در زمان های گذشته،پادشاهی تخته سنگی را در وسط جاده قرار داد و برای اینکه عکس العمل مردم را ببیند خودش را در جایی مخفی کرد.
بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی تفاوت از کنار تخته
سنگ می گذشتند. بسیاری هم غرولند می کردندکه این چه شهری است که نظم ندارد.
حاکم این شهر عجب مرد بی عرضه ای است و ... با وجود این هیچ کس تخته سنگ را از وسط بر نمی داشت. نزدیک غروب، یک روستایی که پشتش بار میوه و سبزیجات بود ، نزدیک سنگ شد.
بارهایش را زمین گذاشت و با هر زحمتی بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را کناری قرار داد.ناگهان کیسه ای را دید که زیر تخته سنگ قرار داده شده بود ، کیسه را باز کرد و داخل آن سکه های طلا و یک یادداشت پیدا کرد.
پادشاه در ان یادداشت نوشته بود : " هر سد و مانعی می تواند یک شانس برای تغییر زندگی انسان باشد"
من حریم(تریتوری) بزرگی دارم... نمی تونم زیاد به دیگران نزدیک بشم البته بیشتر از لحاظ جسمی ولی روحی هم کمی هست...نمی تونم تحمل کنم یکی زیاد بهم بچسبه راستش حتی وقتی موهای سرم میریزه دور صورتم عصبی میشم!حتی بابامو زیاد بغل نمی گیرم و نمی بوسم! وقتایی هم که این اتفاق بیفته خیلی معذبم!تعداد آدمایی که بدون ناراحت شدن می تونم لمسشون کنم تازه اونم تو زمان مشخص و محدود، خیلی کمه! یه سری از گزینه های شغلی و تحصیلی رو از همون اول بچگی واسه همین رد کرده بودم!
برای تربیت وانیا هم یکی از اولین هدف هام مستقل بار آوردن و وابسته نشدنش به خودم و دیگران بود. از همون بچگی از اونایی که یه سره به مامانشون می چسبن بدم میومد.فکر می کردم اگه بچه من اینطوری بشه نمی تونم تحملش کنم!قدر یه لحظه به نظرم رسید این مریضی یه علتش هم میتونه همین باشه که این همه نزدیک شدن با یه نفر حتی بچم برام سخته.شاید این دردا بهونه است برای اینکه کمتر بغلش بگیرم یا خودمو این جوری گول بزنم که این کمتر بغل گرفتن وانیا به خاطر درده! شاید...این هم یه ایده است واسه خودش! شاید هم یه بهونه واسه دور شدن از مجید چون به هر حال اون هم به من نزدیک بوده!
قبلا با مجید مشکلی نداشتم یا حداقل میزان اذیت شدنم از تماس باهاش خیلی کم بود.اما الان حتی تصور اینکه دستشو بگیرم باعث استرس و تهوعم میشه.
فک کنم اکثر آدما به این شدت نباشن.کسی یه همچین حسایی داره؟
بر حسب این که تکیه گاه بین نیروی محرک و نیروی مقاوم دقیقأ کجا قرار گیرد که خود سه حالت دارد.
حالت اول:
اگر تکیه گاه درست وسط دو نیرو قرار بگیرد ، طول بازوی محرک و مقاوم برابر می شوند. پس این اهرم غیر از انتقال نیرو فقط با تغییر جهت نیرو به ما کمک می کند.
در این اهرم مزیت مکانیکی همیشه ۱ است مانند قرقره ثابت ،آلاکلنگ
حالت دوم:
اگر تکیه گاه به نیروی مقاوم نزدیکتر باشد ، در این حالت طول بازوی محرک بزرگتر از طول بازوی مقاوم می گردد ،پس با افزایش مقدار نیرو به ما کمک می کند . وقتی تکیه گاه مطابق شکل به وزنه نزدیک می کنید و تخته را به طرف پایین می کشید . در این حالت برای بلند کردن وزنه نیروی کمتری لازم خواهد بود، ولی وزنه هم مقداری کمی بالا می رود در حالی که دست های شما بیشتر پایین می آیند .مانند میخ کش وزمانی که تکیه گاه بین نیروی محرک و نیروی مقاوم ولی نزدیک به نیروی مقاوم باشد, در این حالت, اهرم از راه های زیر به ما کمک می کند.
تغییر جهت نیرو: زیرا تکیه گاه بین نیروی محرک و مقاوم قرار دارد.
افزایش نیرو: زیرا بازوی محرک بزرگتر از بازوی مقاوم است. و مزیت مکانیکی این اهرم همواره از یک بیش تر است
حالت سوم:
اگر تکیه گاه به نیروی محرک نزدیک باشد ، طول بازوی مقاوم بزرگتر از طول محرک می شود ، پس در این حالت با افزایش مسافت و سرعت اثر نیرو بما کمک می کند. وقتی تکیه گاه را به محلی قرار دهید که به دستتان نزدیک باشد ، در این حالت برای بلند کردن وزنه باید نیروی زیادتری به کار ببرید ، ولی وزنه بیشتر بلند می شود در حالی که دستتان کمی به طرف پایین حرکت می کند. مانند قیچی کاغذ بری وزمانی که تکیه گاه بین نیروی محرک و نیروی مقاوم بوده ولی نزدیک به نیروی محرک باشد, در این حالت اهرم از راه های زیر به ما کمک می کند.
اهرم نوع دوم:
اهرمی گفته می شود که نیروی مقاوم آن بین تکیه گاه و نیروی محرک باشد. یعنی تکیه گاه در یک انتها ی اهرم بوده و نیروی مقاوم بین تکیه گاه و نیروی محرک قرار دارد . به عبارت دیگر در اهرم نوع دوم نیروی محرک در یکی از دو سراهرم قراردارد و نیروی مقاوم بین تکیه گاه ونیروی محرک قرار دارد .طول بازوی محرک همیشه با طول اهرم برابر است . پس فقط با افزایش مقدار نیرو به ما کمک می کند یعنی در نیروی محرک صرفه جویی می نماید.
اهرم نوع دوم جهت نیرو را تغییر نمی دهد . زیرا جهت حرکت نیروی محرک و نیروی مقاوم رو به بالا است.
مزیت مکانیکی این اهرم همیشه از یک بیشتر است.
اهرم نوع دوم مانند :چرخ دستی -فرغون - فندق شکن،گیوتین کاغذ،پانچ-درب بطری باز کن و...
۱)تغییر جهت نیرو: زیرا تکیه گاه بین نیروی محرک و مقاوم قرار است.
افزایش مسافت اثر نیرو: زیرا بازوی مقاوم بزرگتر از بازوی محرک است. (LR >LE) و مزیت مکانیکی این اهرم همواره از یک کم تر است.
اهرم نوع سوم:
به اهرمی گفته می شود که نیروی محرک آن بین تکیه گاه و نیروی مقاوم باشدیعنی در اهرم نوع سوم نیروی مقاوم در یکی از دوسر اهرم ، ونیروی محرک بین نیروی مقاوم و تکیه گاه قرار دارد ، در این نوع، طول بازوی مقاوم همیشه با طول اهرم برابر است ،پس فقط با افزایش مسافت و سرعت اثر نیرو به ما کمک می کند یعنی در وقت صرفه جوئی می کند
مزیت مکانیکی آن کمتر از ۱ است .
مانند :دست وپای انسان ،راکت تنیس، چوب بیس بال ،برف پاک کن ماشینِ -انبریخ – جاروی فراشی- موچین- قند گیر و...