جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

با فضای سفید چه کار کنم ؟

white

سلام ، با یه مطلب دیگه در خدمتتون هستیم که امیدوارم لذت ببرید ، البته توی این مطلب قصد داریم دیگه کم کم زنجیره مطالب حوزه برنامه نویسی رو بشکنیم و ما بین مطالب از موضوع های دیگه ای مثل اصول رابط کاربری و تجربه کاربری و گرافیک وب سایت و المنت هاش هم استفاده کنیم ، در واقع تا به اینجای کار میشه گفت این اولین مطلب ما حوزه ظاهر وب سایت ها و طراحی وب هست و طراحی وب حقیقی رو در این آموزش شروع می کنیم ، البته یه مژده هم بدم به شما عزیزان که علت کم تر شدن فعالیت بی توجهی به سایت نیست بلکه مدتی هست که دارم یه آموزش عظیم آماده می کنم که علت استفاده از عظیم حجم زیادش (در حدود 10000 کلمه) هست که تماما در خصوص طراحی رابط کاربری و مسائل و مشکلاتش هست ، هدف از این کار هم نبود آموزش خوب توی فضای وب پارسی برای راهنمایی طراح ها هست ، من خودم به شخصه روز اولی که کار رو شروع کردم به غیر از نبود منابع خوب برای آموزش برنامه نویسی بیشتر با مشکلات ظاهر وب سایت روبرو می شدم که متاسفانه تنها راه پیشرفتش هم تجربه هست و تجربه هم که زمان گیر هست ، به همین علت دوست ندارم کسای دیگه ای که می خوان وارد این عرصه بشن با مشکلاتی که من باهاشون روبرو شدن روبرو بشن و بتونیم یه دنیای مجازی زیبا و قابل پسند داشته باشیم ، خوب دیگه زیاد پر حرفی نمی کنم ، منتظر آموزش باشید ولی خوب الان می خوایم در مورد یه مبحث خیلی مهم توی طراحی صحبت کنیم ، فضاهای سفید ، در واقع یکی از مشکل سازی ترین قسمت های طراحی برای شماست ، دقت کنید منظورم از فضای سفید صرفا فضایی که پس زمینه سفید داشته باشه نیست ، بلکه این فضاها می تونه یه فضای خالی با پس زمینه آبی هم باشه ، اما منظور کلی ما فضاهای سفید توی طراحی ها هست .

فضاهای سفید بر خلاف عقیده خیلی ها که معتقدند فضای خالی یک معضل توی طراحی هست می تونه یه راه حل فوق العاده برای زیباتر کردن طراحی شما باشه ، استفاده درست از هر چیزی می تونه مفید باشه و فضاهای خالی هم از این قاعده مستثنی نیستند ، گاها می بینم طراحی هایی رو که سعی کردن تمامی فضاهای خالی صفحه رو پر کنن ، البته گفتم که استفاده درست مهمه ، مهم نیست که از فضای سفید خیلی استفاده کنیم یا کم استفاده کنیم ، بلکه استفاده باید به نوعی برازنده کار شما باشه ، اما منظور من از این دسته وب سایت ها اون طراحی هایی هست که بدون دلیل سعی کردن همه جا رو پر از رنگ کنن یا هر جوری شده یه آیتم حتی شده به دردنخور رو در جایی قرار می دن که فقط اون منطقه سفید نباشه ، زیاد توضیحی نمی دم چون اگه همچین وب سایتی دیده باشید متوجه می شید که چه قدر سردرگم شدید ، اصل کاربرد پذیری خیلی مهم هست ، این یه مقدمه ای بود روی فضای خالی ، حالا در ادامه یه توضیحی می دم بیشتر متوجه می شید .

 

نسبت فضا به متن :

مهم ترین اصل توی استفاده از فضای سفید حجم متن هست ، شما وقتی متن زیادی داشته باشید می تونید که همه رو به صورت پشت سر هم قرار بدید و هر پاراگراف رو بچپونید توی پاراگراف بعدیش ، این طوری شما با کمترین فضا تونستید بیشترین حجم رو به مخاطب نشون بدید ، اما آیا این روش شما درسته ؟ آیا واقعا خودتون می تونید متنی که قرار دادید رو یه بار از ابتدا تا انتها بخونید و آیا فکر می کنید مخاطب با دیدن متن همه متن رو خواهد خوند ؟ الان متنی که من نوشتم رو شما دارید به صورت یه خط در میان می خونید و یه اصل کلی رو ازش برداشت می کنید ، آیا واقعا از این سبک نوشته لذت می برید ؟

در حقیقت هدف ما از یه مارکتینگ موفق چیزی جز فریب دادن مشتری ها نیست ، پس باید این روش رو به نحو احسنت انجام بدید ، اگه شما یه بروشور رو توی خیابون بگیرید که صفحه اولش کلی متن و یه پس زمینه با رنگ خالی هست ، آیا اون رو توی جیبتون قرار می دید یا دورش می ندازید چون حوصله خوندن اون همه متن رو ندارید .

اما اگه یه بروشور بگیرید که صفحه اولش یه تصویر زیبا و چشم نواز با یه شعار کوتاه و نغز هست ، حالا چی ؟ مطمئنا با خودتون می گید چیز جالبیه ، شاید فرصت شد بعدا خوندمش ، توی طراحی هم ما با همین مسئله روبرو هستیم ، متن زیاد باعث دور شدن از هدف میشه ، پس سعی کنید تمامی معانی رو توی چند کلمه خالی کنید ، و البته نسبت متن به فضای سفید رو فراموش نکنید ، من خودم معمولا برای هر پاراگراف 2 پاراگراف فضای خالی در نظر می گیرم ، یعنی هر پاراگراف رو سه پاراگراف ببینیم ، مطمئنا متوجه خوانا تر شدن متن می شید .

اگه یه مثال خوب براتون بزنم تصویر زیر بهترین نمونه هست ، فقط کافیه یه لحظه به تصویر نگاه بندازید ، چشمتون به کدوم سمت متمرکز میشه ؟

مطمئنا به هیچ جا ، اولین اتفاقی که بعد از دیدن تصویر بالا برای شما می افته اینه که با استفاده از کلیک ماوس صفحه رو می بندید ، بدون این که هیچ محصولی رو ببینید ، حتی ممکنه اون محصول رو در هیچ جای دیگه پیدا نکنید اما چه فایده پیدا کردن چیزی که می خواید در این جا سخته .

اما هدف طراح صفحه از این کار چی بوده ؟ مگه غیر از این بوده که محتوای بیشتری رو به مشتری یا بیننده نشون بده ، اما آیا به نظر شما به هدفی که داشته رسیده ؟

مطمئنا خیر چون با این روش حتی همون چند محصولی که می تونست به نمایش بزاره رو هم از دست داده . در واقع اگه شما بخواید محصولی رو هم ببینید اصلا نمی دونید کجا باید کلیک کنید .

 

حالا می ریم سراغ یه مثال دیگه ، به این تصویری نگاه کنید .

شکی ندارم که از محصول اول تا آخرین محصول و حتی لوگوی سایت توجه شما رو به خودش جلب کرد ، تفاوت دو تا تصویر رو توی چی می بینید ؟ فضاهای خالی توی مورد دوم حتی توی قسمت سایدبار هم به خوبی رعایت شده و این باعث میشه که شما تمایل بیشتری برای دیدن محصولات داشته باشید ، حتی شاید دوست داشته باشید که از صفحات دیگه هم دیدن کنید ، البته نکته قابل توجه رو اگه دقت کنید تعداد محصولات هست ، توی تصویر دوم فقط چند تا تصویر کم تر هست ولی شیوه صحیح چینش باعث میشه که چشم شما کمتر سردرگم بشه و بعد از دیدن هر محصول سراغ محصول بعدی بره و حاشیه خیلی نازک اطراف تصویر و توضیح هر مصحول اون دو تا رو به هم پیوند داده و شما می دونید کدوم لینک مربوط به کدام صفحه است ، نتیجه این راحتی چیزی جز خرید محصول مورد نظر نیست .

 

ارزش محتوا :

علاوه بر حجم محتوای شما عامل مهم دیگه ارزش محتواست ، اینکه شما می خواید کدوم قسمت محتوا بیشتر مورد توجه قرار بگیره با فوکوس هدفمند می تونه موفقیت آمیز باشه ، مثلا وقتی شما قصد فروش یک محصول رو دارید نیازی نیست تمام اطراف رو پر از تصاویر و توضیحات اون محصول کنید ، یا حتی بهتر از آیتم های غیر معقول استفاده کنید .

این دفعه از مورد مناسب شروع می کنیم و بعد با مورد نامناسب مقایسه می کنیم ، تصویر زیر رو ببینید .

مطمئنا توی یه نگاه می تونید به من بگید که موضوع این سایت چی هست ، انگشتری که روی یک تصویر با پس زمینه مشکلی در یک فضای سفید و البته با یک دست بی رنگ قرار گرفته ، مطمئن باشید که اگه قصد خریدن انگشتر رو داشته باشید یه سری به منوی پایین می زنید و محصولات دیگه مثل لوازم آرایش و لوازم زینتی دیگه رو می بینید ، حتی شاید با وجود اینکه انگشتر نخواید ناخودآگاه به سمت پایین کشیده بشید و از اون منو برای دیدن بقیه محصولات استفاده کنید .

 

بعد از نگاه کردن به تصویر بالا یه خورده چشمتون رو از خستگی در آوردیم ، حالا به تصویر پایین نگاه کنید .

خوب الان می تونید به من بگید موضوع این وب سایت چی هست ؟ مطمئنم که می تونید اما نه به اون سرعت قبل و نه به اون راحتی ، اگه هنوز هم نفهمیدید باید بگم وب سایت بالا با موضوع کاشی های دیواری هست ، آره کاشی دیواری ، به دقت تصویر رو ببینید دوباره ، الان متوجه شدید درسته .

فضای وب سایت بالا و خصوصا تصویری که قرار دادن شما رو خیلی سر درگم می کنه ، مثلا شاید اول با این فکر برید که سایت فروش بوم نقاشی هست ، شاید هم نقاشی و شاید هر چیز دیگه ای به جز کاشی به ذهنتون خطور کنه ، علت این مشکل پر کردن فضاهای خالی با آیتم های هرز هست ، مثلا سه آیتم که در کنار تصاویر دیده میشه اصلا کاربردی ندارن ، علاوه بر اون طراح مجبور شده یه توضیح در مورد محصول قرار بده که خود توضیح هم تا چند ثانیه چشم رو گم می کنه ، در حالی که می شد با یه تصویر از یک اتاق به صورت سه بعدی و از سه رخ با کاشی های این مارک قرار داد و در یک چشم به هم زدن به مشتری نشون داد این جا چه سایتی هست .

می بینید که پر کردن فضای خالی با آیتم های نامربوط هم تاثیر زیادی داره توی طراحی پس سعی کنید روی هدف اصلی تمرکز کنید و اون رو بشناسونید تا اینکه با تصاویر بی خودی از هدف دور شید .

 

فضاسازی ریسپانسیو :

نکته دیگه ای که توی فضاهای سفید به ذهنم می آد طراحی سفحات توی حالت ریسپانسیو هست ، توجه کنید که ممکنه طراحی توی حالت عادی بسیار زیبا باشه ولی توی حالت ریسپانسیو ما رو از اون چیزی که خواستیم دور کنه ، یکی از مشکل ترین مباحث همین مورد هست ، یعنی شما باید توی حالت عادی طوری سفید رو تنظیم کنید که توی حالت ریسپانسیو هم بتونه کار خودش رو انجام بده ، معمولا توی این حالا از تکنیک RWD استفاده می کنن ، یعنی شما می تونید دو آیتم با محتوا رو توی یه فضای کاملا سفید پراکنده کنید ، بعد اون دو تا آیتم رو توی حالت ریسپانسیو به شکل دو تا آیتم جدا در بیاریم و بالا و پایین هم قرار بدیم ، خلاصه خیلی سخت نیست وقتی که یاد بگیرید ، ولی مفوم پیچیده ای داره و یادگیریش یه خورده سخت هست .

یه مثال هم توی این مورد براتون می زنم که به چشم ببینید ، بالاخره شنیدن کی بود مانند دیدن .

تصویر بالا رو ببینید که چه طور آیتم ها قرار گرفتن ، کنار هر کدوم یه مقدار فضای سفید هست که چشم رو بالانس می کنه .

حالا به تصویر پایین که نمونه همون سایت در حالت موبایل هست دقت کنید .

می بینید که توی این طرح حتی از خود آیتم ها زده شده که اون فضای خالی اطرافش کم نشه و اسنجام طرحش باقی بمونه . خیلی نمی تونم در این مورد دقیق توضیح بدم چون قرار بود این یه مقاله کوتاه باشه اما خودش خیلی طولانی شد . انشالله یه مقاله دیگه در اون زمینه هم در خدمتتون خواهم بود .

ممنون از این که توی این 1978 کلمه با ما همراه بودید ، امیدوارم تونسته باشم تجربیاتم رو به طور صحیح در اختیارتون قرار داده باشم .

منبع : وب کافه

 

شعر اعترافات تریاک و عاقبت معتادان

 

 منم تریاک  هم درمان هم درد

دوای درد معتادان ولگرد

ولی درد خودم درمان ندارد

دوائی بهتر از زندان ندارد

چنان من نعشه میسازم خماران 

 تمام سینه ها را دود باران

نه پندارید بنده ناتوانم

هزاران رستم از پا در میارم

منم در پیش من معنا ندارد

محبت در کنار م جا ندارد

اگر شیری

اگر تو هستی هرکول

اگر تو داری میلیون ها تومن پول

دو زانوی تو پیش من زمین است

سرانجامت سیاهی در کمین است

اگر تو عاشقی همچو فرهاد

در آخر میبرم شیرینت از یاد

دو دستان نیازت پیش مردم

شود مرد انگی و هیبتش  گم

زمانی میرسد تنها و غمگین

که کل هستیش  را برده پایین

هر آن  شیری   که دودم سیر خورده

شده همچو شغالی تیر خورده

من از فرعون  و هیتلر بدتر هستم

من از هر کافری  کافر تر هستم

جوانان زیادی  روزگاران

به پای  بنده گشتن تیر باران

بسی از دست  من دیوانه گشتن

بسی بی خانه و کاشانه گشتن

بسی آواره کردم کودکان را

 بسی یچاره کردم من  زنان  را

بسی پیوندها از هم گسستم

هزاران قلب کودک را شکستم

تو همچو کوه باشی موم سازم

سرانجام تورا من شوم سازم

هر انسانی که با من یار باشد

به جز من پیش هر کسی خار باشد

شبش بیدارو روزش خواب باشد

شب و روزش  همه  بی تاب باشد

همیشه خسته و دل گیر باشد

شود تنها وتک گر شیر باشد

نه فکر همسرو فرزند باشد

نه فکر دلبرو دلبند باشد

نه دیگر ثروت اموال دارد

نه یک لحظه دگر احوال دارد

به پیش دوست و دشمن خار باشد

میان جمعیت سربار باشد

بسی افراد را ولگرد کردم

بسی سیمای  خوش  را زرد کردم

جنایت های  نامحدود کردم

بسی سرمایه ها را دود کردم

سراسر خانمان سوز پلیدم

زه خود  بدتر دگر چیزی ندیدم

من استعمار غربم ای عزیزان

برانیدم دگر از خاک ایران

همیشه با نشاط و شاد باشید

همیشه خرم آزاد باشید

اگر تو مردی  و حرفم را شنیدی 

زه من بگذر   شتر دیدی ندیدی

 

کسب و کاری برای مغازه پدری

مشاوره شغلی
کد مطلب: 19192
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۶ شهریور ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۳۰
 
معمولا راه اندازی یک کسب و کار ارتباط مستقیمی با توانمندی ها، علایق و زمینه های مرتبط کاری شما دارد.
 
 
اگر قصد دارید کسب و کار جدیدی راه بیندازید، ابتدا باید به ۳ سوال پاسخ دهید 
در قسمتی از خانه پدرمان مغازه ای کوچک در حدود 15 متر (یک اتاق 3 در 5) وجود دارد که در گذشته برای آن پروانه تجاری گرفته است. پدرمان را راضی کردیم که مغازه را به من و برادرم اجاره دهد. به نظر شما چه کسبی راه بیندازیم بهتر است؟
این که در مغازه خود چه کسبی راه بیندازید به عوامل زیادی بستگی دارد. معمولا راه اندازی یک کسب و کار ارتباط مستقیمی با توانمندی ها، علایق و زمینه های مرتبط کاری شما دارد. پس از یافتن موقعیت شغلی مناسب، یافتن محیطی مناسب برای آن حرفه امر مهمی است که نیازمند صرف انرژی و زمان کافی است. این که شما ابتدا محیط را(به ناچار) انتخاب کرده اید، حکایت دوختن یک کت برای دکمه است. اما با این وجود با یافتن خدمات مناسب برای عرضه در آن محل می توان کسب و کار پر رونق و موفقی به راه انداخت.

۳ سوال که باید به آن ها پاسخ دهید
ابتدا باید تکلیف موارد زیر را مشخص کنید:
1. توانایی و علایق شخصی تان : از همین حالا شروع کنید؛ قلم و کاغذ بردارید، بنویسید به چه کسب و کارهایی علاقه دارید و پس از تکمیل یک فهرست کامل موارد پیش رو را با آن ها بسنجید.
الف- اگر تمایل دارید یک کسب و کار تولیدی راه بیندازید، توجه داشته باشید که برای این مدل کارها، به مهارت و تجربه بیشتری نیاز دارید زیرا محصول، یا خدمتی که به مشتری ارائه می دهید باید از لحاظ کیفی مناسب و همچنین دارای مزیت رقابتی باشد. به عنوان نمونه می توان به اغذیه فروشی و قنادی اشاره کرد.
ب- حرفه های مبادله ای نسبت به گروه اول ساده تر است. در این مشاغل، جنسی را از فردی به صورت کلی می خرید و به صورت جزئی می فروشید اما باید برای فروش محصول روابط عمومی و ارتباطات قوی داشته باشید زیرا رقیبان شما در این نوع کسب و کارها بسیار بیشترند و شما نیز از مزیت رقابتی چندانی برخوردار نخواهید بود. اگر تصمیم به کار فروش گرفتید، توصیه ما اخذ نمایندگی (ترجیحا انحصاری) از برندهای متداول و معروف است. این کار برای شروع بهترین کار است زیرا وظیفه تبلیغات و همچنین برند سازی محصولات را خود شرکت های مادر بر عهده دارند. همچنین در برخی موارد خودشان اقدام به آموزش شما خواهند کرد.

2. سرمایه ای که برای شروع کار در نظر گرفته اید مسئله اساسی دیگر میزان سرمایه شماست. شما چه میزان سرمایه به صورت نقد در اختیار دارید؟ کارآفرینان برتر جهان همیشه به این نکته اذعان می کنند که در راه انداختن یک کسب و کار مناسب پول آخرین مشکل است.اگر سرمایه کمی دارید و شغل مورد نظرتان سرمایه بیشتری را می طلبد، توصیه اکید من این است که به سراغ کسب و کارهای دیگر نروید! و اتفاقا با تامین مالی و یافتن سرمایه گذار همان کاری را که به آن اعتقاد و اعتماد و همچنین علاقه دارید راه بیندازید. 
دقت داشته باشید که برخی مشاغل به سرمایه های نقدی بیشتری نیاز دارد. وقتی شما صاحب یک سوپر مارکت هستید هر چقدر هم که کوچک باشد باید اجناس بسیاری در آن داشته باشید زیرا مزیت رقابتی چنین کسب و کاری همین کامل بودن اجناس است و اگر نتوانید همه نیازهای مشتری را برآورده سازید به مرور مشتریان خود را از دست می دهید. اما با این حال مشاغلی وجود دارد که به واسطه گردش مالی سریع سرمایه کمتری را برای شروع می طلبد، به عنوان مثالی ملموس می توان به مغازه های پروتئینی (سوسیس و کالباس) اشاره کرد.

3. محله ای که مغازه در آن واقع است : مغازه شما کجاست؟ موقعیت مکانی مغازه شما و مغازه ها و محیط های اطراف آن در انتخاب نوع کسب و کارتان اهمیت بسیار زیادی دارد مثلا اگر مغازه شما نزدیک یک دبستان است برای فروش لوازم التحریر مناسب است. اگر نزدیک دانشگاه هستید، انتشارات و فتوکپی مشتری زیادی دارد. این که اطراف شما چه مغازه هایی وجود دارد نیز در انتخاب نوع کسبتان اهمیت ویژه ای دارد. برخی مغازه ها مکمل یکدیگرند و وقتی کنار هم قرار می گیرند یک بازار محلی را ایجاد می کنند که با همین تجمع به فروش هم کمک می کنند. به عنوان نمونه اجتماع مغازه های سبزی فروشی، سوپر مارکت، پروتئینی و نانوایی، مجموعه مکملی را تشکیل می دهد.پس محیط اطرافتان را خوب بررسی کنید و در مورد محله خود اطلاعات کافی کسب کنید. 
مغازه های اطراف را شناسایی و سعی کنید نیاز های محله خود را برای یک کسب و کار جدید بسنجید. کشف کنید که در محله شما جای چه مغازه ای خالی است. البته برای شما شناسایی محله و مغازه های اطراف و حتی مردم آن کار ساده ای است چون خانه پدری تان آنجاست.وقتی بررسی هایتان را انجام دادید و به سه سوال مطرح شده پاسخ دادید، فهرستی از حرفه هایی که برای مغازه خود مناسب می دانید تهیه کنید چه از نظر فضای داخل مغازه و چه محیط اطراف و موقعیت آن.در میان این فهرست، مشاغلی را که با روحیات شما سازگار است و فکر می کنید از پس آن بر می آیید انتخاب و فهرست جدیدی تهیه کنید.

اول کارآموزی بعد کسب درآمد
به خاطر داشته باشید که برای شروع یک کسب و کار بهتر است مدتی در آن حرفه، کارآموزی کنید. شروع یک کسب و کار بدون تجربه، کاری پر ریسک است. از تجربیات افرادی که در این حرفه مشغول به کارند، استفاده کنید؛ مدتی در کنارشان شاگردی کنید و از آنان فوت و فن های کار را بیاموزید.
به یاد داشته باشد که شما هیچ کاری را از بدو تولد به طور ژنتیکی نیاموخته اید و در این مسیر نیز غرور را از خود دور کنید زیرا هر شغل، هر چند ساده باشد نیاز به آموزش دارد.قرار نیست چیزی را دوباره اختراع کنید از راه های رفته و خطاهای دیگران درس بیاموزید و سپس با اطمینان کسب و کارتان را شروع کنید. آن زمان است که به کارتان ایمان پیدا می کنید و می دانید که بی گدار به آب نزده اید. از هم اکنون شروع کنید و فرصت ها را از دست ندهید. 

خراسان

می خواهید شادتر باشید؟

 می خواهید شادتر باشید؟ دوست دارید زندگی آرام تر و بهتری را تجربه کنید؟ اگر چنین هدفی دارید و می خواهید اوضاع زندگی تان را بکلی تغییر دهید، باید بعضی​عادت های غلط را برای همیشه ترک کنید و آنها را کنار بگذارید. معمولا همه به این بخش قضیه بیشتر توجه می کنند و با حذف کارهای غلط می خواهند به شادی برسند. در حالیکه کارهایی هم هست که برای شادتر بودن، هیچ وقت و در هیچ شرایطی نباید از برنامه زندگی ما حذف شود. اگر می پرسید کدام کارها را نباید هیچ وقت کنار گذاشت،  با ما همراه باشید:



1. هر روز کمی قدم بزنید و در هوای تازه نفس عمیق بکشید. به صدای طبیعت گوش کنید و اجازه دهید طراوت و تازگی طبیعت، شما را آرام و شاد کند. یکی از مسائلی که باعث می شود بی انرژی و بی انگیزه زندگی را بگذرانیم، همین دور ماندن از طبیعت و زیبایی های طبیعی است. پس تا می توانید به طبیعت بروید و از این فرصت ها استفاده کنید.
 


2. از آنچه نمی شناسید و تاکنون تجربه اش نکرده اید، نترسید و اجازه دهید گاهی روحیه ماجراجویی شما را راهنمایی کند. بد نیست بعضی وقت ها کارهایی را انجام دهید که دیگران تصور می کنند توانایی اش را ندارید و خودتان هم به دلیل نگرانی و ترس سراغش نمی روید اما از نظر عقل و منطق می دانید که انجام این کار ممکن است.
 

3. همیشه و با همه افراد مهربان باشید. خیلی وقت ها ممکن است به اشتباه تصور کنیم مهربان بودن و خوبی کردن به ضررمان خواهد بود اما هیچ چیز به اندازه تقسیم عشق و محبت با دیگران نمی تواند به شما کمک کند تا زندگی شادتری داشته باشید.
 

4. از راستگویی و بیان حقیقت نترسید؛ حتی اگر به ضررتان باشد. وقتی به راستگویی عادت کنید، زندگی بهتری خواهید داشت.
 

5. گاهی ممکن است برای انجام کارها و وظایفی که دارید، گیج شوید و نتوانید بدرستی تصمیم بگیرید. در این مواقع اگر کمک گرفتن از دیگران را نشانه ضعف و ناتوانی بدانید، کارها سخت تر می شود. برای همین می گویند کمک گرفتن از افراد نه فقط نشانه ضعف نیست که حتی می تواند به داشتن زندگی بهتر کمک کند.
 

6. همیشه امیدوار باشید و هیچ وقت نگذارید ناامیدی شما را از زندگی کردن باز دارد. مهم نیست چه امید و آرزویی دارید، همین که بتوانید همراه با امید زندگی کنید و منتظر تغییری برای بهبود زندگی باشید، کافی است.
 


7. اگر می خواهید شاد باشید، همیشه لبخند بزنید. به خودتان که نگاه می کنید، حتماً لبخند روی لبتان باشد. در خیابان، فروشگاه، مهمانی، محل کار و هر جایی که هستید، لبخند را فراموش نکنید.
 

8. به دیدن عزیزانتان بروید و گاهی به آنها سربزنید. همین که افرادی در زندگی تان حضور داشته باشند که به آنها توجه کنید، برای شما کافی است و احساس خوبی برای شما ایجاد می کند.
 

9. به بدن تان اهمیت دهید و هر روز کمی ورزش کنید. فعالیت جسمی نه فقط به نفع سلامت جسم تان است که روح و روان تان را هم آرام می کند و شادی بیشتری به همراه دارد.
 


10. اهداف کوچک و بزرگی برای زندگی تان تعریف کنید و همیشه به دنبال آنها باشید. زیرا زندگی بدون هدف و انگیزه، خسته کننده است و احساس شادی و خوشحالی را از بین می برد.
 

دمنوش بادرنجبویه

دمنوش بادرنجبویه

 
دمنوش بادرنجبویه
دمنوش برگ بادرنگبویه یا بادرنجبویه (Melissa officinalis):
بی تردید این یکی از بهترین دمنوش های روزانه برای افسردگان است، البته در افسردگی تدابیر درمانی باید به صورت کامل و جامع و طی مدت زمان کافی و با ویزیت های دوره ای انجام شود، ولی نوشیدن این دمنوش را برای کمک نسبی به بیماران می توان توصیه کرد.
به بیان حکیمان ایرانی، بادرنجبویه در تقویت قلب و مغز و پاکسازی این دو عضو حیاتی گیاه سودمندی است.
نکته مهم این است که هنگام خرید آن باید بسیار هوشیار باشید زیرا متاسفانه در بسیاری از عطاری ها به جای برگ بادرنجبویه، اشتباهاً برگ گیاه دیگری عرضه می شود!

مشخصۀ برگ بادرنجبویه اصلی این است که اگر آن را کف مال کنید و ببویید، بوی لیمویی لطیفی از آن به مشام می رسد.

مقدار و روش مصرف:
روزی دو بار، هر بار حدود 5 گرم از برگ بادرنجبویه را در قوری چینی ریخته، با یک لیوان آب جوش به مدّت 15 دقیقه روی بخار دم کنید. سپس تا گرم است آن را صاف کرده با کمی عسل یا نبات سفید یا نبات زعفرانی واقعی، یک ساعت پیش از غذا یا دو ساعت پس از غذا بنوشید.
به یاد داشته باشید که اکثر نباتهای زردرنگ زعفرانی نیستند حتی اگر در میان آنها رشته ای از کلالۀ زعفران هم دیده شود!

منع و احتیاط مصرف:
مصرف برگ بادرنجبویه در مبتلایان کم کاری تیروئید مجاز نیست. در بارداری نیز به خاطر اثرات منقبض کنندۀ رحمی و اثرات ضد تیروئیدی اش بر روی جنین نباید مصرف شود.