جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

جوان

اخبار جدید ورزشی و اقتصادی، مطالب تفریحی، عکس های جدید و با کیفیت، آهنگ شاد و غمگین، موزیک ویدیو و فیلم

تکذیبیه

 
وزارت آموزش وپرورش با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد :تکذیب خبر« پیشنهاد قانونی شدن تنبیه بدنی »
وزارت آموزش وپرورش با صدور اطلاعیه ای خبر برخی رسانه ها مبنی بر «پیشنهاد قانونی شدن تنبیه بدنی » را تکذیب کرد.
 

به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش وپرورش در پی برداشت نادرست برخی رسانه ها نسبت به جوابیه ارسالی این وزارت خانه در خصوص «ممنوعیت تنبیه بدنی درمدارس » اطلاعیه ای به شرح زیر صادر کرد.

1-وزارت آموزش و پرورش همواره از طرح دیدگاه های مختلف در خصوص مسائل نظام آموزشی استفاده کرده و نقد دلسوزانه را تحفه الهی می داند که می تواند به ارتقای نظام آموزش و پرورش کشور کمک نماید.

2-تنبیه بدنی از نظر مقررات و قوانین آموزش و پرورش ممنوع و انجام آن جرم است و با مرتکبین تنبیه بدنیبراساس قوانین و آیین نامه های مصوب برخورد جدی شده و می شود.

3-جامعه فرهنگیان کشور به عنوان مربیان و معلمان، عهده دار آموزش و تربیت دانش آموزان هستند و در این مسیر  عشق، ایمان و اخلاص را سرلوحه انجام وظیفه می دانند و همواره با بهره گیری از روش‌های تشویقی و انذاری مورد تأیید تعلیم و تربیت اسلامی، برای پیشبرد اهداف آموزش و پرورش بهره می گیرند.

4-در گستره نظام تعلیم و تربیت و فراوانی مدارس کشور موارد نادر تنبیه بدنی،  همیشه از سوی مسئولان  و معلمان محکوم است .شایسته است به جای بزرگ نمایی و تبلیغات ژورنالیستی، رسانه ها به ویژه رسانه هایی که داعیه دار آرمان ها و ارزش های دینی می باشند متعهدانه به ریشه یابی و علل وقوع آن و ارایه راه حل های عملی برایواقع نشدن  معدود تنبیهات صورت گرفته بپردازند . لازم است تاکید شود نگاه جریانی، غیرحرفه ای و کلیشه ایبه مؤلفه های تعلیم و تربیت غیر مسئولانه است و با توجه به اهمیت دستگاه آموزش و پرورش ضروریست متعهدانه عمل نماییم.

5-آنچه در واکنش به جوابیه اداره کل امور تربیتی و فرهنگی معاونت پرورشی و فرهنگی این وزارتخانه از سوی  آن رسانه اعلام شده است. در خوشبیانه ترین حالت برداشتی غلط از یک تحلیل علمی در باب روش های تشویق و تنبیه است به گونه ای که درج تیتر «پیشنهاد قانونی شدن تنبیه بدنی» علیرغم تاکیدات قانونی و توصیه های مسئولان و برخوردهای صورت گرفته با متخلفان تنها اقدامی برای مشوش کردن  اذهان خانواده ها  و دلسوزانه نظام تعلیم و تربیت است. تنبیه یعنی روش های بازدارنده و تنبیه بدنی یعنی اعمال خشونت . موضع علمی آن جوابیه این بوده است که روش های بازدارنده موجود ناکارآمد است و باید در آن تجدید نظر اساسی صورت گیرد  اما تنبیه بدنی همچنان از نظر صاحب نظران تعلیم و تربیت  و مقررات آموزش و پرورش و نگاه مسئولان آن نامطلوب، غیرموثر و محکوم است .

6-معلمان عزیز کشور  علاوه بر شغل شریف معلمی عموما  خود نیز پدر ومادر هستند و امانت های مردم را همچون فرزندان  خود گرامی می دارند و به هیچ وجه تنبیه بدنی گلهای بوستان باغ تعلیم و تربیت  را شایسته ی شأن والای معلمی نمی دانند و نادر اتفاقات رخ داده را خروج از دایره اخلاق معلمی می دانند.

 در پایان به صراحت اعلام می شود که منظور از تنبیه،  مجموعه روش های باز دارنده به استثنای تنبیه بدنی  است  که در ماده 76 آیین نامه اجرایی مدارس به طور کامل تصریح و تشریح شده است و وزارت آموزش وپرورش همواره به همکاران محترم آموزشی و تربیتی توصیه نموده است که از موارد احصاء شده در ماده فوق الذکر برای راهنمایی و تربیت دانش آموزان استفاده نمایند.

به کجا چنین شتابان

نوه امام : بنیان گذار انقلا ب نسبت به مسئله حجاب با خشونت برخورد نمی کردند ، بسیار بهتر بود که ما حجاب را اجباری نمی کردیم

 

1- یعنی امام باید حجاب را اجباری کند ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!

2- آیا یک روحانی باید در مورد حجاب که مسئله عمیقی است و اثرات عمیقی هم دارد مسئله حجاب را اینگونه مطرح و به این سادگی باان برخورد کند به جای اینکه ان را باز کند و به ضرورتش اشاره کند ؟؟؟

3- ایا حجاب در کشور ما اجباری است که وضع این چنین است ؟؟

4- ایشان به یک روسری کوتاه و مانتوی کوتاه می گویند حجاب ؟؟؟

5- ایشان به مطرح کردن این سخنان چه اهدافی را دنبال می کنند و چه چیز را به افکار عمومی تزریق می کنند ؟

6- چند درصد با چشمان باز به این سخن پاسخ می دهند ؟؟؟؟

 

نمی دانم چرا اینقدر در مورد مسئله ایی که می توان به همین راحتی حلش کرد اینقدر مته به خشخاش می گذارند مثل اینکه گذشته خود را به  کلی فراموش کرده اند مادران گذشته را می گویم که چطور برسر دخترانشان چادر می گداشتند چرایحالا این حجاب شده است برای اینها یک مبذل یا شایدم وسیله برای هدفشان که هی رویش بحث کنند.

بله در دین اجبارینیست ما باید دین اسلام را با چشم باز بپزیریم و برای حجاب هم اگر بچه مادرش را از او ل با جادر ببیند و مادرهم از همان دوران اول واجب شدنش ان را با چادر مانوس کند دیگر ضرورتی به اجبار نیست پس می گویی ما چطور چادری شدیم ؟؟؟

بله حرف های امثال این اقا زاده ها و اقایان را نمی توان به همین سادگی تفسیر کرد یا بهتر است بگوییم حرفهای این چنینی از زبان اشخاصی خاص را نمی توان به همین راحتی ازان گذشت وباید با تامل در باره ان فکر کرد بعدم مگر الان ما با خشونت داریم مردم را وادار به حجاب می کنیم بعضی ها که ماشاالله انقدر ازادهستند که حیا را هم قورت داده اند چه به رسد به حجاب نه قضیه به همین سادگی نیست انها می دانند چه می گویند این ماهستیم که باید چمشانمان بیشتر بروی حرفهای این اقایان باز کنیم

و اما درباره این اقا زاه ها: ماا اعتقاد داریم که خداوند به همه ی انسانها شرافت و عزت می دهد ، اما گاهی انگار بعضی ها از این عزت و شرافت در عزابند که همواره درتلاش از دست دادنش هستند و گاهی انچنان درگیر دنیا و بازیهایش می شوند که نه تنها به خود ضربه می زنند بلکه بروی تفکر ات بعضی انسانهای ساده نیز اثر می گذارند.

آنها همانهایی هستند که لباس روحانیت برایشان مانند عصایی است برای ایستادن یا مانند وسیله ایست برای دیده شدن و در عوض آنقدر به سیاسی بودن عادت کرده اند که این سیاسی بودن به کامشان لذت بخش بوده که یادشان می رود که ابرو و عزت و شرف انسانها امانتی بیش نیست در دستانشان و انقدر شتابان پیش می روند که انگار هیچ چیز جلودارشان نیست .

و چه بسا خیال هم می کنند که آبروی امام برایشان وسیله ایست تا چو ب حراج بزنند به تفکرا ت و راه راستین آن امام عزیز و نمی دانند حرف اما م در قلب مردم رفته است نه درگوششان که و حالا سندی است برای نشان دادن هرچه بیشتر حماقتهایشان .

و گاهی چه آسان و راحت همانند کودکان سخن می گویند انگار مردم هیچ علمی ندارند ، و انقدر پیش خودشان مردم را ساده می انگارند که سخنان خودشان نیز مانند احمقان می شود .

و گاهی با خود می اندیشم امام زمان برای چه کسانی باید دعا کند ؟؟

برای ما و شما یا برای کسانی که خود به اندازه هزاران هزار کس ادعا دارند  اما ....؟؟؟؟

 

 

قلیان و بلوط

کد خبر: 81452445 (4429778) | تاریخ خبر: 15/10/1393 | ساعت: 18:43|

قلیان، بروز سرطان تا قاچاق چوب های بلوط

سمیرم، اصفهان- ایرنا- نماد « عمه فروغ» در خانه ما قلیانی قدیمی بود که در گوشه طاقچه روی پارچه « ترمه» جهیزیه مادرم خودنمایی می کرد.

    به گزارش ایرنا، تصویر روی قلیان شمایل مردی بود از تبار قجر با سبیل های در رفته تا بناگوش و چشمانی درشت با ابروانی خشن و پیوسته که انگار تنها برای عمه چشم تیز کرده بود.

قلیانهای آن روزها با تصاویر مرد قجری، هیبتی داشت و قلیان کشها هم مردانی سبیل کلفت یا پیرزنانی از آب و گل در رفته بودند و نه مثل قلیانهای فانتزی این روزها آدمهای فانتزی، یا خودمانی بگوییم سوسول.

زغال داغدیده و تنباکوی برازجانی این یاران شفیق قلیان، دل خوش کنک بی همتای عمه جان بود و با آنکه اصل و نسب تنباکو معلوم بود و اگر هم تقلبی در آن می شد نهایتش این بود که چوب خشک شده بوته های گوجه فرنگی را به آن می افزودند، اما خط قرمزی بود برای بقیه افراد خانواده و بخصوص زنان و دختران جوان.

آن روزها فقط امثال عمه فروغ بودند که شاید از سر ناآگاهی و اعتقاد به تن پاک کن بودن دود تنباکوی خالص یا نوعی شفا، به مصرف این دخان کهنه کار رغبت داشتند؛ ژست و کلاس هم نداشت.

ولی امروز قلیان برای کسی از سر بی اطلاعی قل نمی زند. همه می دانند هر پک که به آن زده می شود معادل چند نخ سیگار است، بعضی می گویند قلیان را از سر تفنن می کشند، بعضی افتخار به حرفه ای بودن در کشیدن قلیان می کنند، برخی هم انگار کلاس می دانند و عده ای هم فقط تقلید می کنند تا عقب نمانده باشند. 

این ناهنجار قدیمی؛ امروز به نمادی از فرهنگ و تجدد هم بدل شده و وسیله ای جاذب برای مهمانی های شبانه و بیرون منزل بشمار می رود و البته قدم اول برای کشیدن برخی چیزهای دیگر هم هست.

عده ای با دود کردن تنباکوهایی که مثل تنباکوی برازجان هویت هم ندارد و معلوم نیست از چه موادی تهیه شده، بیماری و سرطان به داخل بدن خود می فرستند و گروهی هم تبر به دست، به جان جنگلهای بلوط افتاده اند و آنها را زغال می کنند تا بر سر قلیانهای فانتزی این روزها بسوزد و بسوزاند. 

این جماعت قلیان کش مانند سیگاریهای محترم که همه شهر را زباله دانی تصور می کنند و ته سیگار خود را هر جا می اندازند و دودشان را به خورد همه می دهند، نه تنها ریه همه مردم را متعلق به خود می دانند انگار که منتی هم از بابت انتشار بوی تنباکوی خود بر گردن دیگران دارند و البته اینها هم باقیمانده تنباکو و سیاهی زغال خود را به هر جا می روند برجا می گذارند. 



* قانونی شدن قل قل قلیان 

اگر کمی به عقب برگردیم و قانون را مرور کنیم، مطابق قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات، مصوب سال 85، عرضه مواد دخانی در اماکن عمومی ممنوع اعلام و به موجب ماده 18 قانون مزبور اجرای این آیین نامه به هیات وزیران محول شد.

ولی در سال 86، وزارت کشور کلیات قانون را تغییر داد و اعلام کرد بر اساس ماده هفت آیین نامه اجرایی، استعمال این مواد در اماکن عمومی ممنوع است، اما قهوه خانه ها از شمول این آیین نامه خارج شدند و به این ترتیب کشیدن قلیان در قهوه خانه ها بصورت قانونی آغاز شد و بعد هم از قهوه خانه به خانه و کوچه و بازار و پارک آمد. 





* جوانان، قلیان کشهای جدید

آمارها حاکی از این واقعیت تلخ است که استفاده از قلیان روز به روز در حال افزایش بوده و کاهش سن مصرف کنندگان زنگ خطر را به صدا در آورده است.

شاید از دلایل گرایش جوانان به کشیدن قلیان سپری کردن زمانی با دوستان با تفریحی زود گذر و به قول برخی ارزان باشد.

عامل بعدی که می توان آن را مهمترین دلیل این گرایش دانست، شکسته شدن قبح آن و عادی شدن این تفریح ناسالم در میان خانواده هاست.

حالا زنان جوان که روزگاری نگرانی آنها از دودی شدن مردان، عاملی برای جلوگیری از دودی شدن مردان با انواع آن بود، در پارکها و محلهای عمومی پا به پای مردان قلیان دود می کنند و یاد « نگاریهای» گذشته را برای اهلش زنده می کنند، آن هم علنی و در مقابل دید همگان. 

قبح دود کشیدن در بین اعضای خانواده که شکست باید منتظر سایر دود کردنی ها هم بود و این بزرگترین خطر علنی شدن قلیان کشی و بی توجهی به آن است. 



* انواع بیماری و سرطان سوغات شوم قلیان

به گفته پزشکان روند رشد سرطان در کشور نگران کننده است و 30 تا 35 درصد عوامل بروز سرطان ها به دلیل مصرف دخانیات است و 30 درصد مرگ و میر هم بطور مستقیم در اثر مصرف دخانیات است.

حجم دودی که از قلیان وارد بدن می شود 10 تا 20 برابر دود ناشی از مصرف سیگار است و سرطان های ریه، لب، دهان، حنجره، مری و معده، لوزالمعده و کبد کلکسیونی از کشنده ترین بیماری هایی است که هدیه های خود خواسته مصرف قلیان محسوب می شود.



*راهکارهای مقابله با این پدیده ناهنجار

دیگر گفتن از تعطیلی چایخانه ها و یا جلوگیری از عرضه قلیان در این اماکن سخن بیهود است زیرا گوشه گوشه شهر در پارک و خیابان و بیرون آن در بیابان هر جا که جماعتی نشسته اند شماری هم مشغول پک زدن به قلیان هستند و دود فرستادن به درون و بیرون.

احتمالا برخی و البته مسوولان که باید کار کنند مثل بسیاری موارد دیگر راه حل را فرهنگسازی می دانند و باز این فرهنگ زبان بسته است که باید مشکل دیگری از مشکلات را حل کند.

اما به اعتقاد مردمی که اهل دود و قلیان نیستند باید با این پدیده در اماکن عمومی برخورد شود زیرا علاوه بر بدآموزی در بین نوجوانان و جوانان، به سلامت افراد دیگر در این اماکن لطمه وارد می کند. 



** لااقل بلوط ها را دریابیم 

از چندین سال قبل دولتها با تامین گاز برای ساکنان مناطق جنگلی به میزان زیادی از قطع درختان جنگلی برای تامین سوخت جلوگیری کرده اند و واقعا هم در بسیاری مناطق می توان شاهد رشد بهتر و افزایش پوشش جنگلی بود.

اما چند سالی است که با افزایش قلیان کشهای کشور، بازاری جدید برای زغال و در نتیجه انگیزه برای بریدن و قاچاق چوب درختان جنگلی که بهترین آنها در مناطق مرکزی ایران بلوط است شکل گرفته است.

بازاری که مصرف کنندگانش بهتر از مشتریان سابق برای خرید زغال پول مصرف می کنند. 

گسترش این بازار سبب شده که قاچاق چوب درخت های بلوط از استانهای چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد و از مسیرهایی مانند سمیرم و حاشیه زاگرس مرکزی به استان اصفهان و دیگر نقاط برای تولید و عرضه زغال افزایش یابد.

شاید تنها راهکار جلوگیری از نابودی بلوط های زبان بسته ممنوع اعلام کردن فروش زغال چوب جنگلی در مغازه ها و فروشگاههای سطح شهرهاست، ممنوعیتی که به نظر نمی رسد دستگاهی آن را اجرا کند. 

با این حال بلوط ها همچنان زغال و زغالها گداخته و تنباکوها دود و ریه ها هر روز خراب تر می شود و هنوز هم عزم جدی و اقدام عملی تاثیر گذار در این مورد دیده نمی شود. 

گ/7147/ 607

آرامش43

آدم های کمی هستند که می دانند ،

تنهایی یک نفر حرمت دارد ...

همین طور بی هوا سرشان را پایین نمی اندازند

و بپرند وسط تنهایی آن فرد !

چون خوب می دانند که اگر آمدند ،

باید بمانند ؛

تا آخرش باید بمانند ؛

آنقدر که دیگر تنهایی وجود نداشته باشد ..

و گرنه مسافرها همیشه موقع خداحافظی ،

تنهایی را هزار برابر می کنند !