جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

مسجد چشمنوازجورجیر

مسجد چشمنوازجورجیردر محله حکیم اصفهان، در ضلع شمال غربی مسجد حکیم، با سردر آجری زیبایی مانندپرده‌ای خیال‌انگیز در پیش دید‌گان آدمی به چشم‌نوازی برخاسته و در هر گوشه‌اش نقشی از خاطر کمال‌طلب آدمی را به تصویر کشیده است. مسجدی که کار ساخت آن در دوره وزارت «صاحب اسماعیل عباد» وزیر مویدالدوله و فخرالدوله دیلمی در نیمه دوم سده چهارم هجری قمری به پایان رسید و در پی حمله خانمان‌سوز مغول به ایران، بجز همین سردر، بقیه ویران شد. سردر با شکوه به عنوان نمونه‌ای عالی از هنر معماری دوران دیلمی، تنها بازمانده مسجد جورجیر است که برایمان به یادگار مانده است.  سردر جورجیر یکی از قدیمی‌ترین بناهای تاریخی دوره دیلمی و نمونه بارز آجرکاری و گره سازی به سبک رازی از آن دوره است و قدیمی‌تر از گنبد تاج‌الملک در مسجد جامع عتیق اصفهان به عنوان نمونه‌ای از هنر آجرکاری با سبک رازی از دوره سلجوقیان است. این سبک که از ری برخاسته، مبنی بر استفاده از آجر در ابعاد کوچک برای ایجاد نقوش مختلف هندسی در کالبد بنا و تزیین چشمگیر آن بوده است. در سردر جورجیر، هنر آجرکاری در بخش‌های سازه‌ای و تزئینی به قوت و استادانه در دل یکدیگر به کار رفته است.نقوش یگانه به‌کار رفته در سردر جورجیر آمیخته‌ای است از طرح‌های خطی هفت شاخه، کتبیه های کوفی، طرح‌های گل و برگ، شمعدان‌های سه‌شاخه، نقوش پایه شمعدان، نقش لاله‌گون، طرح‌های هندسی، نقش‌هایی شبیه حروف عبری و پهلوی، شمسه هشت، درخت و  پرنده، غنچه‌های محدب، نقوش گیاهی بال‌مانند، تزیینات زنجیری، شمعدان هفت شاخه، و گل‌های سه‌پر لاله‌مانند که هر یک هماهنگ با دیگر نقوش در جای خود نشسته‌اند.شاخص‌ترین ویژگی سردر جورجیر یک قوس شکنج یا کنگره‌ای بزرگ یازده‌پر بر فراز آن است که در نوع خود بی‌نظیر است و پشت‌بغل‌های آن با نقوش چلیپای ایرانی تزئین شده است. نمونه‌های کوچک‌تری از این کمان شکنج را با پنج‌پر بر فراز دو تاق‌نمای کوچک‌تر در دیواره‌های جانبی سردر می‌توان دید که در بالا و پایین شبدری پنج‌پر آن‌ها، نقوش شمسه هشت و نقوش شبیه حروف الفبای پهلوی و عبری به کار رفته است که نشانه‌ای از توجه سازندگان بنا به نمادهای ادیان گوناگون است.  از کتیبه سردر دیلمی جورجیر که به خط کوفی گچ‌بری شده بود.از پایین تا بالای فرورفتگی دیوار سمت راست بیرونی سردر، پنج جفت نقش شمعدان‌مانند تکرار شده است که در بالای هر هفت نقش شمعدان، کتیبه ای مستطیل شکل دربرگیرنده عبارات قرآنی به خط کوفی دیده می شود. در هر نقش شمعدان مانند، در طرفین یک شاخه اصلی، سه جفت شاخه با زاویه شکست 90 درجه بر روی هم جاگرفته و لبه بالایی شاخه‌های دوم و سوم با گردشی نرم به بیرون خمیده شده است.ر پایین دیوار بیرونی چپ سردر، نقش دو جفت پرنده در دو ردیف (چهار پرنده) به نشانه چهار پدیده طبیعی نماد زندگی در فلسفه ایران باستان، در زیر یک درخت به چشم می خورد که به نظر می رسد تکرار نماد درخت زندگی و الهام گرفته از معماری ایرانی پیش از اسلام به ویژه معماری دوران هخامنشی و ساسانی باشد. یکی دیگر از نقوش جالب توجه دیوارهای جانبی، نقوش گیاهی تداعی کننده بال شاهین، پرنده نماد قدرت در ایران باستان و همچنین یادآور نماد فروهر است.در دو طرف بالای درگاه ورودی و داخل نیم‌گنبد، دو پیلپوش متقارن پوشیده از نقوش گیاهی و هندسی هستند. این بنا در ۱۳۱۳ش به شماره ۲۲۳ به ثبت آثار ملی رسید

یادی از 17 دی سال 1356، قیام انقلابی زنان مشهد علیه حکومت پهلوی :غلامرضا آذری خاکستر

هفدهم دی‌ماه 1356 در تاریخ انقلاب اسلامی برای شهر مشهد فصلی جدید محسوب می‌شود؛ زیرا در این روز تعدادی از زنان مسلمان مشهد برای نخستین‌بار علیه حکومت پهلوی دست به اعتراض زدند. حضور زنان در این اجتماع سیاسی نوعی اعتراض به تشکیلات حکومت پهلوی و درخواست آزادی زنان دربند بود. هرچند به‌خاطر مسائل امنیتی و کنترل مطبوعات، این موضوع در مطبوعات چندان بازتاب نیافت، اما حضور زنان در این راهپیمایی سرآغازی برای مبارزات مردم شهر مشهد قلمداد می‌شود.


در پی فعالیت‌های مؤثر مدرسۀ اسلام‌شناسی و حمایت سایر مدارس علمیۀ بانوان، زنان مشهد با به دست گرفتن قرآن و پلاکارت به یک راهپیمایی آرام اقدام کردند. مأموران دولتی با حمله به صفوف زنان و ضرب و شتم آنها، هفده نفر از آنان را دستگیر و به کلانتری شماره پنج مشهد اعزام کردند.


آیت‌الله شیخ‌ابوالحسن شیرازی نخستین راهپیمایی بانوان علیه رژیم ستم شاهی را در مشهد ساماندهی کرد. علاوه‌براسناد و مدارک منتشر شده راجع به نخستین راهپیمایی زنان در مشهد، بخشی از خاطرات شاهدان این موضوع می‌تواند سرآغازی برای پژوهش در این زمینه باشد. خانم صدیقه مقدسی (دختر آیت‌الله شیرازی) از جمله افرادی بوده که در این ماجرا دستگیر و بازداشت ‌شده است. وی به‌صورت گذرا به این موضوع اشاره کرده و بدون پرداختن به دلایل راهپیمایی و اثرات این حرکت در مشهد، فقط مسئلۀ دستگیری خود را عنوان کرده است . (1)
" هوا سرد بود، برف هم می‌آمد. من و خانم اسکویی صبح زود پرچم بر می‌داشتیم و می‌رفتیم جلوی کوچۀ چهارباغ می‌ایستادیم. خانم‌هایی که می‌آمدند و عبور می‌کردند متوجه می‌شدند که راهپیمایی است. 17دی 1356 عده‌ای از بانوان اسلام‌شناسی مشهد قرار بود راه بیفتند و راهپیمایی کنند. این راهپیمایی در واقع علیه عده‌‌ای از خانم‌هایی بود که هر سال به‌مناسبت 17 دی (روز کشف حجاب)، تاج گل می‌بردند و به مجسمۀ رضاشاه تقدیم می‌کردند. در این روز قرار بود یک تعداد از خانم‌ها از فلکه آب راه بیفتند. من هم به فلکۀ آب آمدم، دیدم تعدادی خانم چادرمشکی بدون هیچ پرچمی نشسته‌اند و یا راه می‌روند.
من رفتم جلو وگفتم: راهپیمایی از اینجاست؟ گفتند: بله
بالاخره تا وقتی که شدیم پانزده نفر. آهسته، آهسته حرکت کردیم و کم کم پرچم باز کردیم که نوشته بودند «ما زنان ایران این روز را روز شومی می‌دانیم». آن روز زنان زیادی جمع شدند و جمعیتی گرد آمد به نظرم حدود دویست‌ یا سیصدنفر می‌شدیم. نزدیک بازار سرپوشیده که رسیدیم از دور دیدم ماشین‌های ارتشی به‌سوی ما می‌آیند. به آن خانم‌هایی که در میدان شاه جمع شده بودند خبر رسانده بودند، خانم‌های محجبه دارند با چوب و چماق می‌آیند، آنها ترسیده بودند. گفته بودند، ما از اتوبوس پیاده نمی‌شویم و به آقایی که همراهشان بود گفته بودند: این تاج گل ها را ببرید ما پیاده نمی‌شویم. به آنها گفتند، ما دورتادور مجسمه را پلیس گذاشته‌ایم و کسی این جا نیست. خانم‌ها با ترس و لرز پیاده شده، گلها را روی مجسمه قرار داده و سریع رفته بودند.
نزدیک چهارراه خسروی که رسیدیم، دیدم نیروهای نظامی پیاده شدند. خانم‌ها همان طور جلو می‌رفتند. من هم داخل جمعیت بودم. تعدادی از زن‌ها را گرفتند. آنها داد می‌زدند، مردم دست از استقامت برندارید. آنها را انداختند داخل ماشین.
یکی از آن کسانی که دستگیر شد، خانم مقدسی دختر آقای شیرازی بود. از آن جمعیت یکی دو نفر مرگ بر شاه می‌گفتند. نظامیان هم زنان را با باطوم می‌زدند. مأموران به سوی تظاهرکنندگان حمله کردند و زن‌ها را با باطوم می‌زدند و وقتی به پرچم رسیدند آن را پاره کردند.
من زدم رفتم توی بازار سرشور، همان‌طور که می‌دویدم لنگه کفشم افتاد. با خودم گفتم برگردم لنگه کفش را بردارم زشت است و از طرفی باید این کاسب‌ها هم نفهمند. چون هنوز تعدادی ازبازاری‌ها موافق این نوع حرکت‌ها نبودند. آنها می‌گفتند: به زن چه که بیاید و داخل خیابان دادوبیداد را بیندازد؟
خلاصه دوان‌دوان به خانه رسیدم. خانم طه گفتند: چی شده؟ از کجا می‌آیی؟ گفتم جریان این است و این اتفاق افتاده. هنوز ننشسته بودم، تلفن زنگ زد. گفتند: خانم دختر من را بردند شما‌ها خبر ندارید. خانم‌ها را جمع کنید بریم خونه سیدمحمد شیرازی آنجا تحصن کنیم. گفتم: خیلی خوب و دعوت کردیم از چند خانم که برای تحصن به منزل آقای شیرازی برویم.
کفش‌هایم را عوض کردم و رفتیم برای تحصن به منزل آقای شیرازی. این حرکت خیلی خوبی بود. خیلی از خانم‌ها آمده بودند. اول داخل حیاط بودیم. بعد خانم‌ها رفتند داخل اتاق‌ها و آقایان آمدند داخل حیاط. حیاط آن زمان را با چادر پوشانده بودند. کم‌کم علما آمدند. آقای شیرازی، آقای تهرانی و آقای فلسفی هم آمدند.
آقای شیرازی داد می‌زد: «دختر من را بردند داخل ساواک، شما این جا نشستید، مذاکره می‌کنید». خانم‌ها هم داد و بیداد می‌کردند. آن شب ما تحصن کردیم نزدیک سحر بازاری‌ها برنج آوردند و برنج پختند و بین مردم تقسیم کردند. نزدیک‌های اذان صبح بود که زنان دستگیر شده را آزاد کردند و خانم‌ها تحصن را پایان دادند.
خانم مقدسی را زیاد شکنجه نکرده بودند، ولی آن دختری را که شعار می‌داد، خیلی با باطوم زده بودند. بدنش هم ورم داشت و بستری بود. ولی بی‌احترامی به آنها نکرده بودند و اینها هم گفته بودند ما حجاب را می‌خواهیم، گفته بودند مبارزه با بی‌حجابی می‌کنیم هر‌کس می‌خواهد باشد..(2). 
به گفتۀ خانم فاطمه اعتمادی، موضوع راهپیمایی زنان مشهد در 17 دی‌ماه 1356 نوعی دل و جرئت دادن به مردها بوده است. طبق روایتی چون مردها می‌ترسیدند و گفتند : «زنها را راه بیندازیم تا مردها به غیرت بیایند» در واقع راهپیمایی زنان در این روز را یک نوع تشویق ودادن شجاعت به مردان برای حضور پررنگ در سایر حوادث می‌دانند.
رمضانعلی شاکری در شرح چگونگی این واقعه آورده است: 17دی ماه 1356/27محرم 1398، امروز از جانب حدود 120تن از بانوان اسلامی مشهد که اکثرشان دانشجو بودند، به‌منظور اعتراض به مراسم هفده دی (سالگرد کشف حجاب) که همه‌ساله در میدان شهدا (مجسمۀ سابق) برگزار می‌شد،(3)  وارد خیابان‌های شهر شده و راهپیمایی را از خیابان‌های بازرگان (خسروی‌نو سابق) و آزادی (شاهرضای سابق) و خیابان شهدا (نادری سابق) شروع کردند و به قصد ورود به میدان شهدا حرکت خود را ادامه دادند. در موقع حرکت شعار نمی‌دادند و شعارشان را روی پردۀ سفید نوشته بودند: «ما زنان خراسان، آزادی خواهران دربند را خواهانیم». نزدیک میدان شاه سابق، ماشین‌های نفر بر پلیس راه را بر تظاهرکنندگان بسته و با حملات خود آنان را پراکنده ساختند.
به‌قرار اطلاع پلیسی، در کوچۀ نو، جنب ادارۀ ثبت سابق، عده‌ای از بانوان تظاهرکننده را تعقیب می‌کرده‌اند که در این تعقیب، متجاوز از هفده‌تن از بانوان به پاخواسته دستگیر و بقیه پراکنده می‌شوند. آن‌گونه که شنیدم، بانوان دستگیر شده را به کلانتری پنج می‌برند و سخت مورد تحقیق و ایذا و شکنجه قرار می‌دهند. در هفته‌های بعد با اقدامات روحانیون مشهد، دستگیر شدگان آزاد می‌شوند. به اعتقاد صاحب‌نظران، این قیام علنی و دلیرانۀ بانوان اسلامی مشهد در ایام اختناق، اولین ضربه‌ای بود که در شهر مشهد، دستگاه استبداد و نظام حاکم را نسبت به بیداری و حرکت مردم مسلمان ایران هشدار داد .(4)

به‌نظر می‌رسد، به‌واسطۀ جو امنیتی حاکم بر رسانه‌ها، این حرکت انعکاس صحیحی در مطبوعات آن زمان نیافته است.روزنامه آفتاب شرق سه روز پس از واقعه راهپیمایی زنان مشهد در روز 17دی ماه 1356 چنین توصیف کرده است:

 

در ساعت ده بامداد پریروز، هنگامی‌که مراسم روز هفده دی در میدان شاه مشهد ادامه داشت، حدود یکصد زن چادری که در میان آنها سه مرد نیز دیده می‌شد، درحالی‌که از خیابان نادری به‌سوی میدان شاه می‌رفتند، شعارهایی علیه این روز سر می‌دادند و شعارپارچه‌ای نیز حمل می‌کردند. بلافاصله، مأموران پلیس و انتظامی مداخله کرده و عده‌ای از زن‌های چادری و تظاهرکننده و سه مردی که به ظاهر کارگردان این تظاهرات بودند، به‌وسیلۀ مأموران بازداشت شدند. این‌گونه تظاهرات ضد اجتماعی که مغایر با شئون پیشرفت‌های مملکتی و مردمی است، موجب تآسف است؛ زیرا جوامع امروزی قادر نیستند با حذف زن از فعالیت‌های اجتماعی، نیمی از نیروهای خود را نادیده بگیرند


روزنامه خراسان نیز شش روز پس از این راهپیمایی با درج خبری به این موضوع چنین اشاره کرده است:

 

«اعضای سازمان زنان خراسان، طی اجتماعی در سالن این سازمان، تظاهرات گروهی از زنان مجهول‌الهویه را در 17 دی‌ماه 1356 در مشهد، در مخالفت با نهضت آزادی زن ایرانی محکوم کردند. در این اجتماع، نخست دبیر سازمان زنان خراسان، در سخنانی با اشاره به این تظاهرات که هم زمان با برپایی مراسم بزرگداشت روز هفدهم دی‌ماه در میدان شاه مشهد در خیابان نادری این شهر انجام شد، اظهار داشت ما زنان ایران که پنجاه‌درصد نیروی فعال مملکت را تشکیل می‌دهیم، از انقلاب اجتماعی ایران بیش از هر طبقۀ دیگر بهره گرفته‌ایم و ازاین‌رو در پاسداری از این موهبت، برای خنثی کردن تبلیغات سوء بیگانگان، به‌شدت مبارزه خواهیم کرد

غلامرضا آذری خاکستر

http://ohwm.ir/show.php?id=2520

اللهم صلی علی محمد و آل محمد

 

ماه فرو ماند از جمال محمد (ص)

سرو نباشد به اعتدال محمد (ص)

قدر فلک را کمال و منزلتى نیست

در نظر قدر با کمال محمد (ص)

وعده دیدار هر کسى به قیامت

لیله اسرى شب وصال محمد (ص)

آدم و نوح و خلیل و موسى و عیسى

آمده مجموع در ظلال محمد(ص)

عرصه گیتى مجال همت او نیست

روز قیامت نگر مجال محمد (ص)

و آن همه پیرایه بسته جنت فردوس‏

بو که قبولش کند بلال محمد (ص )

همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد

تا بدهد بوسه بر نعال محمد (ص )

شمس و قمر در زمین حشر نتابد

نور نتابد مگر جمال محمد (ص )

شاید اگر آفتاب و ماه نتابد

پیش دو ابروى چون هلال محمد (ص)

چشم مرا تا به خواب دید جمالش

خواب نمى‏گیرد از خیال محمد (ص )

سعدى اگر عاشقى کنى و جوانى

عشق محمد(ص) بس است و آل محمد(ص) 

از نگاه دوربین شما(1)

بخش جدیدی در وبلاگ تحت عنوان از نگاه دوربین شما راه اندازی شده است . در این بخش، تصاویر ارسالی شما عزیزان در موضوعات مختلف و متنوع( مانند طبیعت و مراسمات محل مثل محرم و عید و...) در این وبلاگ با نام خودتان نمایش داده میشود. در در ضمن از بین این عکسها، برای نمایشگاه سال آینده چند تصویر انتخاب خواهد شد. شما عزیزان میتوانید تصاویر خود را از طریق ایمیل این وبلاگ یا به هر طریقی مانند صفحات مجازی از طریق فیس بوک و وایبر و ... به دست ما برسونید. در ضمن الزامی نیست که تصاویر مختص مته کلا باشد. از هر شهری و از هر موضوعی عکس گرفتید در صورت تمایل به آدرس های زیر برایمان ارسال کنید.

facebook: Hsn Aziz

mobile: 0911298434

در اولین پست این بخش عکسهایی را که با دوربین پسر دایی عزیزم دکتر علیرضا قربانی(فرزند حاج جبرییل قربانی) ثبت شده است را برایتان به نمایش خواهم گذاشت. این تصاویر با موضوعات طبیعت است  که واقعا زیباست.

تماشای این تصاویر را از دست ندهید...

امامزاده سید جلال الدین واقع در روستای پاشاکلا

...................................................................................................................................................................

به ادامه مطلب بروید.

پیامبر خدا (صلی الله علیه و‌آله) :


المَرءُ عَلی دینِ خَلیلِهِ فَلیَنظُرْ أحَدُکُم مَن یُخالِلُ


آدمى بر آیین دوست خود است؛ پس هر یک از شما مراقب باشد که با چه کسى دوستى مى‌کند

 

Man is influenced by the faith of his friends; be careful of whom you associate with.

بحارالأنوار: 74 / 192