و آدم می دانند تیم ملی ایران در فاز تهاجمی مشکل دارد. این مسئله را هم انکار می کنید؟!
باید پذیرفت که کارلوس کروش، ساختار دفاعی ایران را اصلاح کرد. تیمی که همواره در فاز دفاعی در فوتبال آسیا مشکل داشت و گل های مفت می خورد، حالا جور دیگری بازی می کند...
(حرف مان را قطع می کند) ببخشید مگر قبل از کروش هم ما یک بر صفر نمی باختیم؟
معمولاً دقایق آخر گل می خوردیم و نمی توانستیم جبران کنیم! اصلاح ساختار دفاعی را نمی توان کتمان کرد!
این مسئله را هم نمی توان کتمان کرد که زمان مایلی کهن هم تیم ملی ما 6 تا 6 تا به کره جنوبی گل می زد. عربستان را هم می بردیم.
ولی همان زمان به همین عراق باختیم!
هر چه بگوییم، شما یک چیزی در دفاع از کروش رو می کنید. اگر قرار به دفاع و حمایت محض باشد که همین جا مکالمه را تمام کنیم!
چه نوع اسمهایی نیاز به متمم دارند؟
همان گونه که برخی از فعل ها گذرا به متمم هستند و با داشتن حرف اضافه ی اختصاصی به متمم نیاز دارند، بعضی از اسمها نیز از چنین خصوصیتی برخوردارند. فعل مرکب "آشتی کردن " از جمله فعل هایی است که حرف اضافه ی اختصاصی دارد:"آشتی کردن با" و بدون متمم، معنای فعل و در نتیجه مفهوم جمله ناقص می ماند. واژه ی "جدایی" هم از جمله اسم هایی است که با داشتن حرف اضافه ی اختصاصی "از" به متمم نیاز دارد و بدون آن، معنای "جدایی" ناقص خواهد بود:جدایی از دوست دشوار بود." از دوست" متمم است ولی نه متمم فعل ؛ زیرا فعل اسنادی "بود" نیازی به متمم ندارد، بلکه متمم اسم "جدایی" است که در جمله ی بالا نقش "نهاد" دارد.
متمم اسم درباره ی اسم پیش از خود – و به ندرت پس از آن- توضیح می دهد و معنای آن را تمام می کند؛ یعنی اسمی که در جمله نفش نهادی، مفعولی، مسندی یا متممی دارد، بدون متمم خود ناقص میماند و حرف اضافه هم جزء ذات آن اسم است:«انتقاد از نارساییها لازم است.»نارساییها متمم است ولی نه متمم فعل، بلکه متمم اسم" انتقاد" که در این جمله نقش نهادی دارد.
نمونه های دیگر:
کاسه پر از آب است. ( آب متمم صفت که در جای اسم نشسته و نقش مسندی دارد)
مبارزه با استعمار تاریخ طولانی دارد. ( متمم مبارزه در نقش نهاد)
او به جنگ با دشمن پرداخت. (دشمن متمم اسم جنگ است که در این جمله نقش متمم دارد ----- متمم اسم)
جدایی از او برای من دشوار بود. ( او متمم اسم "جدایی" است که نقش نهادی دارد و "من" متمم "او" است که نقش متممی دارد----- متمم متمم است.)
رییس جمهور مصاحبه با خبرنگاران را پذیرفت.(خبرنگاران متمم اسم "مصاحبه" است که نقش مفعولی دارد---- متمم مفعول)
نکته ی مهم: متمم اسم با اسم خود مجموعاً یک نقش دارد و در جایگاه یک نقش اصلی می نشیند. به همین دلیل، با وجود اجباری بودن متمم اسم و لزوم آن در جمله، مستقل به حساب نمی آید و از اجزای اصلی جمله شمرده نمی شود.
جمله ی : کاسه پر از آب است.
سه جزئی مسندی است و متمم "آب" با حرف اضافه جزئی از گروه اسمی "پر" به شمار می رود که نقش مسندی دارد. همچنین:«انتقاد از نارسایی ها لازم است.»"انتقاد از نارسایی ها" نهاد جمله است و متمم "نارسایی ها" جایگاه مستقل ندارد.
تعداد اجزای جمله را فقط فعل تعیین میکند.گاه متمم اسم را می توان به وابسته پسین (صفت یا مضاف الیه) تبدیل نمود:رئیس جمهور در یک مصاحبه ی مطبوعاتی اعلام کرد....
مصاحبه ی مطبوعاتی= مصاحبه با مطبوعات.
انتقاد از نارسایی ها لازم است.
انتقاد نارسایی ها لازم است.
مضاف الیه
تعدادی از اسمهای متمم خواه:
نزاع با گفتگو با صلح با مناظره با جنگ با مناقشه با نبرد با سازش با رو بوسی با مقابله با وداع با دعوا با مدارا با مسابقه با معامله با
مصاحبه کوتاه مهدی احمدوند همراه با فرزاد حسنی و مجتبی پرآزین در رادیو جوان
فایل کامل این مصاحبه در سایت رادیو جوان
دانلود - لینک مستقیم
دانلود - لینک کمکی
فایل کامل این مصاحبه در سایت رادیو جوان
www.RadioJavan.ir
لطفا تاآخربخونید
سیدمهدی رحمتی پس از جدایی از تیم استقلال دو مصاحبه انجام داد که بازتاب وسیعی پیدا کرد و پس از آن سکوت اختیار کرد تا اینکه دیشب با اطلاع از مصاحبه سرپرست تیم استقلال بالاخره سکوتش را شکست.
میرشاد ماجدی اظهار داشته است : وقتی رحمتی به من سلام میکند نباید پاسخ سلامش را بدهم ؟ اینکه او سعی میکند با سرمربی تیم استقلال رو به رو نشود به شرایط امروز فوتبال بازمیگردد چون معتقدم حرمت استاد و شاگرد در هر زمان باید حفظ شود.
سیدمهدی رحمتی در واکنش به صحبتهای میرشاد ماجدی گفت: آقامیرشاد دو بار چنین مصاحبههایی انجام داد و به احترام کسوت حرفی نزدم و این مصاحبه طعنهآمیز ایشان برای سومین بار است ، پس اگر سکوت کنم این تصور به وجود میآید که حتماً حق با ایشان است. باید صادقانه و شفاف عرض کنم آقای ماجدی! من اهل ظاهرسازی نیستم که با دیدن سرمربی تیم استقلال بدوم و چاپلوسی کنم بعد بروم پشت سرش حرف رکیک بزنم ، باتوجه به اتفاقاتی که در پایان لیگ برتر دوره سیزدهم افتاد و منجر شد من مجبور به ترک تیم استقلال شوم صلاح نمیبینم با آدمی که مرا از تیمم طرد کرد و دلخوری دارم رودررو شوم چون دو راه مقابلم قرار میگیرد یا باید چاپلوسی کنم که در ذاتم نیست یا سلام و علیک نکنم که در شخصیتم نیست پس یکدیگر را نبینیم بهتر است و این قضیه ارتباطی به جنابعالی ندارد.
رحمتی ادامه داد : آقای ماجدی من مثل شما نیستم! مثال و نشانی میخواهید ؟ خب عرض میکنم. اگر شما یادتان نیست بنده یادآوری میکنم که یادتان بیاید ، پس از پایان فصل قبل به همراه عباسآقا(!) به دفتر آقای حبیب کاشانی رفتید و در حضور آقای ابوالفضل بختیاری چه حرفهایی درباره سرمربی تیم استقلال به زبان آوردید. آقای ماجدی! من نان به نرخ روز خور نیستم که بابت بودن یا ماندن هر کاری بکنم . کما اینکه ملاحظه فرمودید وقتی دیدم با شخصیتم بازی میشود علیرغم اشتیاق فراوان به ادامه حضور در تیم استقلال رفتم تا مثل برخی نان به نرخ روز خورها مجبور به التماس و چاپلوسی نباشم.
آقای ماجدی درست نیست برای خود شیرینی اینچنین بخواهی مرا مورد اتهام قرار دهی و یادت باشد تا همین دو هفته قبل سر چه موضوعی مدام با من تماس میگرفتی و چه صحبتهایی انجام میدادیم ، آدم نباید این قدر فراموشکار باشد ، آماده شنیدن نقطهنظرات جدید شما برای عرض پاسخ مفصلتر هستم! من همیشه سرم بالاست چون خدا بالای سرم است