توصیه «ریچارد برانسون» برای کسب و کار موفق
کسب و کار موفق تنها یکی از جنبه های زندگی ریچارد برانسون است. این کارآفرین بریتانیایی که لقب سر را هم دریافت کرده و ثروتش از ۴ میلیارد دلار نیز فراتر می رود، پیش از آنکه یک کارآفرین باشد، یک ماجراجوست.
ماجراجویی های که، از سفر با بالن گرفته تا سفر با قایق شخصی، گاهی حتی زندگی او را نیز به خطر انداخته اند. او همین ماجراجویی ها را به دنیای کسب و کار نیز آورده است. هرچند بسیاری او را تنها به خاطر شرکت پخش موسیقی Virgin می شناسند اما برانسون طیف وسیعی از شاخه های کسب و کار، از نوشابه سازی گرفته تا ساخت فضاپیماهای مسافرتی، را امتحان کرده و هرگز از ورود به عرصه های جدید نهراسیده است. شرکت او یعنی گروه ویرجین که اکنون در نزدیک به ۲۰ شاخه گوناگون فعال است در سال ۲۰۱۱ درآمدی معادل ۲۱.۳ میلیارد دلار درآمد کسب کرد. برانسون در یادداشت زیر، به جوانانی که قصد دارند وارد فضای کسب و کار شوند، توصیه هایی کرده است
پروردگارا
داده هایت ، نداده هایت و گرفته هایت را شکر می گویم
چون داده هایت نعمت ، نداده هایت حکمت و گرفته هایت امتحان است.
یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد
نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد
خطی ننویسم که آزار دهد کسی را
که تنها دل من ؛ دل نیست
امروز هم مثل اکثر روزهای تکراری عمرم تنها در کنج اتاق نشسته بودم و از تنهایی خودم به خدا شکایت میکردم که ناگهان روی دیوار اتاق پشه ای را دیدم که بی اعتنا به تمام قوانین جاذبه از دیوار راست بالا میرفت و انگار کمی مغرور شده بود, من هم که شاهد نقض قوانین نیوتن بودم کمی کنجکاو شدم و بهش خیره شدم که به کجا میرود, کمی بیشتر که بالا رفت نمیدانم چه شد که به دام عنکبوتی افتاد که به تازگی از مکانی ناشناس رسیده بود و تارش را تنیده بود
پشه ی مغرور ما هر چه تلاش کرد نتوانست خودش را نجات دهد گویا ناامید شده بود و منتظر چیزی شبیه مرگ بود , از شما چه پنهان من میتوانستم کمکش کنم و به او زندگی ببخشم اما با خودم گفتم که اگر من نجاتش دهم ممکن است که آن عنکبوت از گرسنگی بمیرد و این پشه تنها روزی امروزش باشد پس منتظر شدم تا عنکبوت بیاید و جان پشه را بگیرد و برای اولین بار در طول زندگی خودم شاهد قتلی باشم ,
از بخت بد پشه زیاد طول نکشید که عنکبوت از راه رسید که خوشحال از صید امروز سجده شکر به جای آورد وشکمش را صابون زد به قصد خوردن پشه و کشتن وی
, نزدیک پشه که شد نمیدانم چه شد که کمی ترس به جانم افتاد و اصلا نتوانستم آرامش خودم را حفظ کنم قلبم به تپش افتاد و باد از بیرون اتاق شروع به وزیدن کرد و صدای سوزناکی را از پنجره به گوشم رساند ترس و دلهره تمام وجودم را فرا گرفته بود احساس کردم که آن پشه دارد به من التماس میکند که نجاتش دهم به فکر فرو رفتم و خیره شده بودم به این صحنه که چگونه عنکبوت پشه را خواهد کشت باد بر شدت وزیدن خود افزود و بی قراری میکرد ,انگار باد ترسیده بود , عنکبوت داشت نزدیک و نزدیکتر میشد و با نزدیک شدنش بر ترس و اضطراب من افزوده میشد همچنان خیره شده بودم و در مقابل عنکبوت نزدیک و نزدیکتر میشد وسوسه شدم که پشه را نجات دهم و وی را آزاد کنم,
عجیب بود صدای پشه را میشنیدم که با هزار التماس میگفت که کمکش کنم و او را از دست عنکبوت نجات دهم
انگار داشتم دیوانه میشدم.
عنکبوت به پشه رسید و دستانش را به سمت پشه برد که او را به قتل برساند ,استرس تمام وجودم را گرفته بود عرق از تمام بدنم فرو میریخت , اما اتفاق عجیبی که افتاد این بود که دیدم خودم همان عنکبوت هستم که گرسنه و خسته به پشه خیره شده ام و خون جلوی چشمانم را گرفته هر کاری کردم نتوانستم که از فکر کشتن پشه بیرون بیام آدمیت را فراموش کرده بودم و تن به غریزه داده بودم و غریزه میگفت که کشتن آن پشه تقدیر اوست پس باید که آن پشه را کشت تا نقض قوانین بیش از این تکرار نشود به بالای سر پشه رسیدم و او را محکم گرفتم که خفه شود غریزه بر من غلبه کرده بود و آدمیت را بی معنا کرده بود ,اما برای لحظه ای چشمم به نگاه پشه افتاد که چقدر بی گناه است و معصوم
بی اختیار او را رها کردم چشمانش از محبت و عشق لبریز بود انگار که سالها بود که او را میشناختم و آشنای هم بودیم از شما چه پنهان که عاشق و دلباخته او شدم گذاشتم که فرار کند وقتی رفت از پشت سر صدایش کردم و بهش گفتم:ای پشه بدان که من عاشقت شده ام و ایمان دارم که روزی به دام عشق من خواهی افتاد ,و بدان که به خاطر تو نه تنها قانون جاذبه بلکه تمام قوانین را زیر پا میگذارم ,اصلا به آدمیت فکر نمیکردم این را گفتم و رفت , بعد از آن واقعه هر روز پشه را میدیدم که رفت و آمد میکرد خلاصه هر روز با هم قرار میگذاریم و با هم عشق بازی میکنیم و زندگی خوبی داریم ,چند سالی میشود که با هم ازدواج کردیم و چندتا بچه هم داریم که حاصل عشق عنکبوتی است که روزی در میان آدمها آنقدر تنها بود که هیچ وقت نتوانست عشق و محبت و دوست داشتن را احساس کند ,اما به دور از آدمیت و آدمها میشود عشق بازیها کرد من غریزه ی حیوانی رو به تنها ماندن در میان آدمها و آدمیت ترجیح دادم و طعم عشق محبت را در نگاه پشه ای دیدم که شاید هیچ وقت اگر در میان آدمها بودم نمیدیدم .
دولتهای بسیاری در سراسر دنیا به انحاء مختلف سعی در سانسور اینترنت و جلوگیری از چرخش آزاد اطلاعات دارند. بیش از ۶۰ درصد مردم جهان به اینترنت آزاد دسترسی ندارند و در میان ۴۰ درصد دیگر نیز بخش عمدهای از دسترسی کاملا آزادانه به اطلاعات محرومند. همه اینها با توجه به نقشی که اینترنت و گردش آزاد اطلاعات در آگاهسازی مردم و آموزش ایشان ایفا میکند، نشان از لزوم کار بر روی آزاد کردن هر چه بیشتر چرخش آزادانه اطلاعات دارد. تاکنون شرکتهای بزرگی نظیر فیسبوک و گوگل سعی در فراهم آوردن اینترنت آزاد به طرق مختلف برای نواحی خاصی از جهان داشتهاند که برای مثال میتوان به پروژه لون گوگل و اینترنت آزاد فیسبوک اشاره کرد، ولی هزینه بالا و انرژی زیادی که این پروژهها تاکنون به خود اختصاص دادهاند آنها را از تبدیل به طرحی همگانی و فراگیر بازداشته است.
اوترنت اما ماجرای دیگری است، از طریق اوترنت که کتابخانه عمومی بشریت لقب گرفته است، شما تنها با ساخت یا تهیه یک دیش یا دریافتکننده خانگی قادر خواهید بود که اطلاعات را به صورت آفلاین و بدون دسترسی به هرگونه اینترنت در اختیار داشته باشید. اما اوترنت چیست؟
اوترنت محصول یک شرکت غیرانتفاعی در امریکا است که توسط «ساسا ووچینیج» و «استوارت اوئرباک» بنیانگذاری شد و از سال ۱۹۹۵ شروع به کار کرد و هدف آن از آغاز فراهم آوردن دسترسی آزادانه و رایگان اطلاعات برای همه مردم کره زمین بود. این شرکت از همان ابتدای تاسیس شروع به جمعآوری و قرار دادن محتوای موجود بر روی اینترنت در ماهوارههای خویش کرد و اکنون پایگاه اطلاعاتی عظیمی را در اختیار دارد که آن را به رایگان برای همه عرضه میکند. اما اوترنت چگونه کار میکند؟
طرز کار این سیستم که به نوعی اینترنت آفلاین است و خود را مکمل اینترنت میداند این است که اول محتوای مورد نظر را روی سرورهای خود بارگذاری میکند و آن را با ماهوارههای قرار داده شده در مدار زمین در ارتباط قرار میدهد. سپس شما با استفاده از دیش خانگی خود یا دریافتکنندهای که از خود این موسسه میتوانید تهیه کنید، تمام اطلاعات یا هر بخشی که نیاز دارید را بر روی دستگاههای خویش مانند کامپیوتر، لپتاپ و موبایل دانلود میکنید و زین پس مانند دسترسی آنلاین به اینترنت ولی به صورت آفلاین میتوانید از آن اطلاعات استفاده کنید. نوع این اطلاعات هم محدود به نوع خاصی نیست و همه گونه داده، از ویدئو و موزیک گرفته تا متن و کتاب را میتوانید در آن بیابید. برای این که بهتر طرز عمل این سیستم را بفهمید میتوانیم طرز کار آن را به ساز و کار رادیو تشبیه کنیم. اوترنت نیز مانند رادیو از امواج رادیویی استفاده میکند ولی در فرکانسی متفاوت و به جای آن که آن امواج را فقط به صوت تبدیل کند، آنها را به هرگونه فایلی که شما نیاز دارید تبدیل خواهد کرد. سرعت انتقال دادهها نیز اکنون ۲۰۰ مگا بایت در روز است.
دریافتکننده انحصاری و جدید اوترنت نیز دستگاهی منحصر به فرد است. این دستگاه که لانترن نام دارد استوانهای کوچک است و قابلیت دریافت مستقیم اطلاعات را از ماهواره دارد و هر چند ساعت یکبار خود را آپدیت میکند. علاوه بر اینها، لانترن قابلیت شارژ خود را وقتی که استفاده از نیروی الکتریکی ممکن نیست و با استفاده از سلولهای خورشیدی که درون آن تعبیه شده نیز دارد. این دستگاه که لقب کتابخانه جیبی به خود گرفته است به راحتی قابل حمل است و در هر محیط و هر گونه شرایطی قابل استفاده است. قیمت این دریافتکننده صد دلار است.
شرکتها و موسسات بزرگی با اوترنت همکاری میکنند، بخش عمدهای از توسعه جهانی اوترنت مدیون همکاری بانک جهانی و موسسه آیرکس با آن است که حاصل این همکاری در دسترس قرار گرفتن اوترنت در بسیاری از نقاط دنیا از جمله امریکای شمالی (بر روی ماهواره گلکسی)، خاور میانه –که طبیعتا ایران را نیز در برمیگیرد-، شمال آفریقا و بخشهایی از آسیا (بر روی ماهواره هاتبرد) است و این روند توسعه جغرافیایی به شدت و سرعت در حال رشد است به طوری که به عقیده مدیران این پروژه به زودی در جایجای کره زمین دیگر نقطهای نخواهد بود که از دسترسی به اوترنت باز بماند چه وسط صحرا و چه در میان اقیانوس. سایتهای معتبر دیگری نیز که عمدتا محتوای خبری، آموزشی و آگاهی بخشی دارند از جمله همکارهای اوترنت به شمار میروند و آن را در جمعآوری محتوای مورد نیاز یاری میدهند که برای مثال میتوان به ویکیپدیا، تد، دویچهوله، سی.ان.ان، بی.بی.سی و دهها شرکت دیگر اشاره کرد. محبوبیت و موفقیت این پروژه آنقدر زیاد است که تا به حال تمام منابع مالی که احتیاج داشته را به سرعت فراهم آورده و افراد و شرکتهای متعددی آن را در رسیدن به اهداف خویش یاری بخشیدهاند. این پروژه زبانهای متعددی را نیز به طور کامل پشتیبانی میکند که از این میان میتوان به انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی، چینی و عربی اشاره کرد. زبان فارسی هنوز در این بین قرار ندارد ولی هدف بنیانگذاران اوترنت این است که به زودی آن را به تمام زبانها در دسترس قرار دهند.
درباره چرایی و چگونگی انتخاب اطلاعات موجود روی سرورهای اوترنت هم سازوکار جالبی وجود دارد. جدا از اطلاعات پایهای که تا کنون بر روی سرورهای این پروژه تعبیه شدهاند و بیشتر نتیجه همکاری شرکای اوترنت که قبلتر از آنها نام بردیم، هستند، این پروژه وبسایتی طراحی کرده است به نام «تخته سفید». در این سایت کاربران لینک اطلاعاتی را که به نظرشان باید روی سرورهای اوترنت قرار بگیرند را پیشنهاد میدهند و دیگر کاربران به هر یک از لینکهای پیشنهادی که دوست داشته باشند رای میدهند، لینکهایی که بیشترین رای را داشته باشند به ترتیب بر روی سرور قرار میگیرند و این طرح تا زمانی که تمام اطلاعات مورد نیاز همه افراد بر روی سرورها قرار گرفته باشد ادامه خواهد داشت. پس شما هم اگر مطلب خاصی را دوست دارید به صورت آفلاین و همیشگی داشته باشید، بد نیست سری به این وبسایت زده و با پیشنهاد لینک خود به دنبال جمعآوری رای برای آن بروید تا به زودی آن را بر روی سرورهای اوترنت مشاهده کنید.
از جمله استفادههای بسیار مفید دیگر اوترنت بهرهگیری از آن در زمانهای اضطراری و به ویژه رخدادهای طبیعی مانند سیل و زلزله است که در بسیاری مواقع دسترسی به اینترنت را برای مدتی با مشکل مواجه میسازند. با وجود اوترنت دیگر این مسئله هم جای نگرانی نخواهد داشت و در چنین مواقعی نیز دسترسی هیچ فردی به باقی دنیا قطع نخواهد شد. به راستی با فراگیر شدن اوترنت و استفاده همگانی از آن در دنیا قطعا شاهد دنیای بهتری خواهیم بود، دنیایی که دیگر در آن هیچ کس از دسترسی به اطلاعات و آموزش رایگان محروم نیست،دنیایی که هیچ دیکتاتوری در آن نمیتواند با آزادی بیان بجنگد یا حرف کسی را سانسور کند، دنیایی آزاد که در آن همیشه با هم در ارتباط خواهیم بود.